28 lines
1.8 KiB
Markdown
28 lines
1.8 KiB
Markdown
# لعنت را مثل ردای خود در بر گرفت
|
||
|
||
داوود از رفتار مرد گناهکار به گونهای سخن میراند که گویی لباس او است. ترجمه جایگزین: «او دیگر مردمان را مثل همیشه چنان لعنت نمود که گویی لباسش را میپوشد» یا «او مردمان را همیشه لعنت میکرد»
|
||
|
||
(آدرس [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]] را ببینید)
|
||
|
||
# مثل ردای خود
|
||
|
||
«گویا اینها لباس او هستند»
|
||
|
||
# مثل آب به شکمش درآمد و مثل روغن در استخوانهای وی
|
||
|
||
معانی محتمل عبارتند از ۱) او اغلب چنان لعنت میکرد که این لعنتها بخشی از هویت او شده بودند. «لعنتهایی که میکند بخشی از کیستی او است» یا ۲) لعنتی که از آن سخن میراند بر او واقع شد. «کل هستی او با لعنتی که از آن سخن راند، لعنت شد»
|
||
|
||
(آدرس [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]] را ببینید)
|
||
|
||
# مثل آب
|
||
|
||
این به روشی که فردی آب مینوشد، اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «چون آبی که فردی مینوشد»
|
||
|
||
(آدرس [[rc://*/ta/man/translate/figs-explicit]] را ببینید)
|
||
|
||
# مثل روغن در استخوانهای وی
|
||
|
||
این به روشی که روغن وقتی که بر پوست مالیده میشود به استخوانها میرسد، اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «چون روغن زیتون که وقتی فردی آن را بر پوست خود میمالد، به استخوان میرسد»
|
||
|
||
(آدرس [[rc://*/ta/man/translate/figs-explicit]] را ببینید)
|