fa_tn/hab/01/12.md

1.8 KiB

اطلاعات کلی:

حبقوق با خداوند[یهوه] درباره کلدانیان صحبت می‌کند.

ای یهوه خدای من! ای قدوس من! آیا تو از ازل نیستی؟

حبقوق این پرسش بدیهی را برای تأکید کردن بر پاسخ مثبت آن مطرح می‌کند. این قسمت را می‌توان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] ای خدای من! ای قدوس من! تو یقیناً ازلی هستی»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-rquestion)

از ازل

ابدی

ایشان‌ را برای‌ داوری‌ معین‌ كرده‌ای‌ و ای‌ صَخْره‌، ایشان‌ را برای‌ تأدیب‌ تأسیس‌ نموده‌ای‌

کلمه «ایشان» به کلدانیان اشاره دارد. کلمات «داوری» و «تأدیب» را می‌توان به فعل ترجمه کرد. خوانندگان باید درک کنند که کلدانیان قوم خداوند[یهوه] را قضاوت و تأدیب خواهند کرد. ترجمه جایگزین: «آن‌ها را تعیین کرده‌ای تا قومت را داوری کنند، و تو ای صخره، ایشان را برای تأدیب کردن قومت برقرار ساختی»

(See: [[rc:///ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc:///ta/man/translate/figs-explicit]])

صخره

حبقوق به نحوی در مورد خداوند[یهوه] که از او محافظت می‌کند سخن می‌گوید که گویی خداوند[یهوه] صخره‌ای است که حبقوق می‌تواند بر آن بایستد تا از دشمنان خود در امان بماند.

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)