933 B
933 B
فرستاده، او را از آنجا بگیرند
«باید کسی را بفرستند تا او را گرفته و از شهری که به آن فرار کرده برگردانند»
او را تسلیم کنند
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «او را واگذار کنند»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-idiom)
به دست ولّی خون
اینجا «دست» به اقتدار شخص اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «به اقتدار خویشاوندِ مسئول» یا «به خویشاوندِ مسئول»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy)
ولّی خون
این مربوط به خویشاوند کسی است که کشته شده. این خویشاوند، مسئول مجازات قاتل است.
کشته شود
«قاتل بمیرد» یا «خویشاوندِ مسئول، قاتل را بکشد»