1.5 KiB
یک هشت یک گندم به یک دینار
ممکن است برخی از زبانها استفاده از افعالی مانند «بها دادن» یا «خریدن» در جمله را لازم بدانند. به دلیل کمبود گندم، قیمت آن برای همه بالا میرفت. ترجمه جایگزین: «اکنون قیمت یک خنیکس[پیمانه] گندم یک دینار است» یا «یک خنیکس[پیمانه] گندم را با یک دینار میخرید»
یک هشت یک گندم...سه هشت یک جو
«یک هشت[choenix]» پیمانه اندازهگیری خاص و برابر با یک لیتر است. حالت جمع این کلمه «choenices» است. ترجمه جایگزین: «یک لیتر گندم...سه لیتر جو» یا «یک سطل گندم...سه سطل جو»
(See: rc://*/ta/man/translate/translate-bvolume)
یک دینار
این سکه معادل حقوق یک روز کار است. ترجمه جایگزین: «یک سکه نقره» یا «حقوق یک روز کار»
(See: rc://*/ta/man/translate/translate-bmoney)
به روغن و شراب ضرر مرسان
اگر روغن و شراب خراب شوند مسلماً سختتر روغن و شرابی سالم پیدا میشود در نتیجه قیمت آنها بالا میرود.
روغن و شراب
این جمله احتمالاً اشاره به درست کردن روغن زیتون و کشت انگور دارد.