14 lines
602 B
Markdown
14 lines
602 B
Markdown
# او[پدرش] تخته ای خواسته بنوشت
|
|
|
|
شاید مفید باشد که نحوهی" خواستن" زکریا درحالیکه نمیتوانست صحبت کند مشخص شود. ترجمه جایگزین: « او [ پدر او] از دستان خود استفاده کرد تا به مردم نشان دهد تخته ای برای نوشتن میخواهد»
|
|
|
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-explicit]])
|
|
|
|
# تخته ای برای نوشتن
|
|
|
|
« چیزی که روی آن بنویسد»
|
|
|
|
# متعجب شدند
|
|
|
|
به شدت تعجب کردند یا شگفت زده شدند
|