30 lines
1.9 KiB
Markdown
30 lines
1.9 KiB
Markdown
|
# زن زانیه...زن بیگانه
|
|||
|
|
|||
|
این دو کلمه اشاره به دو دسته از زنان گناهکار دارند. کلمه «زانیه» زنی مجرد و «زن بیگانه» متاهل است. این دو کنار هم بیانی متضاد را تشکیل میدهند که اشاره به زنان بیعفت دارند.
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-merism]])
|
|||
|
|
|||
|
# زن بیگانه چاه تنگ
|
|||
|
|
|||
|
کلمه «چاه» استعاره از اتفاقاتی است که برای مردی که با فاحشگان همبستر میشود رخ خواهد داد. ترجمه جایگزین: «با فاحشه خوابیدن مثل گودالی عمیق است»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
|||
|
|
|||
|
# زانیه
|
|||
|
|
|||
|
این اشاره به هر زن مجردی دارد که دست به روابط جنسی میزند و فقط اشاره به کسانی ندارد که این کار را به خاطر پول انجام میدهد.
|
|||
|
|
|||
|
# حفرهای عمیق...چاهی تنگ
|
|||
|
|
|||
|
این دو اشاره به مکانی دارند که شخص به راحتی به آن سقوط میکند و بیرون آمدن از آن سخت است، بیرون آمدن از «حفره» به خاطر عمیق بودن و بیرون آمدن از «چاه» به خاطر تنگ بودن دشوار است.
|
|||
|
|
|||
|
# زن بیگانه چاه تنگ
|
|||
|
|
|||
|
اینجا به نحوی از مجازات شدن به خاطر شرارت کردن سخن گفته شده که گویی سقوط بر چاه تنگی است که کسی توان فرار از آن را ندار. ترجمه جایگزین: «همبستر شدن با همسر مردی دیگر مثل افتادن در چاهی تنگ است»
|
|||
|
|
|||
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor]])
|
|||
|
|
|||
|
# چاه
|
|||
|
|
|||
|
گودالی در زمین که کسانی برای دسترسی به آب حفر کردهاند.
|