28 lines
1.5 KiB
Markdown
28 lines
1.5 KiB
Markdown
# اطلاعات کلی:
|
||
|
||
شعری تازه آغاز میشود.
|
||
|
||
See [[rc://*/ta/man/translate/writing-poetry]] and [[rc://*/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]].
|
||
|
||
# چگونه طلا زنگ گرفته و زر خالص منقلب گردیده است؟
|
||
|
||
اینجا به نحوی دربارۀ اهالی اورشلیم سخن گفته شده که گویی طلایی هستند که دیگر براق نیست پس دیگر ارزشمند نیست. ترجمۀ جایگزین: «اهالی اورشلیم مانند طلایی هستند که دیگر برق ندارد. ایشان مانند طلایی خالص هستند که دیگر زیبایی ندارد»
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||
|
||
# زر خالص منقلب گردیده است
|
||
|
||
فریادی است که اندوه نویسنده از این اتفاق را بیان میکند.
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-exclamations]])
|
||
|
||
# سنگهای قدس به سر هر كوچه ریخته شده است
|
||
|
||
شاید به معبد اشاره دارد که خراب شده و سنگهایش در سرتاسر شهر پخش شدهاند. شاید هم کنایه از مردمی باشد که پراکنده شدهاند.
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
||
|
||
# بر سر هر کوچه
|
||
|
||
«هر جا که خیابانها به هم میرسند» یا «بر همۀ جادهها»
|