331 B
331 B
چون برای او حاضر میکردند
«قبل از اینکه پخت غذا تمام شود»
بیخودی او را رخ نمود
«خدا به او رویایی داد[ خدا او را به حالت خلسه برد]» یا «او رویایی دید»
«قبل از اینکه پخت غذا تمام شود»
«خدا به او رویایی داد[ خدا او را به حالت خلسه برد]» یا «او رویایی دید»