26 lines
1.5 KiB
Markdown
26 lines
1.5 KiB
Markdown
# یک هشت یک گندم به یک دینار
|
||
|
||
ممکن است برخی از زبانها استفاده از افعالی مانند «بها دادن» یا «خریدن» در جمله را لازم بدانند. به دلیل کمبود گندم، قیمت آن برای همه بالا میرفت. ترجمه جایگزین: «اکنون قیمت یک خنیکس[پیمانه] گندم یک دینار است» یا «یک خنیکس[پیمانه] گندم را با یک دینار میخرید»
|
||
|
||
# یک هشت یک گندم...سه هشت یک جو
|
||
|
||
«یک هشت[choenix]» پیمانه اندازهگیری خاص و برابر با یک لیتر است. حالت جمع این کلمه «choenices» است. ترجمه جایگزین: «یک لیتر گندم...سه لیتر جو» یا «یک سطل گندم...سه سطل جو»
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/translate-bvolume]])
|
||
|
||
# یک دینار
|
||
|
||
این سکه معادل حقوق یک روز کار است. ترجمه جایگزین: «یک سکه نقره» یا «حقوق یک روز کار»
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/translate-bmoney]])
|
||
|
||
# به روغن و شراب ضرر مرسان
|
||
|
||
اگر روغن و شراب خراب شوند مسلماً سختتر روغن و شرابی سالم پیدا میشود در نتیجه قیمت آنها بالا میرود.
|
||
|
||
# روغن و شراب
|
||
|
||
این جمله احتمالاً اشاره به درست کردن روغن زیتون و کشت انگور دارد.
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy]])
|