1.3 KiB
1.3 KiB
هرگاه دستت تو را بلغزاند
اینجا «دست» کنایه از میل داشتن به چیزی گناه آلود است که با دست خود انجام میدهید. ترجمه جایگزین: «اگر میخواهی با دست خود کاری گناه آلود انجام دهی» (See: rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy)
شلّ داخل حیات شوی
«ناقص شدن، بعد وارد حیات شدن» «شَل شدن قبل از ورود به حیات»
داخل حیات شوی
از مردن و بعد شروع زندگی جاودان به عنوان ورود به حیات حرف زده شده است. ترجمه جایگزین: «وارد شدن به زندگی جاودان» یا «مردن و بعد زندگی کردن برای همیشه»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
شلّ
از دست دادن قسمتی از بدن در نتیجه برداشته شدن آن یا آسیب دیدن است. اینجا به از دست دادن یک دست اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «بدون دست» یا «بیدست»
با دو دست وارد جهنّم گردی، در آتشی که خاموشی نپذیرد
«جایی که آتش را نمیتوان خاموش کرد»