8 lines
566 B
Markdown
8 lines
566 B
Markdown
# مرا زدند لیكن درد را احساس نكردم، مرا زجر نمودند لیكن نفهمیدم
|
|
|
|
چون مست درست فکر نمیکند با خود میپندارد که مردم او را کتک میزنند، ولی با این حال او دردی حس نمیکند و قادر نیست چیزی را به یاد آورد.
|
|
|
|
# پس كی بیدار خواهم شد؟
|
|
|
|
آنکه مست است از خود میپرسد کِی هوشیار میشود؛ کی تاثیر شراب از بین میرود.
|