# سر شاخههایش را كنَدِه
«بلندترین قسمت درخت را شکسته»
# آن را...گذاشت
«بالای درخت...را زد» یا «شاخهها را...زد»
# در شهر سوداگران گذاشت
«آن را در شهری که بازرگانان فراوان دارد کاشت.» بازرگان کسی است که اجناسی را میفروشد.