fa_tn/mrk/04/29.md

851 B

فوراً داس را بکار می‌برد

اینجا «داس» کنایه از کشاورز یا افرادی است که کشاورز برای درو گندم می‌فرستد. ترجمه جایگزین: «او فوراً با داسی برای درو سر زمین رفته» یا :«او فوراً کسانی را با داس سر زمین می‌فرستد تا گندم را درو کنند»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy)

داس

وسیله تیز و خمیده یا چنککی تیز که برای بریدن گندم از آن استفاده می‌شد.

چون ثمر رسید

اینجا «رسید» اصطلاحی به معنای بالغ شدن گیاه جهت درو است. ترجمه جایگزین: «چون گندم آماده درو کردن شد»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-idiom)