fa_tn/dan/10/06.md

1.9 KiB

جسد او مثل زبرجد بود

جسدش با نور آبی و زرد می‌درخشید، چنان که گویی از زبرجد درست شده است. ترجمه جایگزین: «جسدش مثل زبرجد می‌درخشید»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-simile)

زبرجد

سنگ قیمتی آبی یا زرد، همچنین به یاقوت کبود، زبرجد سبز، یا یاقوت سبز معروف بود

روی وی مانند برق بود

روی او به روشنی می‌درخشید، چنان که صاعقه می‌درخشد. ترجمه جایگزین: «روی او با نور همچون لحظه رعد و برق می‌درخشید»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-simile)

چشمانش مثل شعله‌های آتش بود

چشمانش با نور روشن شده بود، چنان که گویی شعله‌های آتش هستند. ترجمه جایگزین: «چشمانش بسیار درخشان بودند که انگار مشعل در درونشان آتش زده بودند»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-simile)

بازوها و پای‌هایش‌ مانند رنگ‌ برنج‌ صیقلی‌ بود

بازوها و پاهایش چنان درخشان بودند که گویی از برنج صیقلی ساخته شده‌اند. ترجمه جایگزین: «بازوها و پاهایش مانند برنج صیقلی که نور را به اطراف منعکس می‌کند، می‌درخشیدند»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-simile)

آواز كلام‌ او مثل‌ صدای‌ گروه‌ عظیمی‌ بود

آواز کلام او بسیار بلند بود، چنان که گویی گروهی از مردم همه با هم با صدای بلند صحبت می‌کردند. ترجمه جایگزین: «صدایش همچون گروه عظیمی که همه با هم صحبت می‌کنند، بلند بود»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-simile)