1.1 KiB
1.1 KiB
در مكان وسیع كه در آن تنگی نمیبود
الیهو به نحوی از زندگی بدون سختی سخن میگوید که گویی در جای وسیعی قرار دارد که هیچ سختیای نیست.
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
زاد سفره تو از فربهی مملوّ میشد
الیهو به نحوی از زندگی سعادتمند سخن میگوید که گویی سفرهای پر از بهترین غذاها دارد.
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
سفره تو ... میشد
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خادمینت سفرۀ تو را میآرایند»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-activepassive)
مملو از فربهی
گوشتی [خوراکی] که مقدار فراوانی چربی داشت نشانۀ رونق و کامیابی بود، چون از حیواناتی سالم و با تغذیۀ خوب بودند. ترجمه جایگزین: «بهترین غذاها»