Updated
This commit is contained in:
commit
8deafa4e5a
|
@ -0,0 +1,27 @@
|
||||||
|
# در...سال سیام
|
||||||
|
|
||||||
|
این سیامین سال زندگی حزقیال است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-ordinal]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# در روز پنجم ماه چهارم
|
||||||
|
|
||||||
|
«روز پنجم از ماه چهارم» این قسمت به ماه چهارم از تقویم عبرانی[یهودی] اشاره دارد. روز پنجم از این ماه آخر ماه ژوئن در تقویم غربی[میلادی] است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-hebrewmonths]] and [[rc://en/ta/man/translate/translate-ordinal]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# واقع شد كه
|
||||||
|
|
||||||
|
این عبارت برای نشانگذاری رویدادی مهم در داستان به کار رفته است. اگر زبان شما روشی برای انجام چنین کاری دارد، میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# من در میان اسیران...بودم
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «من» به حزقیال اشاره دارد. «من یکی از اسرا بودم»
|
||||||
|
|
||||||
|
# رؤیاهای خدا را دیدم
|
||||||
|
|
||||||
|
«خدا اموری غیر عادی را به من نشان داد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# نهر خابور
|
||||||
|
|
||||||
|
این نهری است که مردم در کلده حفر کرده بودند تا باغهای خود را آبیاری کنند. «رود کِبار»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
|
|
@ -0,0 +1,27 @@
|
||||||
|
# بر حزقیال...در آنجا بر او
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال به نحوی از خود سخن میگوید که گویی کسی دیگر است. ترجمه جایگزین: «برای من، حزقیال...در آنجا بر من»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-pronouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# كلام یهوه بر حزقیال
|
||||||
|
|
||||||
|
اصطلاح «کلام یهوه بر» برای معرفی پیغامی خاص از سوی خدا به کار رفته است. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] به حزقیال پیغامی داد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# بوزی
|
||||||
|
|
||||||
|
این اسم یک مرد است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# دست خداوند در آنجا بر او بود
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «دست» معمولاً به قدرت یا عمل شخص اشاره دارد. بودن دست کسی بر دیگری به معنای قدرت داشتن نسبت به اوست. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] او را کنترل میکرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
خدا در عهد عتیق، خود را با این نام بر قومش آشکار کرد. برای ترجمه این کلمه به صفحه مربوط به نحوه ترجمه آن مراجعه کنید.
|
|
@ -0,0 +1,31 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# باد شدیدی
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت به طوفانی اشاره دارد که با باد فراوان همراه است.
|
||||||
|
|
||||||
|
# از طرف شمال
|
||||||
|
|
||||||
|
اگر رو به روی جهتی بایستید که خورشید از آن سو طلوع میکند، سمت چپ شما شمال است.
|
||||||
|
|
||||||
|
# ابر عظیمی و آتش جهنده
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت را میتوان در قالب جملهای جدید ترجمه کرد: «طوفانی با ابر عظیم و آتشی فروزنده از درون آن»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آتش جهنده
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «آذرخشی فروزنده» یا ۲) «آدرخشی مستمر»
|
||||||
|
|
||||||
|
# درخشندگیای گرداگردش و از میانش
|
||||||
|
|
||||||
|
«نوری درخشان از میان و درون ابر»
|
||||||
|
|
||||||
|
# منظر برنج تابان
|
||||||
|
|
||||||
|
«زرد روشن مثل کهربا» یا «زرد روشن» یا «زرد براق»
|
||||||
|
|
||||||
|
# برنج تابان
|
||||||
|
|
||||||
|
سمْقی سخت و زرد که برای تزئین جواهرات استفاده میشد.
|
|
@ -0,0 +1,19 @@
|
||||||
|
# از میانش
|
||||||
|
|
||||||
|
«در طوفان»
|
||||||
|
|
||||||
|
# شبیه چهار حیوان
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شبیه» بدان معناست که حزقیال چیزی مانند آنها دیده بود. این کلمه را میتوان در قالب عبارتی فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «آن چه که شبیه آن چهار موجود بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# نمایش ایشان این بود كه شبیه انسان بودند
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «نمایش[ظاهر]» را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «این طور به نظر میرسیدند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# شبیه انسان بودند
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شبیه» را میتوان در قالب عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «چهار موجود که شبیه انسان بودند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# هریك از آنها چهار رو داشت و هریك از آنها چهار بال داشت
|
||||||
|
|
||||||
|
«هر یک از آنها چهار چهره و بال متفاوت داشت.» هر یک از موجودات صورتی در جلو، عقب و کنارههای سر خود داشت.
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# جمله ارتباطی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# كف پای آنها مانند كف پای گوساله بود
|
||||||
|
|
||||||
|
«پاهای آنها شبیه سُم گوساله بود» یا «پای آنها مثل پای گوسالهها بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
# پای گوساله
|
||||||
|
|
||||||
|
قسمت سخت پای گوساله
|
||||||
|
|
||||||
|
# مثل منظر برنج صیقلی درخشان بود
|
||||||
|
|
||||||
|
«مثل برنجی درخشان که صیقل داده شده بود.» این قسمت پای آن موجودات را توصیف میکند. ترجمه جایگزین: «مثل برنج صیقل داده شده میدرخشیدند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# از چهار طرف
|
||||||
|
|
||||||
|
«چهار طرف بدن ما»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آن چهار رویها و بالهای خود را چنین داشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
«بال و صورت هر چهار موجود چنین بود»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# هریك به راه مستقیم میرفتند
|
||||||
|
|
||||||
|
«این موجودات هنگام حرکت، نمیچرخیدند»
|
|
@ -0,0 +1,21 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# شباهت رویهای آنها (این بود كه) آنها روی انسان داشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال سیمای جلویی آن موجودات را توصیف میکند. اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید مانند چهره انسان بود. این قسمت را میتوان به عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «سیمای هر موجود، مثل چهره انسان بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# آن چهار روی شیر به طرف راست داشتند و آن چهار روی گاو بطرف چپ داشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
«سیمای سمت راست هر یک، مثل چهره شیر بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آن چهار روی گاو بطرف چپ داشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
«سیمای سمت چپ هر یک شبیه گاو بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آن چهارروی عقاب داشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
«سیمای پشت سر هر یک مثل عقاب بود»
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# و رویها و بالهای آنها از طرف بالا از یكدیگر جدا بود و دو بال هریك به همدیگر پیوسته
|
||||||
|
|
||||||
|
«هر یک از آن موجودات بال خود را به نحوی نگه میداشتند که بال موجود دیگر که کنار خود را لمس کند و بال دیگر بال موجود دیگر را که سوی مقابل بود، لمس کند»
|
||||||
|
|
||||||
|
# دو بال هریك به همدیگر پیوسته و دو بال دیگر بدن آنها را میپوشانید
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد: «دو بال دیگر بدنش را میپوشاندند»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# هر یك از آنها به راه مستقیم میرفتند
|
||||||
|
|
||||||
|
«هر موجود با روی خود به جلو حرکت میکرد»
|
|
@ -0,0 +1,13 @@
|
||||||
|
# جمله ارتباطی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# و امّا شباهت این حیوانات (این بود كه) صورت آنها مانند شعلههای اخگرهای آتش افروخته شده
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید مثل آنها بود. کلمات «شباهت» و «صورت» اسامی معنایی هستند که میتوان آنها را به فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «ظاهر آن موجودات مثل اخگری سوزان بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# شعلههای اخگرهای آتش افروخته
|
||||||
|
|
||||||
|
«آذرخش از آتش بیرون آمد»
|
|
@ -0,0 +1,5 @@
|
||||||
|
# و آن حیوانات مثل صورت برق میدویدند و برمیگشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
رعد افروخته و به سرعت محو میشد و آن موجودات از جایی به جای دیگر حرکت میکردند. اسم معنای «صورت» را میتوان به فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «آن موجودات به آرامی عقب و جلو میرفتند و شبیه آذرخش بودند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# جمله ارتباطی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویای خود را تعریف میکند.
|
|
@ -0,0 +1,19 @@
|
||||||
|
# صورت چرخها و صنعت آنها ...بود
|
||||||
|
|
||||||
|
«این است ظاهر چرخها و نحوه...ساخته شدن آنها»
|
||||||
|
|
||||||
|
# مثل...زبرجد
|
||||||
|
|
||||||
|
زبرجد نوعی سنگ قیمتی، شفاف و به رنگ زرد یا طلایی است. «شفاف و زرد مثل زبرجد» یا «شفاف و زرد مثل سنگی ارزشمند»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آن چهار یك شباهت داشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شباهت» به ظاهر آن چهار چرخ اشاره دارند. این کلمه را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «هر چهار چرخ یک شکل بودند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# صورت و صنعت آنها مثل چرخ در میان چرخ بود
|
||||||
|
|
||||||
|
اسامی معنای «صورت» و «صنعت» را میتوان در قالب فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «انگار که چرخی از درون چرخ دیگر رد شده بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# جمله ارتباطی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# و چون آنها میرفتند، بر چهار جانب خود میرفتند
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «آنها» به آن موجودات اشاره دارند. ترجمه جایگزین: «مستقیم به چهار جانبی که نگاه میکردند، میرفتند» یا ۲) «آنها» به چرخها اشاره دارند.
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# فلكههای آنها
|
||||||
|
|
||||||
|
«لبههای چرخ چنین بودند»
|
||||||
|
|
||||||
|
# بلند و مهیب بود
|
||||||
|
|
||||||
|
«لبههای چرخها بسیار بلند و مهیب بودند» یا «لبههای آنها بلند و ترسناک بودند»
|
||||||
|
|
||||||
|
# و فلكههای آن چهار از هر طرف از چشمها پر بود
|
||||||
|
|
||||||
|
«چون لبهها، چشمهای فراوانی به دور خود داشتند»
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# و چون آن حیوانات میرفتند، چرخها در پهلوی آنها میرفت
|
||||||
|
|
||||||
|
آن موجودات بعد از ترک زمین در هوا پرواز میکردند. ترجمه جایگزین: «پس وقتی آن موجودات زمین را ترک کردند، به هوا رفتند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# چرخها در پهلوی آنها میرفت
|
||||||
|
|
||||||
|
«چرخها نیز زمین را ترک کرده و به هوا رفتند»
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# هرجایی كه روح میرفت آنها میرفتند
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «آنها» به آن موجودات اشاره دارد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# چرخها پیش روی آنها بلند میشد
|
||||||
|
|
||||||
|
«چرخها با مخلوقات زنده به آسمان برخاستند»
|
||||||
|
|
||||||
|
# زیرا كه روح حیوانات در چرخها بود
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) حزقیال به نحوی از «حیوانات» که در آیه ۱۹ آمده، سخن میگوید که گویی یک حیوان هستند. ترجمه جایگزین: «روح موجودات در چرخ بود» یا ۲) حزقیال اینجا از یک اصطلاح استفاده میکند. ترجمه جایگزین: «روح زندگی[حیات] در چرخها بود» یا «روحی زنده در چرخها بود» ۳) روحی که در موجودات و چرخها بود، یکی است. ترجمه جایگزین: «همان روح که به موجودات جان داده بود، به چرخها نیز جان داد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# شباهت فلكی كه بالای سر حیوانات بود
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شباهت» به معنای آن است که حزقیال چیزی را دید که شبیه «فلک[گنبدی]» است. این کلمه را میتوان در قالب عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «چیزی که شبیه گنبدی بلند به نظر میرسید»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# منظر بلّورِ
|
||||||
|
|
||||||
|
بلور مثل توپی تو خالی و دو نیم شده است. «منظر[گسترده]» به معنای بسیار بزرگ است. «کاسهای بزرگ و وارو» [در فارسی متفاوت انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
# منظر بلّورِ مهیب
|
||||||
|
|
||||||
|
«یخی مهیب» یا «بلوری که باعث حیرت بینندگان میشود»
|
||||||
|
|
||||||
|
# بالای سر آنها پهن شده بود
|
||||||
|
|
||||||
|
«گنبدی بزرگ که بالای سر مخلوقات پهن شده است» یا «گنبدی عظیم که بالای سر آن موجودات فضای زیادی را گرفته است»
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# زیر فلك
|
||||||
|
|
||||||
|
«زیر آن گنبد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# هریك از این طرف میپوشانید و دو بال هر یك از آن طرف بدنهای آنها را میپوشانید
|
||||||
|
|
||||||
|
«هر یک از آن موجودات دو بال دیگر داشتند که با آنها بدنهای خود را میپوشاندند»
|
|
@ -0,0 +1,37 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان در مورد رویای آن موجودات سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# و چون میرفتند، من صدای بالهای آنها را مانند صدای آبهای بسیار، مثل آواز حضرت اعلی و صدای هنگامه را مثل صدای فوج شنیدم
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل دیگری که کلمات «چون میرفتند» ممکن است به آنها اشاره داشته باشند: ۱) تمام سخنانی که بعد در این آیه آمدهاند «و چون میرفتند، من صدای بالهای آنها را مانند صدای آبهای بسیار، مثل آواز حضرت اعلی و صدای هنگامه را مثل صدای فوج شنیدم» یا ۲) کلماتی که در ادامه خود این عبارت آمدهاند «صدای بالهای آنها را مانند صدای آبهای بسیار...شنیدم»
|
||||||
|
|
||||||
|
# مانند...آبهای... مثل...هنگامه. مثل صدای فوج
|
||||||
|
|
||||||
|
این جملات کامل نیستند، چون حزقیال به این روش هیجان خود از آن چه دیده بود را نشان میداد. این جملات را میتوان در قالب جملات کامل ترجمه کرد: «بالها مانند آب...صدا میدادند. آنها مثل...هنگامه. مثل طوفان صدا...میدادند. مثل...سپاهی شنیده میشدند» [در فارسی انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# آبهای بسیار
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت به معنای «آب فراوان» است. این کلمه میتواند به نهری با صدایی بلند یا آبشاری بزرگ یا موجی خروشان بر اقیانوس اشاره داشته باشد. همه موارد ذکر شده صدایی بسیار بلند دارند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# مثل آواز حضرت اعلی
|
||||||
|
|
||||||
|
کتاب مقدس گاهی برای اشاره به صدای رعد از عبارت «آواز حضرت اعلی» استفاده میکند. ترجمه جایگزین: «مثل صدای خدای متعال بود» یا «مثل تندری از آن متعال صدا داد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# مثل صدای فوج شنیدم
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «مثل صدای طوفانی مهیب» یا ۲) «مثل صدای جمعیتی فراوان» ترجمه جایگزین: «صدایی مثل صدای طوفانی بزرگ بود» یا «صدای آن به بلندی جمعیتی فراوان بود» [در فارسی انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# چون میایستادند
|
||||||
|
|
||||||
|
«وقتی آن موجودات از حرکت ایستادند»
|
||||||
|
|
||||||
|
# بالهای خویش را فرو میهشتند
|
||||||
|
|
||||||
|
«آن موجودات گذاشتند تا بالهایشان از کنارشان آویزان بمانند.» بالهای آنها هنگامی که پرواز نمیکردند در چنین وضعیتی قرار میگرفتند.
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# صدایی از فلكی كه بالای سر آنها بود مسموع میشد
|
||||||
|
|
||||||
|
«کسی که بالای فلک[گنبد] بود سخن گفت.» اگر لازم است که صاحب صدا را مشخص کنید احتمالاً باید به صدای خداوند[یهوه] اشاره کنید. (حرقیال ۱: ۳)
|
||||||
|
|
||||||
|
# فلكی كه بالای سر آنها بود
|
||||||
|
|
||||||
|
«فلکی[گنبدی] که بالای سر آن موجودات بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
# فلكی
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را درحزقیال ۱: ۲۳ چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
||||||
|
# بر سر آنها
|
||||||
|
|
||||||
|
«بر سر همه آن موجودات»
|
||||||
|
|
||||||
|
# شباهتِ تختی
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید شبیه تخت بوده است. این کلمه را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «چیزی مثل تخت بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# یاقوت كبود
|
||||||
|
|
||||||
|
سنگی بسیار ارزشمند که آبی، شفاف و درخشنده است.
|
||||||
|
|
||||||
|
# شباهتِ تخت، شباهتی مثل صورت انسان بر فوق آن بود
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شباهت» را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «بر آن چه که شبیه تخت پادشاهی بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# مثل صورت انسان
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «مثل» و «صورت» را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. اگر میخواهید هویت این شخص را مشخص کنید احتمالاً باید او را خداوند[یهوه] معرفی کنید(حزقیال ۱: ۳). ترجمه جایگزین: «چیزی که شبیه انسان به نظر میرسید»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویای خود را تعریف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# از منظر كمر او بطرف بالا
|
||||||
|
|
||||||
|
بالاتر از کمر شخص، مثل فلزی درخشان از گرما به نظر میرسید. اسم معنای «منظر» را میتوان در قالب فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «از جایی که به نظر قسمت کمر به بالای او بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# از منظر كمر او بطرف بالا مثل منظر برنج تابان، مانند نمایش آتش در اندرون آن و گرداگردش دیدم
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «منظر» را میتوان به فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «گرد او زیر جایی که به نظر کمرش بود، چیزی مثل آتش و نوری درخشان را دیدم»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
||||||
|
# مانند نمایش قوس قزح كه در روز باران در ابر میباشد، همچنین آن درخشندگی گرداگرد آن بود
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «مانند» را میتوان به فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «درخشش محاط آن مثل رنگین کمانی بود که در روز بارانی در ابر ظاهر میشود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# قوس قزح
|
||||||
|
|
||||||
|
نوارهای رنگارنگی که در روز بارانی با درخشش نور خورشید از پشت قطرات آب بر بیننده ظاهر میشوند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# منظرِ شباهتِ جلال یهوه بود
|
||||||
|
|
||||||
|
اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید شبیه به جلال خداوند[یهوه] بود. کلمات «منظر» و «شباهت» را میتوان در قالب عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «به نظر میرسید که شبیه جلال خداوند[یهوه] بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# به روی خود در افتادم
|
||||||
|
|
||||||
|
«رو به زمین تعظیم کردم» یا «روی زمین خوابیدم.» حزقیال اتفاقی بر زمین نیافتاد. او روی زمین افتاد یا دراز کشید تا احترام و ترس خود از خداوند[یهوه] را نشان دهد.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# آواز قائلی را شنیدم
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «آواز» کنایه از شخص است. ترجمه جایگزین: «شنیدم کسی سخن میگوید» یا «کسی سخن گفت و صدایش را شنیدم» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# نکات کلی حزقیال ۱
|
||||||
|
|
||||||
|
#### ساختار و قالببندی
|
||||||
|
|
||||||
|
##### خواندگی حزقیال
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال رویایی از خدا دید که خدا به واسطه آن حزقیال را به خدمت نبوت فرا میخواند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/call]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/prophet]])
|
||||||
|
|
||||||
|
* * *
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویایی را که دیده بود، تعریف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# مرا گفت
|
||||||
|
|
||||||
|
اگر زبان شما مشخص کردن هویت متکلم را الزامی میداند، بهتر است آن متکلم را «مثل صورت انسان...بر آن بود[کسی که شبیه انسان است]» (حزقیال ۱: ۲۶) معرفی کنید. این «روح[ روح خدا]» نبود.
|
||||||
|
|
||||||
|
# پسر انسان
|
||||||
|
|
||||||
|
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که او تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است، ولی انسانها چنین نیستند. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# روح
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل دیگر: ۱) «روحی» یا ۲) «بادی»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# تا به امروز
|
||||||
|
|
||||||
|
«حتی الان» یا «حتی امروز.» این بدان معناست که قوم اسرائيل همچنان از خدا نااطاعتی میکنند.
|
|
@ -0,0 +1,27 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خدا همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# پسران ایشان
|
||||||
|
|
||||||
|
«پسران[ذریت] ایشان» نسلهای گذشته اسرائيل هستند که بر ضد خدا طغیان کردند و اینجا به کسانی اشاره دارد که هنگام نوشته شدن این کتاب توسط حزقیال در اورشلیم زندگی میکردند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# سخت رو
|
||||||
|
|
||||||
|
«ظاهری بر چهره دارند که لجوج بودن آنها را نشان میدهد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# سخت رو و قسی القلب
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمات «سخت رو» به عملکرد ظاهری آنها و «قسی القلب» به نحوه فکر و احساس آنها اشاره دارند. هر دوی آنها بر عدم تمایل قوم برای تغییر نحوه زندگی خود اشاره میکنند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# سخت
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کسی را توصیف میکند که مایل به تغییر دادن تفکرات یا اعمال خود نیست.
|
||||||
|
|
||||||
|
# قسیالقلب
|
||||||
|
|
||||||
|
صخره تغییر نمیکند و نرم نمیشود و این مردم نیز تغییر نمیکنند و از شرارت خود شرمنده نمیشوند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# خاندان[خانه]
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی بودند، اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «گروهی از مردم»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# نبیای در میان ایشان هست
|
||||||
|
|
||||||
|
«کسی که از گوش دادن به حرف او امتناع میورزیدند، نبی بود»
|
|
@ -0,0 +1,35 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خدا همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# پسر انسان
|
||||||
|
|
||||||
|
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا به او بگوید که تنها یک انسان است. خدا جاودان[ازلی] و قدرتمند است ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این کلمه را درحزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
|
||||||
|
|
||||||
|
# خارها و شوكها...عقربها
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمات کسانی از قوم اسرائيل را توصیف میکنند که هنگام اعلام کلام خدا توسط حزقیال با او بدرفتاری میکردند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
#
|
||||||
|
|
||||||
|
# خارها و شوكها
|
||||||
|
|
||||||
|
خار، بوتههایی دارای شاخههای نوک تیز هستند. نوکهای تیز بر شاخه را خار میخوانند.
|
||||||
|
|
||||||
|
#
|
||||||
|
|
||||||
|
# عقربها
|
||||||
|
|
||||||
|
عقرب حیوانی کوچک با دو پنجه در جلو، شش پا و دمی بلند و زهرآلود است. نیش عقرب بسیار دردناک است.
|
||||||
|
|
||||||
|
# از سخنان ایشان مترس
|
||||||
|
|
||||||
|
«از آن چه میگویند، نترس»
|
||||||
|
|
||||||
|
# از رویهای ایشان هراسان مشو
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمات «رویهای ایشان» کنایه از پیغامی هستند که مردم با حالت چهره خود به دیگران میرسانند. ترجمه جایگزین: «میل خود برای خدمت به من را به خاطر طرز نگاه کردن آنها به خود از دست نده[به خاطر نحوه نگاه آنها به خود نسبت به خدمت به من بیمیل نشو]»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# جمله ارتباطی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خدا همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# فتنهانگیز هستند
|
||||||
|
|
||||||
|
«عصیانگر هستند» یا «بر ضد من عصیان میکنند»
|
|
@ -0,0 +1,5 @@
|
||||||
|
# خاندان[خانه]
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکنند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی بودند، اشاره دارد. ببینید این کلمه را درحزقیال ۲: ۵ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «گروهی از مردم»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# دستی بسوی من دراز شد
|
||||||
|
|
||||||
|
اینجا به نحوی رویای خود را توصیف کرده است که گویی شخصی در آسمان دست خود را به سوی حزقیال دراز میکند و حزقیال تنها دست و آرنج یا شانه او را میبیند یا به کسی که «مثل صورت انسان...بر آن بود[کسی که شبیه انسان است]» دست خود را دراز میکند( حزقیال ۱: ۲۶)
|
||||||
|
|
||||||
|
# طوماری
|
||||||
|
|
||||||
|
«طوماری که بر آن نوشته شده بود»
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# آن را...بگشود
|
||||||
|
|
||||||
|
شناسه مستتر فاعلی به ««مثل صورت انسان...بر آن بود[کسی که شبیه انسان است]» اشاره دارد (حزقیال ۱: ۲۶)
|
||||||
|
|
||||||
|
# رو و پشتش هر دو نوشته بود
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کسی بر جلو و پشت آن چیزی نوشته بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# نوحه و ماتم و وای بر آن مكتوب بود
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت را میتوان به نحوی بازگویی کرد که اسامی معنای «نوحه»، «ماتم»، «وای» از متن حذف شوند. ترجمه جایگزین: «کسی بر آن نوشته بود که قوم ماتم خواهند کرد و غم زده خواهند شد، گویی که عزیزی از آنها مرده و اتفاقات بدی برای آنها خواهد افتاد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# نکات کلی حزقیال ۲
|
||||||
|
|
||||||
|
#### ساختار و قالببندی
|
||||||
|
|
||||||
|
خواندگی حزقیال در این باب ادامه مییابد. خدا حزقیال را به نبوت گماشت، ولی به او هشدار داد که قوم سرکش هستند و به او گوش نخواهند داد.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/call]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/appoint]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/prophet]])
|
||||||
|
|
||||||
|
**[](../03/intro.md)**
|
|
@ -0,0 +1,23 @@
|
||||||
|
# جمله ارتباطی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویایی که دیده بود را تعریف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# مرا گفت
|
||||||
|
|
||||||
|
شناسه مستتر فاعلی به ««مثل صورت انسان...بر آن بود[کسی که شبیه انسان است]» اشاره دارد(حزقیال ۱: ۲۶)
|
||||||
|
|
||||||
|
|
||||||
|
|
||||||
|
# پسر انسان
|
||||||
|
|
||||||
|
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا به او بگوید که تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آن چه را كه مییابی
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت به طوماری اشاره دارد که خدا به او میدهد (حزقیال ۲: ۹)
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان اسرائیل
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «گروهی از مردم اسرائيل»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# آن طومار
|
||||||
|
|
||||||
|
بسیاری از نسخ این قسمت را «طومار» یا «این طومار» ترجمه کردهاند.
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# شكم خود را بخوران و احشای خویش را از این طوماری كه من به تو میدهم پر كن
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «شکم» به بخشی از بدن شخص اشاره دارد که از بیرون دیده میشود. کلمه «احشا» به اُرگانهای درونی شکم اشاره دارند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# مثل عسل شیرین بود
|
||||||
|
|
||||||
|
عسل شیرین است و آن طومار نیز مزهای شیرین داشت.
|
|
@ -0,0 +1,13 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویایی را که دیده بود، تعریف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# مرا گفت
|
||||||
|
|
||||||
|
اگر زبان شما مشخص کردن هویت متکلم را الزامی میداند، بهتر است آن متکلم را «مثل صورت انسان...بر آن بود[کسی که شبیه انسان است]» (حزقیال ۱: ۲۶) معرفی کنید. این «روح» نبود.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این قسمت را در حزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «گروهی از اسرائيلیان»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# غامض زبان و ثقیل لِسان
|
||||||
|
|
||||||
|
«کسی که زبانی غریب یا سخت را سخن میگوید»
|
||||||
|
|
||||||
|
# قومهای بسیار غامض زبان
|
||||||
|
|
||||||
|
«من تو را نزد قومی نیرومند که به زبانی غریب سخن میگویند، نمیفرستم»
|
||||||
|
|
||||||
|
# اگر تو را نزد آنها میفرستادم به تو گوش میگرفتند
|
||||||
|
|
||||||
|
این موقعیتی فرضی است که ممکن بود رخ دهد ولی چنین نشد. خداوند[یهوه] حزقیال را نزد مردمی نفرستاد که زبان آنها را نمیفهمید.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-hypo]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# اگر تو را نزد آنها میفرستادم
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «آنها» به ملتی عظیمتر و نیرومندتر از اسرائيل اشاره دارد.
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# سخت پیشانی و قسیالقلب
|
||||||
|
|
||||||
|
این دو یک معنا دارند. ترجمه جایگزین: «بسیار عصیانگر[سرکش]» یا «بسیار لجوج»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# سخت پیشانی
|
||||||
|
|
||||||
|
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «عدم تمایل به تغییر»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# قسیالقلب
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه نشان میدهد که مردم در مقابل خدا مقاومت میکنند و مایل به اطاعت از او نیستند. قلب جایی در بدن را توصیف میکند که شخص در آنجا تصمیم به عمل میگیرد. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
|
@ -0,0 +1,19 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
روح خدا همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# هان
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «هان» توجه حزقیال را به اطلاعات تعجبآوری که در ادامه میآیند، جلب میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# پیشانی تو را در مقابل پیشانی ایشان سخت خواهم گردانید
|
||||||
|
|
||||||
|
پیشانی سخت استعاره از لجوج بودن است. ترجمه جایگزین: «تو را به حد آنها لجوج ساختم»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# پیشانی تو را در مقابل پیشانی ایشان سخت خواهم گردانید
|
||||||
|
|
||||||
|
«پیشانی» یا جبین کنایه از افکار شخص است. ترجمه جایگزین: «من تو را قوی ساختم تا کاری را که میکنی، ادامه دهی»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,13 @@
|
||||||
|
# پیشانی تو را مثل الماس از سنگ خارا سختتر گردانیدم
|
||||||
|
|
||||||
|
«پیشانی تو را از سنگ خارا سختتر کردهام»
|
||||||
|
|
||||||
|
# سنگ خارا
|
||||||
|
|
||||||
|
سنگی سخت که میتوان با کوبیدن آنها به یکدیگر یا به تکه فلز یا سنگی دیگر آتش روشن کرد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان[خانه]
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این قسمت را در [حزقیال ۲: ۵](https://v-mast.com/events/translator-tn/%D8%AD%D8%B2%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%84%20%DB%B3:%20%DB%B1) چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «گروهی از مردم»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,5 @@
|
||||||
|
# در دل خود جا بده و به گوشهای خود استماع نما
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «دل» به ذهن شخص اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «آنها را به یاد داشته باش و به آنها گوش بده»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# نزد اسیران...رفته
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «اسیران» به قوم اسرائيل که در بابل زندگی میکردند، اشاره دارد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# قوم تو
|
||||||
|
|
||||||
|
«قوم شما.» حزقیال قبل از این که بابلیان او را به بابل ببرند، در یهودا زندگی میکرد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خداوند یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -0,0 +1,19 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال همچنان رویایی را که دیده بود، تعریف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# از عقب خود صدای گلبانگ عظیمی شنیدم كه «جلال یهوه از مقام او متبارك باد.»
|
||||||
|
|
||||||
|
برخی از ترجمهها «مقام او متبارک باد» را مثل کلامی که «گلبانگ[زلزله] عظیم» میگوید ترجمه کردهاند: «پشت سر خود صدای زلزلهای عظیم را شنیدم که میگفت ‘متبارک باد جلال خداوند از جایگاه او!‘» برداشت ترجمههای دیگر از صدای زلزله[گلبانگ]، صدای جلال خداوند[یهوه] هنگام ترک کردن جایگاه خود است، «هنگامی که جلال خداوند[یهوه] جایگاه خود را ترک کرد، پشت سر خود زلزلهای عظیم را شنیدم»
|
||||||
|
|
||||||
|
# صدای گلبانگ عظیمی شنیدم
|
||||||
|
|
||||||
|
مشخص نیست که صدا ناشی از زلزله یا صدایی مانند زلزله یا صدای بال و چرخها بوده است. ترجمه جایگزین: «صدایی مانند صدای زلزلهای عظیم» یا «صدایی که سخن میگفت؛ صدایی که مثل زلزلهای عظیم بود» یا «صدایی در هم کوبنده»
|
||||||
|
|
||||||
|
# جلال یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را در خزقیال: ۱: ۲۸ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# صدای گلبانگ عظیم
|
||||||
|
|
||||||
|
«صدایی بلند، عمیق و قدرتمند که مثل زلزله بود»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال به نظر چون خداوند[یهوه] او را برای سخن گفتن با تبعیدیان اسرائيل فرستاده خشمگین است. او با چنین رفتاری بر ضد خداوند[یهوه] عصیان کرد. حزقیال قرار بود با آنها صحبت کند، ولی هفت روز ساکت نشست در حالی که خشم خداوند[یهوه] را حس میکرد که بر او سنگینی میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# با تلخی در حرارت روح خود رفتم
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «تلخی» و «حرارت» به انواع خشم اشاره دارد. هر یک از آنها را میتوان در قالب جملهای جدا ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «تلخ بودم و روحم پر از خشم بود» یا «بسیار تلخ و عصبانی بودم»
|
||||||
|
|
||||||
|
# تلخی
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال به نحوی در مورد خشم خود از خداوند[یهوه] سخن میگوید که گویی چون خداوند[یهوه] او را مجبور به خوردن چیز بد طعم کرده، مزهای بد در دهان او به جا مانده است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# دست خداوند بر من سنگین میبود
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال به نحوی از غمگینی و خستگی خود به خاطر فرمان خداوند[یهوه] به انجام کارهایی که به آنها مایل نبود سخن میگوید که گویی خداوند[یهوه] با انداختن او بر زمین او را مجازات میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# دست خداوند
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) کلمه «دست» معمولاً به قدرت یا عمل شخص اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «قدرت خداوند[یهوه] یا ۲) حزقیال میدانست که خداوند[یهوه] به خاطر نااطاعتی از او خشمگین است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,13 @@
|
||||||
|
# تَلَّ اَبِیب
|
||||||
|
|
||||||
|
شهری در بابل که در هشتاد کیلومتری جنوب شرقی شهر اصلی بابل قرار داشت و به آن شهر نیز بابل میگفتند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# نهر خابور
|
||||||
|
|
||||||
|
این نهری است که مردم در کلده حفر کرده بودند تا باغهای خود را آبیاری کنند. ببینید این کلمه را در حزقیال ۱: ۱ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# متحیر نشستم
|
||||||
|
|
||||||
|
«نمیتوانستم کاری کنم چون متحیر بودم»
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال در مورد تجربه خود در تَلَّ اَبِیب سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# كلام خداوند بر من نازل شده
|
||||||
|
|
||||||
|
این اصطلاح برای معرفی چیزی که خدا به نبی یا قوم خود گفته بود به کار رفته است. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] این پیغام را گفت» یا «خداوند[یهوه] این کلمات را گفت»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# دیدهبان
|
||||||
|
|
||||||
|
خدا به حزقیال گفت که مثل دیدهبانی که به مردم شهر هشدار میدهد تا آماده و بر حذر از دشمن باشند او نیز به قوم هشدار دهد تا آنها نیز چنین کنند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان اسرائیل
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکنند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این قسمت را در [حزقیال ۳: ۱](https://v-mast.com/events/translator-tn/%D8%AD%D8%B2%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%84%20%DB%B3:%20%DB%B1) چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «گروهی از اسرائيلیان»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# آن شریر
|
||||||
|
|
||||||
|
«شریران»
|
||||||
|
|
||||||
|
# خون او را از دست تو خواهم طلبید
|
||||||
|
|
||||||
|
این اصطلاح یعنی کسی نسبت به قتل دیگری مسئول یا مقصر به حساب آید. ترجمه جایگزین: «با تو به نحوی رفتار خواهم کرد که گویی او را کشتهای»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -0,0 +1,5 @@
|
||||||
|
# از شرارت خود و طریق بد خویش بازگشت نكند
|
||||||
|
|
||||||
|
عبارت «شرارت» هم معنای «طریق بد» است. ترجمه جایگزین: «از انجام اعمال شرورانه باز نمیایستد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# سنگی مصادم پیش وی بنهم
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «باعث میشوم اتفاق بدی برای او رخ دهد» یا ۲) «سبب میشوم آشکارا گناه کند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# او در گناه خود خواهد مرد
|
||||||
|
|
||||||
|
«گناهکار خواهد مُرد» یا «به گناهکاری کسی که از من نااطاعتی میکند، خواهد مُرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# خون او را از دست تو خواهم طلبید
|
||||||
|
|
||||||
|
این اصطلاح یعنی کسی نسبت به قتل دیگری مسئول یا مقصر به حساب آید. ببینید این را در حزقیال ۳: ۱۸ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «با تو به نحوی رفتار خواهم کرد که گویی او را کشتهای»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -0,0 +1,5 @@
|
||||||
|
# چونكه تهدید پذیرفته است
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «چون به او هشدار دادهام»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
|
|
@ -0,0 +1,5 @@
|
||||||
|
# دست خداوند
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «دست» به قدرت یا عمل کسی اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «قدرت خداوند[یهوه]»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,13 @@
|
||||||
|
# جلال خداوند
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را در حزقیال ۱: ۲۸ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# نهر خابور
|
||||||
|
|
||||||
|
این نهری است که مردم در کلده حفر کرده بودند تا باغهای خود را آبیاری کنند. ببینید این کلمه را در جزقیال ۱: ۱ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# به روی خود درافتادم
|
||||||
|
|
||||||
|
«رو به زمین تعظیم کردم» یا «روی زمین خوابیدم.» حزقیال اتفاقی بر زمین نیافتاد. او روی زمین افتاد یا دراز کشید تا احترام و ترس خود نسبت به خداوند[یهوه] را نشان دهد. ببینید این قسمت را در حزقیال ۱: ۲۸ چطور ترجمه کردهاید. .
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# مرا خطاب كرده
|
||||||
|
|
||||||
|
اگر زبان شما مشخص کردن هویت متکلم را الزامی میداند، بهتر است آن متکلم را «مثل صورت انسان...بر آن بود[کسی که شبیه انسان است]» ( حزقیال۱: ۲۶) معرفی کنید. این «روح» نبود.
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# بندها بر تو خواهند نهاد و تو را به آنها خواهند بست امّا در میان ایشان بیرون مرو
|
||||||
|
|
||||||
|
بهتر است این قسمت را تحتاللفظی ترجمه کنید.
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
روح همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# كامت
|
||||||
|
|
||||||
|
«سقف دهانت»
|
||||||
|
|
||||||
|
# گنگ شده
|
||||||
|
|
||||||
|
«قادر به صحبت کردن نخواهی بود»
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان
|
||||||
|
|
||||||
|
این کلمه کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب طی سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این قسمت را درحزقیال ۲: ۵ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «گروهی از مردم»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# دهان تو را خواهم گشود
|
||||||
|
|
||||||
|
«تو را قادر به صحبت کردن خواهم کرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آنگاه آنكه شنوا باشد بشنود
|
||||||
|
|
||||||
|
«آن که از گوش دادن امتناع میورزد، گوش نخواهد داد» [ در انگلیسی به شکل منفی آمده است
|
||||||
|
|
||||||
|
# خداوند یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را درحزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# نکات کلی حزقیال ۳
|
||||||
|
|
||||||
|
#### ساختار و قالببندی
|
||||||
|
|
||||||
|
خواندگی حزقیال در این باب به پایان میرسد. خدا به حزقیال مطالب بیشتری در ارتباط با آن چه باید بگوید و چگونه مطرح ساختن آنها میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/call]])
|
||||||
|
|
||||||
|
**[](../04/intro.md)**
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید. او به حزقیال میگوید که آجر، خاک و تکه چوبی را ببرد و به نحوی رفتار کند که گویی او خداوند[یهوه] است و شهر اورشلیم را نابود میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
#
|
||||||
|
|
||||||
|
# پسر انسان
|
||||||
|
|
||||||
|
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
|
||||||
|
|
||||||
|
# شهر اورشلیم را بر آن نقش نما
|
||||||
|
|
||||||
|
شاید لازم باشد طرحی که بر آن نقش میکند را در ترجمه خود مشخص کنید. ترجمه جایگزین: «تصویری از شهر اورشلیم روی آن نقش کن»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# آن را محاصره كن
|
||||||
|
|
||||||
|
«شهر را محاصره کن تا آن را تصرف کنی»
|
||||||
|
|
||||||
|
# در برابرش برجها ساخته
|
||||||
|
|
||||||
|
«دیوارهایی مستحکم در مقابلش درست کن.» دیوارها مانع خروج مردم از شهر میشدند.
|
||||||
|
|
||||||
|
#
|
||||||
|
|
||||||
|
# سنگری در مقابلش برپا نما
|
||||||
|
|
||||||
|
«بیرون دیوار پلکانی بساز تا دشمنان بتوانند داخل آیند.» مردم اورشلیم دیواری دور شهر کشیده بودند تا کسی نتواند وارد شهر شود. دشمنان میتوانستند تنها با ساخت سطحی شیبدار[ساختاری پلکان مانند] از دیوارهای شهر بالا روند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# منجنیقها به هر سوی آن برپا كن
|
||||||
|
|
||||||
|
«دور آن میلههایی بزرگ بگذار تا با استفاده از آنها دروازهها را بشکنند و داخل آیند.» اینجا در اصل به جای کلمه منجنیق از «دژکوب» استفاده شده است. دژکوب، تنه درخت یا ستون بزرگی بود که سپاهیان آن را بلند میکردند و بر دروازه یا دیوار شهر میکوبیدند و به آن وسیله دیوار را میشکستند و وارد شهر میشدند.
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# روی خود را بر آن بدار
|
||||||
|
|
||||||
|
این فرمان به حزقیال میگوید که بر الگوی کشیده شده از شهر خیره شود. این عمل نمادی از مجازات شدن آن شهر است. ترجمه جایگزین: «به شهر خیره شو» یا «به شهر خیره شو تا آسیب بیند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-symaction]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# روی خود را بر آن بدار
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «روی» کنایه از توجه یا خیره شدن است و «روی خود را...بدار» به عملاً خیره شدن به چیزی اشاره دارد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان[خانه] اسرائیل
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهایست که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیانی که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این کلمه را در حزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «مردم اسرائيلی» [در فارسی متفاوت انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,21 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# گناه خاندان اسرائیل را بر آن بگذار
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «مجازات اسرائيلیان را به خاطر گناهان، به صورت نمادین بر خود بگیر» یا ۲) «با دراز کشیدن بر پهلوی خود به خاطر گناهانشان رنج ببین»
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان[خانه] اسرائیل
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیانی که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این کلمه را در حزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «مردم اسرائيلی» [در فارسی متفاوت انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# گناه ایشان را متحمّل خواهی شد
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «به خاطر گناه آنها مقصر خواهی بود» یا ۲) «به خاطر گناهشان مجازات خواهی شد.» حزقیال بیانی نمادین از هر یک از این مفاهیم دارد درست همان طور که در ترجمه UDB ذکر شده است.
|
||||||
|
|
||||||
|
# گناه خاندان اسرائیل را بر آن بگذار
|
||||||
|
|
||||||
|
«خصمانه به سوی پادشاهی اسرائيل دراز بکش»
|
|
@ -0,0 +1,13 @@
|
||||||
|
# من سالهای گناه ایشان را مطابق شماره روزها یعنی ...بر تو نهادهام
|
||||||
|
|
||||||
|
«خود من به تو فرمان میدهم که به تعداد سالهای مجازات آنها، روزهایی بر پهلویی خود دراز کشی»
|
||||||
|
|
||||||
|
# سالهای گناه ایشان
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) هر سال که آنها به خاطر گناهان خود مجازات میشوند یا ۲) هر سال که گناه کردهاند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# سیصد و نود روز
|
||||||
|
|
||||||
|
«سیصد و نود روز»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
|
@ -0,0 +1,21 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
روح همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# اینها
|
||||||
|
|
||||||
|
روزهایی که حزقیال بر پهلوی چپ خود خوابید تا محاصره پادشاهی اسرائيل را نشان دهد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# متحّمل گناه...خواهی شد
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «به خاطر آن گناه... مقصر خواهی بود» یا ۲) «به خاطر آن گناه مجازات خواهی شد.» حزقیال بیانی نمادین از هر یک از این مفاهیم دارد درست همان طور که در ترجمه UDB ذکر شده است. ببینید این کلمات را در حزقیال ۴: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان یهودا
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهایست که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به سبط یهودا که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این کلمه را در حزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «قبیله یهودا» یا «مردم یهودا» [در فارسی متفاوت انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# هر روزی را به جهت سالی برای تو قرار دادهام
|
||||||
|
|
||||||
|
«یک روز برای هر سال که قرار است آنها را مجازات کنم»
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# روی به محاصره اورشلیم بدار و به ضدّ آن نبوّت كن
|
||||||
|
|
||||||
|
این فرمان به حزقیال میگوید که بر الگوی کشیده شده شهر خیره شود. این عمل نمادی از مجازات شدن آن شهر است. ببینید این قسمت را درحزقیال ۴: ۳ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «به شهر خیره شو» یا «به شهر خیره شو تا صدمه بیند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-symaction]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# روی...بدار
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «روی» کنایه از توجه یا خیره شدن است. «روی خود را بدار[قرار ده]» به طور تحتاللفظی به خیره شدن به چیزی اشاره دارد.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# به ضدّ آن نبوّت كن
|
||||||
|
|
||||||
|
«نبوت درباره اتفاقات بدی که برای اورشلیم رخ خواهند داد»
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# اینك
|
||||||
|
|
||||||
|
«ببین» یا «گوش بده» یا «به آن چه به تو میگویم توجه کن»
|
||||||
|
|
||||||
|
# بندها بر تو مینهم
|
||||||
|
|
||||||
|
بندها، طناب یا زنجیرهایی هستند که مانع حرکت شخص میشوند. مشخص نیست که کلمه «بندها» استعاره از کاریست که خداوند[یهوه] در قبال حزقیال انجام میدهد گویی که او را به بند کشیده یا معنای تحتاللفظی آن مد نظر داشته است که به طناب واقعی اشاره دارد.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
|
@ -0,0 +1,23 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
آن روح همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# گندم و جو...ارزن و جُلبان
|
||||||
|
|
||||||
|
اینها انواع مختلف غله هستند.
|
||||||
|
|
||||||
|
# باقلا
|
||||||
|
|
||||||
|
درختی تاک مانند که دانه آن در ردیفهای تکی رشد میکند و میوهای خوراکی در پوست تو خالی خود دارد. [[نوعی دانه خوراکی که از بوته یا درختچه برداشت میشود. میوه این گیاه ردیفی رشد میکند و خوشهای نیست.]
|
||||||
|
|
||||||
|
# عدس
|
||||||
|
|
||||||
|
دانههایی مانند لوبیا، اما بسیار کوچکتر، گرد و تقریباً مسطح هستند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# سیصد و نود روز
|
||||||
|
|
||||||
|
«سیصد و نود روز»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]])
|
|
@ -0,0 +1,5 @@
|
||||||
|
# بیست مثقال برای هر روز
|
||||||
|
|
||||||
|
«روزی بیست مثقال.» مثقال واحد اندازهگیری وزن و معادل یازده گرم است. ترجمه جایگزین: «روزی دویست گرم نان»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-numbers]] and [[rc://en/ta/man/translate/translate-bweight]])
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# سُدسِ یك هین
|
||||||
|
|
||||||
|
«یک ششم هین» یا «حدوداً یک و نیم لیتر»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-bvolume]] and [[rc://en/ta/man/translate/translate-fraction]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# یك هین
|
||||||
|
|
||||||
|
هر «هین» ۳.۷ لیتر است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-bvolume]])
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
روح همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# میخوری
|
||||||
|
|
||||||
|
شناسه مستتر فاعلی به نان اشاره دارد (حزقیال۴: ۹)
|
||||||
|
|
||||||
|
# قرصهای نان
|
||||||
|
|
||||||
|
نانی تخت که از جو درست میشود (حزقیال۴: ۹)
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# آنها را بر سرگین انسان در نظر ایشان خواهی پخت
|
||||||
|
|
||||||
|
«آن را بر آتشی از تکههای مدفوع سفت شده انسان خواهی پخت.» شاید زبان شما روشی مودبانهتر برای بیان چنین امری داشته باشد.
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# پراكنده میسازم
|
||||||
|
|
||||||
|
به اجبار میفرستم.
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# آه ای خداوند یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
«خداوند یهوه، اشتباه است که چنین بکنم.» حزقیال از حرفی که خداوند به او زد، بسیار ناراحت بود.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خداوند یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را درحزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید. حزقیال با خداوند[یهوه] سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خوراك نجس به دهانم نرفته است
|
||||||
|
|
||||||
|
«هیچ وقت گوشت نجس را نخوردهام»
|
||||||
|
|
||||||
|
# خوراك نجس
|
||||||
|
|
||||||
|
«گوشتی منزجر کننده و ناپاک.» این قسمت به گوشتی اشاره دارد که ناپاک است و از حیوانی که از مریضی، سن بالا یا توسط حیوان دیگر کشته شده گرفته شده است. کلمه «نجس» انزجار او از چنین گوشتی را نشان میدهد.
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# آنگاه
|
||||||
|
|
||||||
|
«گوش دهید» یا «به حرف مهمی که میخواهم به شما بگویم توجه کنید»
|
||||||
|
|
||||||
|
# به تو دادم
|
||||||
|
|
||||||
|
«به شما اجازه میدهم که استفاده کنید»
|
||||||
|
|
||||||
|
# سرگین گاو
|
||||||
|
|
||||||
|
مدفوع سفت شده گاو. شاید زبان شما روشی مودبانهتر برای اشاره به این کلمه داشته باشد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# سرگین انسان
|
||||||
|
|
||||||
|
مدفوع سفت شده انسان. شاید زبان شما روشی مودبانهتر برای اشاره به این کلمه داشته باشد. ببینید این قسمت را در حزقیال۴: ۱۲ چطور ترجمه کردهاید.
|
|
@ -0,0 +1,29 @@
|
||||||
|
# اینك
|
||||||
|
|
||||||
|
«ببینید» یا «گوش دهید» یا «به آن چه میگویم توجه کنید»
|
||||||
|
|
||||||
|
# عصای نان را در اورشلیم خواهم شكست
|
||||||
|
|
||||||
|
«رساندن غذا به اورشلیم را قطع خواهم کرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# عصای نان
|
||||||
|
|
||||||
|
ذخیره غذای آنها «عصا» نامیده شده است چون برخی برای راه رفتن و کار کردن به عصا و همه برای زنده ماندن به نان نیاز دارند. نان به همه نوع غذا اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «ذخیره غذایی»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# نان را به وزن و عُسرت خواهند خورد
|
||||||
|
|
||||||
|
شاید لازم باشد که دلیل جیرهبندی نان را مشخص کنید. «نان خود را به دقت تقسیم میکنند چون میترسند که کافی نباشد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# به وزن
|
||||||
|
|
||||||
|
دادن مقداری اندک از چیزی که برای تعداد زیاد کافی نیست.
|
||||||
|
|
||||||
|
# به وزن و عُسرت
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «عُسرت» استعاره از ترسیدن است و به لرزیدن از ترس اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «لرزان جیرهبندی میکنند» یا «با ترس جیرهبندی میکنند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# به حیرت بر یكدیگر نظر خواهند انداخت...گداخته خواهند شد
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «هرکس به برادر خود نگاه میکند و به این که چه قدر غذا خورده و چقدر هدر داده فکر میکند» یا ۲) «همه آنها ناامید میشوند و تحلیل میروند» [در فارسی متفاوت انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# گداخته خواهند شد
|
||||||
|
|
||||||
|
عبارت «گداخته خواهند شد» معمولاً برای اشاره به خراب شدن گوشت یا چوب به کار میرود. اینجا استعاره از لاغر شدن و مردن به خاطر بیغذایی است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
|
@ -0,0 +1,9 @@
|
||||||
|
# نکات کلی حزقیال ۴
|
||||||
|
|
||||||
|
#### مفاهیم خاص در این باب
|
||||||
|
|
||||||
|
##### نابودی اورشلیم
|
||||||
|
|
||||||
|
نابودی اورشلیم در این باب توصیف شده است. حزقیال کمبود آب و غذایی را که هنگام محاصره اورشلیم پیش میآید، تعریف میکند.
|
||||||
|
|
||||||
|
**[](../05/intro.md)**
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید. تمام ضمائر و مشتقاتی که به «شهر» اشاره دارند در اصل به شهری که حزقیال در آن آجر نقش کرد، اشاره میکنند.(حزقیال۴: ۱)
|
||||||
|
|
||||||
|
# پسر انسان
|
||||||
|
|
||||||
|
«پسر آدم» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که او تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است، ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
|
||||||
|
|
||||||
|
# تیغی تیز
|
||||||
|
|
||||||
|
«تیغی برای کوتاه کردن مو» [در فارسی متفاوت انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
# آن را بر سر و ریش خود بگذران
|
||||||
|
|
||||||
|
«صورت و سر خود را بتراش» یا «مو را از سر و ریش را از صورت خود بتراش»
|
|
@ -0,0 +1,39 @@
|
||||||
|
# یك ثلث را...بسوزان
|
||||||
|
|
||||||
|
«یک سوم از موی خود را...بسوزان»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-fraction]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# میان
|
||||||
|
|
||||||
|
وسط
|
||||||
|
|
||||||
|
# چون روزهای محاصره را به اتمام رسانیده باشی
|
||||||
|
|
||||||
|
«وقتی که روزهای اورشلیم به پایان رسیدند» یا «وقتی که روزها به پایان میرسند، نشان دادی که اورشلیم را محاصره خواهی کرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# یك ثلث را گرفته
|
||||||
|
|
||||||
|
«یکی از سه کُپه مو را بردار»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-fraction]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# اطراف آن را با تیغ بزن
|
||||||
|
|
||||||
|
«با شمشیر خود به سراسر شهر ضربه وارد کن» [در فارسی متفاوت انجام شده]
|
||||||
|
|
||||||
|
# ثلث دیگر را به بادها بپاش
|
||||||
|
|
||||||
|
«بگذار باد ثلث آخر موی تو را به جهات مختلف ببرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-fraction]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# من در عقب آنها شمشیری خواهم فرستاد
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «شمشیر» کنایه است و به سربازان دشمن اشاره دارد که با شمشیرهایشان حمله میکنند و «در عقب...شمشیر فرستادن» به معنای فرستادن سربازان به میدان جنگ است. ترجمه جایگزین: «باعث میشوم دشمنان آنها را تعقیب کنند و با شمشیر به آنها حمله کنند»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# شمشیری خواهم فرستاد
|
||||||
|
|
||||||
|
«شمشیر را از غلافش بیرون میکشم»
|
|
@ -0,0 +1,15 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# اندكی از آن را گرفته، آنها را در دامن خود ببند
|
||||||
|
|
||||||
|
«اندک مویی از آن کپهها»
|
||||||
|
|
||||||
|
# آنها را...ببند
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «آنها را» به مو اشاره دارد. معانی محتمل: ۱) آن دسته مو آن قدر بلند بود که حزقیال میتوانست آنها را به هم گره دهد یا ۲) حزقیال باید موها را به هم میبافت یا به نحوی آنها را به هم متصل میکرد یا ۳) حزقیال باید دسته مو را لای قسمتی از لباس خود میگذاشت.
|
||||||
|
|
||||||
|
# دامن خود ببند
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) «پارچهای که بازوهایت را میپوشاند(«آستینت») یا ۲) «انتهای لباس» («لبه لباس») یا ۳) قسمتی از لباس که از ناحیه کمر لباس را داخل میکنند.
|
|
@ -0,0 +1,17 @@
|
||||||
|
# آنها را بگیر
|
||||||
|
|
||||||
|
این قسمت ادامه بیان دستوری از سوی خداوند[یهوه] به حزقیال است که در آیه سه با کلمات «آن را گرفته» شروع شده است. حزقیال باید بعد از تراشیدن موی سر و صورت «اندکی» از آنها را میگرفت و به باد میپاشید (حزقیال۵: ۱)، او باید قبل از سوزاندن موی خود چنین کاری را انجام میداد (حزقیال ۵: ۲). شاید لازم باشد این آیات را قبل از آن آیات قرار دهید. «اما وقتی موی سر و ریش خود را تراشیدی، قبل از سوزاندن آنها را بگیر...بعد از پراکندن انها در باد، سپس» [در فارسی انجام شده و ترتیب آیات ذکر شده متفاوت است، پس با فارسی مطابقت ندارد]
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-events]] and [[rc://en/ta/man/translate/translate-versebridge]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# آتشی برای تمام خاندان اسرائیل از آن بیرون خواهد آمد
|
||||||
|
|
||||||
|
«از آنجا آتش گسترش مییابد و قوم اسرائيل را میسوزاند.» خداوند[یهوه] به نحوی از طریقی که قوم اسرائيل را مجازات خواهد کرد سخن گفته که گویی خانوادهای هستند که در خانه زندگی میکنند ولی آن لحظه بیرون از خانه هستند.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# خاندان[خانه] اسرائیل
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «خاندن[خانه]» کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکنند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این قسمت را درحزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «مردم قوم اسرائیل»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خداوند یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این کلمه را در حزقیال۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# این اورشلیم
|
||||||
|
|
||||||
|
این نقش حکاکی شده به اورشلیم اشاره دارد ( حزقیال۴: ۱)
|
||||||
|
|
||||||
|
# در میان امّتها
|
||||||
|
|
||||||
|
معانی محتمل: ۱) دیگر امتها اطراف اورشلیم بودند یا ۲) «مهمتر از امتهای دیگر»
|
||||||
|
|
||||||
|
# قرار دادم
|
||||||
|
|
||||||
|
اینجا برای اشاره به اورشلیم از مشتقات ضمیر مونث استفاده شده است.
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# بهر طرف آن
|
||||||
|
|
||||||
|
«کشورهای همسایه» یا «کشورهای حواشی او»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# از فرایض من...عصیان ورزیده است
|
||||||
|
|
||||||
|
«مردم اسرائيل و اورشلیم از اطاعت کردن از من امتناع ورزیدند»
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان با مردم اسرائيل و یهودا سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خداوند یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# چون كه شما زیاده...غوغا نمودید
|
||||||
|
|
||||||
|
«چون گناهکاری شما...بدتر است.» یا «چون عصیانگرانه[متمردانه] سخن گفتید»
|
||||||
|
|
||||||
|
# گرداگرد شما میباشند
|
||||||
|
|
||||||
|
«که شما را احاطه کرده است.»
|
||||||
|
|
||||||
|
# به فرایض من سلوك نكرده
|
||||||
|
|
||||||
|
سلوک کردن[راه رفتن] استعاره از نحوه زندگی شخص است. ترجمه جایگزین: «طبق مقررات من زندگی نکرده است» یا «از مقررات من اطاعت نکرده است»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# احكام مرا بعمل نیاوردید
|
||||||
|
|
||||||
|
«یا از احکام من پیروی نکردید»
|
|
@ -0,0 +1,7 @@
|
||||||
|
# لهذا
|
||||||
|
|
||||||
|
«ببین!» یا «گوش بده!» یا «به آن چه میخواهم بگویم، توجه کن!»
|
||||||
|
|
||||||
|
# در میان تو به نظر امّتها داوریها خواهم نمود
|
||||||
|
|
||||||
|
«به طرق مختلف تو را داوری خواهم کرد» یا «تو را مجازات خواهم کرد»
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] به صحبت با مردم اسرائیل و اورشلیم ادامه میدهد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# قبل از این نكرده باشم و مثل آنها هم دیگر نخواهم كرد
|
||||||
|
|
||||||
|
«همان طور که قبلاً انجام ندادهام و مثل آن را دیگر انجام نخواهم داد» یا «آن طور که قبلاً انجام نداده بودم و دیگر انجام نخواهم داد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# به سبب جمیع رجاساتت
|
||||||
|
|
||||||
|
«به خاطر اعمال انزجارآوری که انجام میدهی.» خدا چون مردم بتها و خدایان دروغین را میپرستیدند، خشمگین بود.
|
|
@ -0,0 +1,11 @@
|
||||||
|
# پدران در میان تو پسران را خواهند خورد و پسران پدران خویش را خواهند خورد
|
||||||
|
|
||||||
|
حزقیال احتمالاً به اتفاقی اشاره میکند که هنگام نبود غذا میان قوم رخ خواهد داد.
|
||||||
|
|
||||||
|
# بر تو داوریها نموده
|
||||||
|
|
||||||
|
«تو را داوری خواهم کرد» یا «به شدت تو را مجازات خواهم کرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
# تمامی بقیت تو را بسوی هر باد پراكنده خواهم ساخت
|
||||||
|
|
||||||
|
«کسانی را که از شما باقی ماندهاند، وادار میکنم که به نقاط مختلف بروند»
|
|
@ -0,0 +1,31 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان با مردم اسرائيل و یهودا سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# خداوند یهوه
|
||||||
|
|
||||||
|
ببینید این قسمت را درحزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# مَقدس مرا...نجس ساختی
|
||||||
|
|
||||||
|
جایی را که خداوند[یهوه] تنها برای استفاده خود اختصاص داده بود، نابود کردی.
|
||||||
|
|
||||||
|
# بتمامی رجاسات
|
||||||
|
|
||||||
|
«با چیزهایی از تو که من از آنها متنفر هستم.» شاید لازم باشد که مشخص کنید این قسمت به بتها اشاره دارد: «با تمام بتهای خود که از آنها متنفر هستم» یا «با تمام بتهای نفرتانگیز خود»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# جمیع مكروهات خویش
|
||||||
|
|
||||||
|
«با تمام اعمال منزجرکننده خود»
|
||||||
|
|
||||||
|
# چشم من شفقت نخواهد نمود
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «چشم» جزگویی است و به دارنده آن اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «بر تو رحم نخواهم کرد»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# رحمت نخواهم فرمود
|
||||||
|
|
||||||
|
«قطعاً تو را مجازات خواهم کرد»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# در میانت از وبا خواهند مرد
|
||||||
|
|
||||||
|
«بسیاری از آنها از قحطی خواهند مُرد»
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
خداوند[یهوه] همچنان با مردم اسرائيل و یهودا سخن میگوید.
|
||||||
|
|
||||||
|
# غضب من به اتمام رسیده باشد
|
||||||
|
|
||||||
|
«دیگر خشمگین نخواهم بود چون به خاطر خشمگینی خود هر چه میخواستم را انجام دادهام»
|
||||||
|
|
||||||
|
# حدّت خشم خویش را بر ایشان ریخته باشم
|
||||||
|
|
||||||
|
کلمه «خشم» به معنای خشمی شدید و کنایه از مجازات شدن است. «من از مجازات کردن آنها بازخواهم ایستاد، چون کاملاً آنها را مجازات کردهام»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|
||||||
|
|
||||||
|
#
|
||||||
|
|
||||||
|
# پشیمان خواهم شد
|
||||||
|
|
||||||
|
اینجا در اصل از «[راضی خواهم شد]» استفاده شده است. شاید در زبان شما مشخص کردن دلیل این پشیمانی یا رضایت خداوند[یهوه] لازم باشد. ترجمه جایگزین: «راضی خواهم بود که به اندازه کافی آنها را مجازات کردهام»
|
||||||
|
|
||||||
|
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||||||
|
|
||||||
|
# خشم خویش را بر ایشان به اتمام رسانیده باشم
|
||||||
|
|
||||||
|
«وقتی مجازات آنها را به پایان رساندم»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
# اطلاعات کلی:
|
||||||
|
|
||||||
|
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
|
Some files were not shown because too many files have changed in this diff Show More
Loading…
Reference in New Issue