fa_tn/dan/02/01.md

655 B

در سال دوم

«در دومین سال»

(See: rc://*/ta/man/translate/translate-ordinal)

خوابی دید

«نَبوْكَدْنَصَّر خوابی دید»

روحش [ذهنش] مضطرب شد

اینجا «روح [ذهن]» به افکارش اشاره می‌کند. ترجمه جایگزین: «افکارش او را مضطرب کرده بود»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy)

و خواب از وی دور شد [نمی‌توانست بخوابد]

افکار مضطربِ او مانع از خوابیدن او می‌شد. ترجمه جایگزین: «طوری که نمی‌توانست بخوابد»