34 lines
1.4 KiB
Markdown
34 lines
1.4 KiB
Markdown
# گفت
|
||
|
||
«راحیل گفت»
|
||
|
||
# اینك
|
||
|
||
«ببین» یا «گوش بده» یا «به آنچه که میخواهم بگویم توجه کن»
|
||
|
||
# اینك كنیز من، بلهه!... من نیز از او اولاد بیابم
|
||
|
||
آن زمان این روش طریقی شرعی[قانونی] بود که به آن واسطه زن نازا میتوانست صاحب فرزند شود. معنای کامل این قسمت را میتوانید مشخص کنید.
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
||
|
||
# بلهه
|
||
|
||
نام کنیز راحیل است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۹> چطور ترجمه کردهاید.
|
||
|
||
# بدو درآ
|
||
|
||
روشی مودبانه برای اشاره به داشتن رابطه جنسی است. شاید لازم باشد که در زبان خود از کلماتی دیگر استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «با او رابطه جنسی داشته باش»
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-euphemism]])
|
||
|
||
# بر زانویم
|
||
|
||
روشی که به آن طریق میگویند فرزندان متولد شده از بلهه متعلق به راحیل خواهند بود. ترجمه جایگزین: «برای من»
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-idiom]])
|
||
|
||
# من نیز از او اولاد بیابم
|
||
|
||
«تا به این طریق او سبب فرزند دار شدن من شود»
|