mirror of https://git.door43.org/fa_gl/fa_tw
Compare commits
14 Commits
413f50909c
...
ffe918d78f
Author | SHA1 | Date |
---|---|---|
Ayat | ffe918d78f | |
Ayat | 1687d107a1 | |
Ayat | bd843f3b70 | |
Ayat | 819e19fb72 | |
Ayat | b72f41f203 | |
Ayat | e790398fb4 | |
Ayat | 28b026c1b9 | |
Ayat | a5d9bc2a9f | |
Ayat | 466def6e3d | |
Ayat | 5cd97c6873 | |
Ayat | 8b7cbe6585 | |
Ayat | ad58b40bd2 | |
Ayat | 1b1063dea1 | |
Ayat | 565d4b4124 |
|
@ -0,0 +1,35 @@
|
|||
# قوم خدا
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
عبارت "قوم خدا" در کتاب مقدس به افرادی اطلاق میشود که خدا با آنان عهد و پیمانی برقرار کرده است.
|
||||
|
||||
* در عهد قدیم، عبارت "قوم خدا" به قوم اسرائیل اشاره دارد. قوم بنی اسرائیل توسط خدا برگزیده شد و از سایر ملتهای جهان جدا شد تا او را خدمت کنند و از او اطاعت کنند.
|
||||
* در عهد جدید، عبارت "قوم خدا" به "کلیسا" اشاره دارد، یعنی هر کسی که به عیسی ایمان دارد. این هم شامل یهودیان و هم غیریهودیان میشود. در عهد جدید، گاهی به این گروه از افراد "پسران خدا" یا "فرزندان خدا" گفته میشود.
|
||||
* وقتی خدا از عبارت "قوم من" استفاده میکند، منظورش افرادی است که با او عهد و پیمانی دارند. قوم خدا توسط او برگزیده میشوند، و او میخواهد که آنها به گونهای زندگی کنند که برای او پسندیده باشد.
|
||||
|
||||
## پیشنهادهای ترجمه:
|
||||
|
||||
* عبارت "قوم خدا" را میتوان به "مردم خدا" یا "مردمی که خدا را پرستش میکنند" یا "مردمی که خدمت خدا را میکنند" یا "مردم متعلق به خدا اند" ترجمه کرد.
|
||||
* وقتی خدا میگوید "مردم من"، راههای دیگری برای ترجمه آن میتواند شامل "مردمی که من انتخاب کردهام" یا "مردمی که مرا میپرستند" یا "مردمی که به من تعلق دارند" باشد.
|
||||
* به طور مشابه، "مردم شما" را میتوان به عنوان "افرادی که به شما تعلق دارند" یا "افرادی که انتخاب کردید به شما تعلق داشته باشند" ترجمه شود.
|
||||
* همچنین "مردم او" را میتوان به عنوان "مردمی که متعلق به او هستند" یا "مردمی که خدا انتخاب کرد تا متعلق به خود باشند" ترجمه شود.
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [اسرائیل](../kt/israel.md), [قوم](../other/peoplegroup.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [اول تواریخ ۱۱ آیه ۲](rc://en/tn/help/1ch/11/02)
|
||||
* [اعمال رسولان ۷ آیه ۳۴](rc://en/tn/help/act/07/34)
|
||||
* [اعمال رسولان ۷ آیههای ۵۱ تا ۵۳](rc://en/tn/help/act/07/51)
|
||||
* [اعمال رسولان ۱۰ آیههای ۳۶ تا ۳۸](rc://en/tn/help/act/10/36)
|
||||
* [دانیال ۹ آیههای ۲۴ و ۲۵](rc://en/tn/help/dan/09/24)
|
||||
* [اشعیا ۲ آیههای ۵ و ۶](rc://en/tn/help/isa/02/05)
|
||||
* [ارمیا ۶ آیههای ۲۰ تا ۲۲](rc://en/tn/help/jer/06/20)
|
||||
* [یوئیل ۳ آیههای ۱۶ و ۱۷](rc://en/tn/help/jol/03/16)
|
||||
* [میکاه ۶ آیههای ۳ تا ۵](rc://en/tn/help/mic/06/03)
|
||||
* [مکاشفه ۱۳ آیههای ۷ و ۸](rc://en/tn/help/rev/13/07)
|
||||
|
||||
## کُدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H0430, H5971, G23160, G29920
|
|
@ -0,0 +1,32 @@
|
|||
# نان فطیر
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
عبارت "نان فطیر" به نانی اطلاق میشود که بدون خمیرمایه یا مخمرهای دیگر تهیه میشود. این نوع نان به خاطر این که خمیرمایه ندارد، وَر نمیآید و مسطح است.
|
||||
|
||||
* وقتی خدا قوم اسرائیل را از بندگی مصر آزاد کرد، به آنها گفت که به سرعت از مصر فرار کنند بدون آن که منتظر وَر آمدن نان شوند. پس با غذای خود نان فطیر خوردند. از آن زمان به منظور یادآوری این رویداد، آنها در جشنهای سالانۀ عید فصح، از نان فطیر استفاده میکنند.
|
||||
* از آنجایی که گاهی اوقات از خمیرمایه به عنوان تصویری از گناه استفاده میشود، "نان فطیر" نشان دهندۀ حذف گناه از زندگی یک انسان است تا به گونه ای زندگی کند که خدا را محترم بدارد.
|
||||
|
||||
## پیشنهادهای ترجمه:
|
||||
|
||||
* راههای دیگر برای ترجمه این واژه میتواند شامل "نان بدون خمیرمایه" یا "نان صافی که وَر نیامده" باشد.
|
||||
* اطمینان حاصل کنید که ترجمۀ این واژه با نحوۀ ترجمۀ عبارت "مخمر یا خمیرمایه" مطابقت داشته باشد.
|
||||
* در برخی متنها، عبارت "نان فطیر" به "عید فطیر" اشاره دارد و می تواند اینگونه ترجمه شود.
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [نان](../other/bread.md), [مصر](../names/egypt.md), [جشن](../other/feast.md), [پسخ](../kt/passover.md), [خدمتکار](../other/servant.md), [گناه](../kt/sin.md), [خمیرمایه](../other/yeast.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [اول قرنتیان ۵ آیههای ۶ تا ۸](rc://en/tn/help/1co/05/06)
|
||||
* [دوم تواریخ ۳۰ آیههای ۱۳ تا ۱۵](rc://en/tn/help/2ch/30/13)
|
||||
* [اعمال رسولان ۱۲ آیه ۳](rc://en/tn/help/act/12/03)
|
||||
* [خروج ۲۳ آیههای ۱۴ تا ۱۵](rc://en/tn/help/exo/23/14)
|
||||
* [عزرا ۶ آیههای ۲۱ تا ۲۲](rc://en/tn/help/ezr/06/21)
|
||||
* [پیدایش ۱۹ آیههای ۱ تا ۳](rc://en/tn/help/gen/19/01)
|
||||
* [داوران ۶ آیه ۲۱](rc://en/tn/help/jdg/06/21)
|
||||
* [لاویان ۸ آیههای ۱ تا ۳](rc://en/tn/help/lev/08/01)
|
||||
* [لوقا ۲۲ آیه ۱](rc://en/tn/help/luk/22/01)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H4682, G01060
|
|
@ -0,0 +1,31 @@
|
|||
# وای
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
واژۀ "وای" به احساس ناراحتی شدید اشاره دارد. همچنین هشدار میدهد که کسی مشکل شدیدی را تجربه خواهد کرد.
|
||||
|
||||
* اصطلاح "وای بر" با خود هشداری برای مردمی دارد که به خاطر گناهانشان، رنجی را به عنوان مجازات تجربه خواهند کرد.
|
||||
* در چندین جای کتاب مقدس، کلمۀ "وای" تکرار شده است تا بر داوری وحشتناکی تأکید شود.
|
||||
* کسی که میگوید "وای بر من"، از رنج شدیدی ابراز ناراحتی میکند.
|
||||
|
||||
## پیشنهادهای ترجمه:
|
||||
|
||||
* بسته به متن، واژۀ "وای" میتواند به عنوان "اندوه بزرگ" یا "غم و اندوه" یا "فاجعه" یا "مصیبت" ترجمه شود.
|
||||
* راههای دیگر برای ترجمۀ عبارت "وای بر (به همراه نام یک شهر)" میتواند شامل "چقدر برای (نام شهر) وحشتناک خواهد بود" یا "مردم (آن شهر) به شدت مجازات خواهند شد" یا "آن مردم به شدت رنج خواهند برد".
|
||||
* عبارت "وای بر من!" میتواند به صورت "چقدر غمگین هستم!" ترجمه شود. یا "خیلی غمگینم!" یا "این برای من خیلی وحشتناک است!" ترجمه شود.
|
||||
* عبارت "وای بر تو" میتواند به صورت "به شدت رنج خواهی برد" یا "مشکلات وحشتناکی را تجربه خواهی کرد" ترجمه شود.
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [حزقیال ۱۳ آیههای ۱۷ تا ۱۸](rc://en/tn/help/ezk/13/17)
|
||||
* [حبقوق ۲ آیه ۱۲](rc://en/tn/help/hab/02/12)
|
||||
* [اشعیا ۳۱ آیههای ۱ تا ۲](rc://en/tn/help/isa/31/01)
|
||||
* [ارمیا ۴۵ آیههای ۱ تا ۳](rc://en/tn/help/jer/45/01)
|
||||
* [یهودا ۱ آیههای ۹ تا ۱۱](rc://en/tn/help/jud/01/09)
|
||||
* [لوقا ۶ آیه ۲۴](rc://en/tn/help/luk/06/24)
|
||||
* [لوقا ۱۷ آیههای ۱ تا ۲](rc://en/tn/help/luk/17/01)
|
||||
* [متی ۲۳ آیه ۲۳](rc://en/tn/help/mat/23/23)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H0188, H0190, H0337, H0480, H1929, H1945, H1958, G37590
|
|
@ -0,0 +1,27 @@
|
|||
# صور، اهالی صور
|
||||
|
||||
## نکتهها:
|
||||
|
||||
صور یک شهر باستانی کنعانی بود که در ساحل دریای مدیترانه در منطقهای که اکنون بخشی از
|
||||
کشور امروزی لبنان است، قرار داشت. مردم آن "اهالی صور" نامیده می شدند.
|
||||
|
||||
* بخشی از شهر در جزیرهای در دریا واقع شده بود که حدود یک کیلومتر از سرزمین اصلی فاصله داشت.
|
||||
* صور به دلیل موقعیت مکانی و منابع طبیعی با ارزشش مانند درختان سرو از رونق فراوان صنعت بازرگانی برخوردار و بسیار ثروتمند بود.
|
||||
* حیرام پادشاه صور، چوب درختان سرو و کارگران ماهری را برای کمک به ساختن قصری برای داود پادشاه فرستاد.
|
||||
* سالها بعد، حیرام همچنین چوب و کارگران ماهر را برای کمک به ساخت معبد برای سلیمان پادشاه فرستاد. سلیمان در مقابل آن با مقادیر زیادی گندم و روغن زیتون به او پرداخت کرد.
|
||||
* صور اغلب با شهر باستانی صیدون که به آن نزدیک بود، مرتبط بود. این شهرها مهم ترین شهرهای منطقۀ کنعان به نام فنیقیه بودند.
|
||||
|
||||
(پیشنهادهای ترجمه: [ترجمه نامها](rc://en/ta/man/translate/translate-names))
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [کنعان](../names/canaan.md), [سرو](../other/cedar.md), [اسرائیل](../kt/israel.md), [دریای](../names/mediterranean.md), [فنیقیه](../names/phonecia.md), [صیدون](../names/sidon.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [اعمال رسولان ۱۲ آیه ۲۰](rc://en/tn/help/act/12/20)
|
||||
* [مرقس ۳ آیههای ۷ تا ۸](rc://en/tn/help/mrk/03/07)
|
||||
* [متی ۱۱ آیه ۲۲](rc://en/tn/help/mat/11/22)
|
||||
* [متی ۱۵ آیه ۲۱](rc://en/tn/help/mat/15/22)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H6865, H6876, G51830, G51840
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
|||
# زِبِدی
|
||||
|
||||
## نکتهها:
|
||||
|
||||
زِبِدی یک ماهیگیر اهل جلیل بود که به خاطر پسرانش یعقوب و یوحنا که شاگردان عیسی بودند، شناخته شده است. آنها اغلب در عهد جدید به عنوان "پسران زِبِدی" معرفی شدهاند.
|
||||
|
||||
* پسران زِبِدی نیز مانند او ماهیگیر بودند و با او برای صید ماهی کار میکردند.
|
||||
* یعقوب و یوحنا برای پیروی از عیسی، کار ماهیگیری با پدرشان زِبِدی را ترک کردند.
|
||||
|
||||
(پیشنهادهای ترجمه: [ترجمه نامها](rc://en/ta/man/translate/translate-names))
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [شاگرد](../kt/disciple.md), [ماهیگیر](../other/fisherman.md), [یعقوب (پسر زبدی)](../names/jamessonofzebedee.md), [یوحنا (رسول)](../names/johntheapostle.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [یوحنا ۲۱ آیههای ۱ تا ۳](rc://en/tn/help/jhn/21/01)
|
||||
* [لوقا ۵ آیههای ۸ تا ۱۱](rc://en/tn/help/luk/05/08)
|
||||
* [مرقس ۱ آیههای ۱۹ تا ۲۰](rc://en/tn/help/mrk/01/19)
|
||||
* [متی ۴ آیههای ۲۱ تا ۲۲](rc://en/tn/help/mat/04/21)
|
||||
* [متی ۲۰ آیه ۲۰](rc://en/tn/help/mat/20/20)
|
||||
* [متی ۲۶ آیههای ۳۶ تا ۳۸](rc://en/tn/help/mat/26/36)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: G21990
|
|
@ -0,0 +1,23 @@
|
|||
# پاس (دوران کتاب مقدسی)
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
در دوران کتاب مقدس، واژۀ "پاس" مدت زمانی در شب بود که طی آن یک نگهبان یا پاسبان یک شهر وظیفۀ مراقبت از هرگونه خطر از جانب دشمن را به عهده داشت.
|
||||
|
||||
* در عهد عتیق، قوم اسرائیل سه پاس داشتند که پاس "آغازین" (از غروب آفتاب تا ساعت ۱۰ شب)، پاس "میانی" (۱۰ شب تا ۲ بامداد) و پاس "صبحگاهی" (۲ بامداد تا طلوع خورشید) نامیده میشدند.
|
||||
* در عهد جدید، یهودیان از سیستم رومی پیروی میکردند و چهار پاس داشتند که به پاس "اول" (غروب آفتاب تا ساعت ۹ شب)، "دوم" (۹ شب تا ۱۲ نیمه شب)، "سوم" (۱۲ نیمه شب تا ۳ بامداد) و "چهارم"۳ بامداد تا طلوع خورشید) معروف بودند.
|
||||
* اینها را میتوان با عبارات کلیتری مانند "آخر شب" یا "نیمه شب" یا "صبح خیلی زود" بسته به اینکه به کدام پاس از شب اشاره شده است، ترجمه کرد.
|
||||
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [دیده بانی](../other/watch.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [لوقا ۱۲ آیههای ۳۷ تا ۳۸](rc://en/tn/help/luk/12/37)
|
||||
* [مرقس ۶ آیههای ۴۸ تا ۵۰](rc://en/tn/help/mrk/06/48)
|
||||
* [متی ۱۴ آیههای ۲۵ تا ۲۷](rc://en/tn/help/mat/14/25)
|
||||
* [مزمور ۹۰ آیههای ۳ تا ۴](rc://en/tn/help/psa/090/003)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H0821, G54380
|
|
@ -0,0 +1,30 @@
|
|||
# شهادت دروغ ، گزارش دروغ، شاهد فاسد، شاهد دروغین
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
عبارتهای "شاهد دروغین" و "شاهد فاسد" به شخصی اطلاق میشود که معمولاً در یک محیط رسمی مانند دادگاه، سخنان غیرواقعی درباره یک شخص یا رویدادی میگوید.
|
||||
|
||||
* "شهادت دروغین" یا "گزارش دروغین" در حقیقت دروغی است که گفته میشود.
|
||||
* "شهادت دروغ" به معنای دروغ گفتن یا گزارش دروغ درباره چیزی است.
|
||||
* کتاب مقدس چندین روایت ارائه میدهد که در آنها شاهدان دروغین استخدام شدند تا در مورد کسی دروغ بگویند تا آن شخص مجازات یا کشته شود.
|
||||
|
||||
|
||||
## پیشنهادهای ترجمه:
|
||||
|
||||
* "دادن شهادت دروغین" یا "شهادت دروغ بدهید" میتواند بهعنوان "شهادت دروغ" یا "گزارش نادرست درباره کسی" یا "به دروغ علیه کسی صحبت کردن" یا "دروغ" ترجمه شود.
|
||||
* هنگامی که "شاهد دروغین" به شخصی اشاره میکند، میتواند به عنوان "شخصی که دروغ میگوید" یا "کسی که به دروغ شهادت میدهد" یا "کسی که چیزهایی میگوید که درست نیست" ترجمه شود.
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [شهادت](../kt/testimony.md), [واقعی](../kt/true.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [تثنیه ۱۹ آیه ۱۹](rc://en/tn/help/deu/19/19)
|
||||
* [خروج ۲۰ آیه ۱۶](rc://en/tn/help/exo/20/16)
|
||||
* [متی ۱۵ آیههای ۱۵ تا ۲۰](rc://en/tn/help/mat/15/18)
|
||||
* [متی ۱۹ آیههای ۱۸ و ۱۹](rc://en/tn/help/mat/19/18)
|
||||
* [امثال ۱۴ آیههای ۵ و ۶](rc://en/tn/help/pro/14/05)
|
||||
* [مزامیر ۲۷ آیههای ۱۱ و ۱۲](rc://en/tn/help/psa/027/011)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H5707, H6030, H7650, H8267, G19650, G31440, G55710, G55750, G55760, G55770
|
|
@ -0,0 +1,27 @@
|
|||
# جامه، قبا
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
در کتاب مقدس، واژۀ "قبا" به لباسی اطلاق میشود که در کنار پوست بدن، زیر لباسهای دیگر پوشیده میشد.
|
||||
|
||||
* یک قبا یا پیراهن از شانهها تا کمر یا زانو میرسید و معمولاً همراه کمربند پوشیده میشد. پیراهنی که افراد ثروتمند میپوشیدند گاهی اوقات دارای آستین بود و تا مچ پا میرسید.
|
||||
* پیراهنها از چرم، مویینه، پشم یا کتان ساخته میشدند و هر دو گروه مردان و زنان آن را میپوشیدند.
|
||||
* پیراهن معمولاً زیر لباس بلندتر مانند ردای بیآستین یا روپوش بیرونی پوشیده میشد. پیراهن گاهی اوقات در هوای گرمتر بدون لباس بیرونی پوشیده میشد.
|
||||
* این واژه میتواند به عنوان "پیراهن بلند" یا "لباس زیر بلند" یا "لباس پیراهن مانند" ترجمه شود. همچنین میتواند به روش مشابه "پیراهن" به همراه یادداشتی برای توضیح اینکه چه نوع لباسی است، نوشته شود.
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [ترجمه ناشناختهها](rc://en/ta/man/translate/translate-unknown))
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [ردا](../other/robe.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [دانیال ۳ آیههای ۲۱ تا ۲۳](rc://en/tn/help/dan/03/21)
|
||||
* [اشعیا ۲۲ آیه ۲۱](rc://en/tn/help/isa/22/21)
|
||||
* [لاویان ۸ آیههای ۱۲ تا ۱۳](rc://en/tn/help/lev/08/12)
|
||||
* [لوقا ۳ آیه ۱۱](rc://en/tn/help/luk/03/11)
|
||||
* [مرقس ۶ آیههای ۷ تا ۹](rc://en/tn/help/mrk/06/07)
|
||||
* [متی ۱۰ آیه ۱۰](rc://en/tn/help/mat/10/10)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H2243, H3801, H6361, G55090
|
|
@ -0,0 +1,23 @@
|
|||
# تاکستان
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
تاکستان باغ بزرگی است که در آن درخت انگور یا تاک انگور کشت شده و انگور در آن پرورش داده میشود.
|
||||
|
||||
* یک تاکستان اغلب دیواری در اطراف خود دارد تا از میوههای آن در برابر دزدان و حیوانات محافظت کند.
|
||||
* خدا قوم اسرائیل را به تاکستانی تشبیه کرد که میوۀ خوبی نداشت (نگاه کنید به: [استعاره](rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor))
|
||||
* تاکستان را میتوان به عنوان "باغ انگور" یا "مزرعۀ انگور" نیز ترجمه کرد.
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [انگور](../other/grape.md), [اسرائیل](../kt/israel.md), [تاک](../other/vine.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [پیدایش ۹ آیههای ۲۰ تا ۲۱](rc://en/tn/help/gen/09/20)
|
||||
* [لوقا ۱۳ آیه ۶](rc://en/tn/help/luk/13/06)
|
||||
* [لوقا ۲۰ آیه ۱۵](rc://en/tn/help/luk/20/15)
|
||||
* [متی ۲۰ آیه ۲](rc://en/tn/help/mat/20/02)
|
||||
* [متی ۲۱ آیههای ۴۰ تا ۴۱](rc://en/tn/help/mat/21/40)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H1612, H3754, H3755, H8284, G02900
|
|
@ -0,0 +1,22 @@
|
|||
# فانی، اسراف، خراب شدن، زمین ویران
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
هدر دادن چیزی به معنای دور انداختن یا استفادۀ نابخردانه از آن است. چیزی که "زمین بایر" یا ضایعات است، به زمین یا شهری اطلاق میشود که ویران شده و دیگر چیزی در آن زندگی نمیکند.
|
||||
|
||||
* واژۀ "تلف شدن" اصطلاحی است که به معنای بیمار شدن یا تباه شدن بیشتر و بیشتر است. کسی که تلف میشود معمولاً به دلیل بیماری یا کمبود غذا بسیار لاغر میشود.
|
||||
* "تخریب کردن" یک شهر یا سرزمین به معنای ویران کردن آن است.
|
||||
* کلمۀ دیگر برای "زمین ویران" میتواند "صحرا" یا "بیابان" باشد. اما یک زمین بایر به این معنی نیز میتواند باشد که جایی بوده که مردم در آنجا قبلاً زندگی میکردند و زمین آن درختان و گیاهانی داشته که خوراک تولید میکردند.
|
||||
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [حزقیال ۶ آیه ۶](rc://en/tn/help/ezk/06/06)
|
||||
* [لاویان ۲۶ آیه ۳۹](rc://en/tn/help/lev/26/39)
|
||||
* [متی ۲۶ آیه ۸](rc://en/tn/help/mat/26/08)
|
||||
* [مکاشفه ۱۸ آیههای ۱۵ تا ۱۷](rc://en/tn/help/rev/18/15)
|
||||
* [زکریا ۷ آیههای ۱۳ تا ۱۴](rc://en/tn/help/zec/07/13)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H0535, H1086, H1104, H1326, H2100, H2490, H2522, H2717, H2721, H2723, H3615, H3856, H4127, H4198, H4592, H4743, H5307, H5327, H7334, H7582, H7703, H7736, H7843, H8047, H8074, H8077, H8414, G06840, G12870, G20490, G26730
|
|
@ -0,0 +1,24 @@
|
|||
# بُرج، قلعه
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
واژۀ "برج" به بنای بلندی اطلاق میشود که به منظور مکانی که نگهبانان میتوانند از آنجا مراقب خطرها باشند، ساخته شده بود. این برجها اغلب از سنگ ساخته میشدند.
|
||||
|
||||
* مالکان زمین گاهی اوقات برجهایی میساختند که بتوانند از محصولات خود نگهبانی کنند و از دزدیده شدن آنها محافظت کنند.
|
||||
* برجها اغلب شامل اتاقهایی بودند که نگهبانان یا خانوادهشان در آن زندگی میکردند تا بتوانند از محصولات خود شبانه روز محافظت کنند.
|
||||
* برجها یا قلعههای دیده بانی برای شهرها بالاتر از دیوارهای شهر ساخته شده بودند تا دیده بانان بتوانند هر دشمنی را که برای حمله به شهر میآید، ببینند.
|
||||
* واژۀ "برج دیده بانی" به عنوان نماد محافظت از دشمنان نیز استفاده میشد (نگاه کنید به: [استعاره](rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor))
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [حریف](../other/adversary.md), [دیده بانی](../other/watch.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [اول تواریخ ۲۷ آیههای ۲۵ تا ۲۷](rc://en/tn/help/1ch/27/25)
|
||||
* [حزقیال ۲۶ آیههای ۳ تا ۴](rc://en/tn/help/ezk/26/03)
|
||||
* [مرقس ۱۲ آیههای ۱ تا ۳](rc://en/tn/help/mrk/12/01)
|
||||
* [متی ۲۱ آیههای ۳۳ تا ۳۴](rc://en/tn/help/mat/21/33)
|
||||
* [مزمور ۶۲ آیه ۲](rc://en/tn/help/psa/062/02)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H0803, H0971, H0975, H1785, H2918, H4026, H4029, H4692, H4707, H4869, H6076, H6438, H6836, G44440
|
|
@ -0,0 +1,23 @@
|
|||
# چرخُشت
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
در دوران کتاب مقدس، "چرخُشت" ظرف بزرگ یا مکان باز بود که در آن آب انگور برای تهیۀ شراب فشرده میشد.
|
||||
|
||||
* در اسرائیل، چرخُشتها معمولاً حوضهای بزرگ و وسیعی بودند که از سنگهای جامد کنده میشدند. خوشه های انگور بر سطح صاف سوراخی گذاشته میشد و مردم انگورها را زیر پاهایشان می فشردند تا آب انگور از آنها خارج شود.
|
||||
* معمولاً چرخُشت دارای دو سطح بود که انگورها را در سطح بالایی زیر پا میفشردند تا شیرۀ آنها به سطح پایینی سرازیر شود تا در آنجا جمعآوری شوند.
|
||||
* واژۀ "چرخشت" در کتاب مقدس به صورت استعاری به عنوان تصویری از خشم خدا که بر سر مردم شریر ریخته میشد نیز استفاده شده است.
|
||||
(نگاه کنید به: [استعاره](rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor))
|
||||
|
||||
(گاه کنید به: [انگور](../other/grape.md), [خشم](../kt/wrath.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [اشعیا ۶۳ آیه ۲](rc://en/tn/help/isa/63/02)
|
||||
* [مرقس ۱۲ آیه ۱](rc://en/tn/help/mrk/12/01)
|
||||
* [متی ۲۱ آیه ۳۳](rc://en/tn/help/mat/21/33)
|
||||
* [مکاشفه ۱۴ آیه ۲۰](rc://en/tn/help/rev/14/20)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H1660, H3342, H6333, G30250, G52760
|
|
@ -0,0 +1,25 @@
|
|||
# رَحِم
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
واژۀ "رَحِم" به جایی اطلاق میشود که کودک در درون مادرش رشد میکند.
|
||||
|
||||
• این یک عبارت قدیمیتر است که گاهی اوقات برای رعایت ادب و عدم اشارۀ مستقیم از آن استفاده میشود. (نگاه کنید به: [به گویی](rc://en/ta/man/translate/figs-euphemism))
|
||||
* کلمۀ مدرنتر برای رَحِم همان "زهدان" یا "بچهدان" است.
|
||||
* برخی از زبانها از کلمهای مانند "بطن یا شکم" برای اشاره به رَحِم یا زهدان زن استفاده میکنند.
|
||||
* برای این کار از کلمهای در زبان خاص پروژه استفاده کنید که شناخته شده، طبیعی و قابل قبول باشد.
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
* [پیدایش ۲۵ آیه ۲۳](rc://en/tn/help/gen/25/23)
|
||||
* [پیدایش ۲۵ آیههای ۲۴ تا ۲۶](rc://en/tn/help/gen/25/24)
|
||||
* [پیدایش ۳۸ آیههای ۲۷ تا ۲۸](rc://en/tn/help/gen/38/27)
|
||||
* [پیدایش ۴۹ آیه ۲۵](rc://en/tn/help/gen/49/25)
|
||||
* [لوقا ۲ آیه ۲۱](rc://en/tn/help/luk/02/21)
|
||||
* [لوقا ۱۱ آیه ۲۷](rc://en/tn/help/luk/11/27)
|
||||
* [لوقا ۲۳ آیه ۲۹](rc://en/tn/help/luk/23/29)
|
||||
* [متی ۱۹ آیه ۱۲](rc://en/tn/help/mat/19/12)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H0990, H4578, H7356, H7358, G10640, G28360, G33880
|
|
@ -0,0 +1,33 @@
|
|||
# مخمر، خمیرمایه، بیخمیرمایه
|
||||
|
||||
## تعریف:
|
||||
|
||||
"خمیرمایه" عبارتی کلی است که برای مادهای به کار میرود که باعث باز شدن و وَر آمدن خمیر نان میشود. "مخمر" نوع خاصی از خمیرمایه است.
|
||||
|
||||
* در برخی از ترجمه های انگلیسی، کلمۀ خمیرمایه به عنوان "مخمر" ترجمه شده است که یک عامل خمیرمایۀ مدرن است که خمیر نان را با حبابهای گاز پر میکند و باعث میشود خمیر قبل از پخت منبسط شود. مخمر در خمیر ورز داده میشود تا در کل تودۀ خمیر پخش شود.
|
||||
* در دوران عهد عتیق، عامل تخمیر یا ورز دادن خمیر با نگه داشتن آن برای مدتی تولید میشد. مقدار کمی از خمیر از تکهای از خمیر قبلی به عنوان خمیرمایه برای خمیر پخت بعدی ذخیره میشد.
|
||||
* وقتی قوم اسرائیل از مصر فرار کردند، وقت کافی برای وَر آمدن خمیر نان نداشتند، بنابرین نانی بدون خمیرمایه تهیه کردند تا در سفر با خود ببرند. قوم یهود هر ساله به منظور یاد آوردن این موضوع، عید فصح را با خوردن نانی که خمیرمایه ندارد، جشن میگیرند.
|
||||
* عبارت "خمیرمایه" یا "مخمر" در کتاب مقدس به شکل استعاری به عنوان تصویری از چگونگی پیشروی گناه در زندگی شخص و یا اینکه چگونه گناه میتواند بر دیگران اثر بگذارد، بکار رفته است.
|
||||
* همچنین میتواند به تعالیم غلط اشاره کند که اغلب به بسیاری از افراد سرایت می کند و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
|
||||
* واژۀ "خمیرمایه" به شکل مثبتی نیز برای توضیح اینکه چگونه تأثیر ملکوت خدا از شخصی به شخص دیگر منتشر میشود.
|
||||
|
||||
## پیشنهادهای ترجمه
|
||||
|
||||
* این میتواند به عنوان "خمیرمایه" یا "ماده ای که باعث وَر آمدن خمیر میشود" یا "عامل انتشار" ترجمه شود. کلمۀ "وَر آمدن" را میتوان به صورت "رشد" یا "بزرگتر شدن" یا "پُف کردن" بیان کرد.
|
||||
* اگر از یک عامل خمیرمایۀ محلی برای وَر آمدن خمیر نان استفاده میشود، میتوان از آن کلمه استفاده کرد. اگر زبان دارای عبارت معروف و عمومی است که به معنای "تخمیر کردن" است، بهترین انتخاب این است که از آن عبارت استفاده شود.
|
||||
|
||||
(نگاه کنید به: [مصر](../names/egypt.md), [فصح](../kt/passover.md), [نان فطیر](../kt/unleavenedbread.md))
|
||||
|
||||
## در کتاب مقدس:
|
||||
|
||||
|
||||
* [خروج ۱۲ آیه ۸](rc://en/tn/help/exo/12/08)
|
||||
* [غلاتیان ۵ آیههای ۹ تا ۱۰](rc://en/tn/help/gal/05/09)
|
||||
* [لوقا ۱۲ آیه ۱](rc://en/tn/help/luk/12/1)
|
||||
* [لوقا ۱۳ آیه ۲۱](rc://en/tn/help/luk/13/21)
|
||||
* [متی ۱۳ آیه ۳۳](rc://en/tn/help/mat/13/33)
|
||||
* [متی ۱۶ آیه ۸](rc://en/tn/help/mat/16/08)
|
||||
|
||||
## کدهای واژه:
|
||||
|
||||
* Strong’s: H2556, H2557, H4682, H7603, G01060, G22190, G22200
|
Loading…
Reference in New Issue