fa_tn/psa/143/002.md

860 B

به محاکمه برمیا

«به محاکمه بر آمدن» اصطلاحی است به معنی قضاوت کردن. ترجمه جایگزین: «لطفا محاکمه نکن» یا «به تو التماس می‌کنم که محاکمه نکنی»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-idiom)

بنده خود

نویسنده مزمور از خود چنان سخن می‌گوید که گویی درباره شخص دیگری حرف می‌زند. ترجمه جایگزین: «مرا»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-123person)

زنده‌ای نیست که به حضور تو عادل شمرده شود

در اینجا «حضور» نماینگر ارزیابی و قضاوت است. ترجمه جایگزین: «هیچ کس در محکمه  تو پارسا و عادل نیست»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)