32 lines
1.5 KiB
Markdown
32 lines
1.5 KiB
Markdown
# مثل آب ریخته شدهام
|
||
|
||
این میتواند به صورت معلوم بیان شود. ترجمه جایگزین: «گویی کسی مرا مثل آب بیرون میریزد»
|
||
|
||
(آدرس: [[rc://*/ta/man/translate/figs-activepassive]] را ببینید)
|
||
|
||
# مثل آب ریخته شدهام
|
||
|
||
نویسنده از احساس خستگی و ضعف شدیدی سخن میگوید گویی مثل آبی است که از کوزه بیرون ریخته است.
|
||
|
||
(آدرس: [[rc://*/ta/man/translate/figs-simile]] را ببینید)
|
||
|
||
# همهٔ استخوانهایم از هم گسیخته
|
||
|
||
«تمام استخوانهایم از محلشان درآمدهاند.» این احتمال وجود دارد که نویسنده از درد فیزیکی رنج میبرد. یا ممکن است از رنج عاطفی سخن میگوید گویی دردی فیزیکی را حس میکند.
|
||
|
||
(آدرس: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]] را ببینید)
|
||
|
||
# دلم مثل موم گردیده ... در میان احشایم
|
||
|
||
نویسنده میگوید دیگر هیچ جراتی ندارد؛ گویی دلش همچون موم آب شده است. اینجا «دل» بیانگر «جرات» است.
|
||
|
||
(آدرسهای: [[rc://*/ta/man/translate/figs-simile]] و [[rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy]] را ببینید)
|
||
|
||
# موم
|
||
|
||
مادهای نرم که در دمای نسبتا پایین ذوب میشود
|
||
|
||
# در میان احشایم
|
||
|
||
«در درونم»
|