او را مبارک ساختهای
«به او اجازه داشتن برکت دادهای» یا «تو موافق دادن برکت به او بودهای»
مبارک ساختهای تا ابدالآباد
«برکتی که دوام خواهد داشت» یا «برکتی که باقی خواهد ماند»
به حضور خود او را بینهایت شادمان گردانیدهای
«شادمانی بودن در حضور تو» یا «شادمانی ناشی از بودن نزدیک تو»