990 B
990 B
جبّاران را از تختها به زیر افکند
تخت، صندلی که حاکم بر آن می نشیند و نشانی از قدرت اوست. اگر شاهزاده از تخت خود پایین کشیده شود یعنی دیگر حق حکومت را ندارد. ترجمه جایگزین: «خدا اقتدار شاهزاده را از او گرفته است» یا «حاکمان را مجبور به ترک حکومت کرد»
فروتنان را سر افراز گردانید
در این توصیف، کسانی که مهم هستند از کسانی که اهمیت کمتری دارند بالاتر قرار گرفتهاند. ترجمه جایگزین: «او فروتنان را مهم ساخته» یا «برآنان که تاکنون ارجی نهاده نشده ارج نهاد»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
فروتنان [حقارت]
«در فقر». ببینید در ۱: ۴۸ چطور ترجمه کردهاید.