992 B
992 B
[میتوانستم کلماتی جمع کرده و به هم بپیوندم]من نیز مثل شما میتوانستم بگویم
ایوب به نحوی از بیان افکار بیهوده [پوچ] سخن میگوید که گویی سخنانش مواردی تصادفی هستند که او جمع کرده و به هم میپیوندد. ترجمه جایگزین: «من میتوانستم به مواردی برای گفتن فکر کنم»[ در فارسی متفاوت است]
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
سر خود را بجنبانم
این عملی است که مخالفت را نشان میدهد.
(See: rc://*/ta/man/translate/translate-symaction)
[با تمسخر]
کلمۀ «تمسخر» را میتوان در قالب فعل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «شما را مسخره کنم.»[ در فارسی نیامده است]