fa_tn/psa/088/008.md

696 B

آشنایانم

«کسانی که مرا می‌شناسند»

مرا مکروه ایشان گردانیده‌ای

«مرا هدف تنفر ایشان گردانیده‌ای» یا «به خاطر تو، زمانی که مرا می‌بینند شوکه و منزجر می‌شوند»

محبوس شده‌ام

شرایط فیزیکی نویسنده که برای دوستانش منزجرکننده است طوری بیان شده است، گویی وی را در فضایی محدود محبوس کرده است. ترجمه جایگزین: «گویی در زندان به سر می‌برم» یا «گرفتار شده‌ام»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)