* رهبران کلیسای اورشلیم سیلاس را مقرر داشتند به همراه برنابا و پولس نامهای به شهر اَنطاکیه ببرند.
* بعدها سیلاس به همراه پولس به شهرهای دیگری نیز سفر کردند تا در مورد عیسی با مردم صحبت کنند.
* پولس و سیلاس در شهر فیلیپی به زندان افکنده شدند و در حالی که مشغول دعا و ستایش کردن بودند، خدا انهارا از زندان آزاد کرد. و در همان روز زندانبان به خدا ایمان آورد و این نتیجهی شهادت آن ها بود.
۱:۴۷ یک روز، پولس و دوستش سیلاس به شهر فیلیپی رفتند تا خبر خوش عیسی را به مردم آنجا بدهند.
۲:۴۷ او (لیدیه) پولس و سیلاس را دعوت کرد تا در خانه او اقامت کنند پس ایشان نزد او و خانوادهاش ماندند.
۳:۴۷ پولس و سیلاس اغلب در مکان دعا با مردم آشنا میشدند.
۷:۴۷ اربابان آن کَنیز پولس و سیلاس را گرفتند و آنها را به حضور مقامات رومی بردند، سپس آنها را کتک زده و به زندان افکندند.
۸:۴۷ زندانبانان پولس و سیلاس را به امنیتیترین بخش زندان انداختند و حتی پاهایشان را نیز قفل کردند.
۱۱:۴۷ زندانبان در حالی که میلرزید نزد پولس و سیلاس آمده و پرسید: چه کار باید کنم تا نجات یابم؟
۱۳:۴۷ روز بعد مقامات آمده و از پولس و سیلاس پوزش نموده و خواهش کردند که شهر را ترک کنند. ایشان پس از ترک زندان، به خانهی لیدیه رفتند و در آنجا با برادران دیدار کرده سپس آنجا را ترک گفتند.