fa_tn/deu/19/12.md

933 B

فرستاده‌، او را از آنجا بگیرند

«باید کسی را بفرستند تا او را گرفته و از شهری که به آن فرار کرده برگردانند»

او را تسلیم کنند

این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «او را واگذار کنند»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-idiom)

به‌ دست‌ ولّی خون‌

اینجا «دست» به اقتدار شخص اشاره می‌کند. ترجمه جایگزین: «به اقتدار خویشاوندِ مسئول» یا «به خویشاوندِ مسئول»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metonymy)

ولّی خون‌

این مربوط به خویشاوند کسی است که کشته شده. این خویشاوند، مسئول مجازات قاتل است.

کشته شود

«قاتل بمیرد» یا «خویشاوندِ مسئول، قاتل را بکشد»