# به محاکمه برمیا «به محاکمه بر آمدن» اصطلاحی است به معنی قضاوت کردن. ترجمه جایگزین: «لطفا محاکمه نکن» یا «به تو التماس می‌کنم که محاکمه نکنی» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-idiom]]) # بنده خود نویسنده مزمور از خود چنان سخن می‌گوید که گویی درباره شخص دیگری حرف می‌زند. ترجمه جایگزین: «مرا» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-123person]]) # زنده‌ای نیست که به حضور تو عادل شمرده شود در اینجا «حضور» نماینگر ارزیابی و قضاوت است. ترجمه جایگزین: «هیچ کس در محکمه  تو پارسا و عادل نیست» (See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])