30 lines
1.3 KiB
Markdown
30 lines
1.3 KiB
Markdown
# جمله ارتباطی:
|
|
|
|
عیسی تعریف مثل دیگری را شروع میکند. مثلی درباره ریختن شراب تازه تا در مشک کهنه به جای مشکهای تازه.
|
|
|
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-parables]])
|
|
|
|
# شراب نو
|
|
|
|
«آب انگور». این اشاره به شرابی دارد که هنوز تخمیر نشده است. اگر انگور در منطقه شما شناخته نشده است، از واژهای استفاده کنید که اشاره به آب میوه دارد.
|
|
|
|
# مشک کهنه
|
|
|
|
این اشاره به مشک شراب مستعمل دارد
|
|
|
|
# مشک[شراب]
|
|
|
|
کیسههای ساخته شده از پوست حیوانات بودند. همچنین میتوان آنها را «مشک شراب» یا «پوسته شراب» نامید.
|
|
|
|
# شراب نو مشکها را بِدَرَد
|
|
|
|
شراب نو با تخمیر شدن منبسط میشود، پس ممکن است باعث شود پوسته کهنه و ترد مشک، پاره شود.
|
|
|
|
# تلف میگردد
|
|
|
|
«نابود میشوند»
|
|
|
|
# مشکهای نو
|
|
|
|
«مشکهای نو» یا «کیسههای تازه». این اشاره به مشکهایی دارد که هرگز استفاده نشدهاند.
|