This commit is contained in:
mxaln 2020-08-21 18:12:33 +02:00
parent 34b2208f53
commit 46d0327e60
61 changed files with 688 additions and 435 deletions

View File

@ -1,5 +1,7 @@
## وحی که حَبَقّوق نبّی آن را دید.
# وحی که حَبَقّوق نبّی آن را دید
##### این کلمات دو فصل اول کتاب را معرفی می‌کند، بدیهی است که حَبَقّوق این پیام را از یهوه دریافت کرده‌است و این [را] می‌توان در یک جمله کامل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «این پیامی است که حَبَقّوق نبّی از یهوه دریافت کرد.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
این کلمات دو باب اول کتاب را معرفی می‌کند و به طور ضمنی بیان می‌کنند که حبقوق این پیغام را از خداوند[یهوه] دریافت کرده است. ترجمه جایگزین: «این پیامی است که حَبَقّوق نبّی از خداوند[یهوه] دریافت کرد.» 
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
#####

View File

@ -1,9 +1,11 @@
## یهوه
# خداوند[یهوه]
این نام خدا است که او به مردم‌اش در عهد عتیق فاش ساخت. رجوع به صفحه ترجمه لغت یهوه درباب چگونگی ترجمه این [لغت] کنید.
این نام خدا است که او در عهد عتیق بر قوم خود آشکار کرد. به صفحه ترجمه لغت یهوه در مورد چگونگی ترجمه این کلمه رجوع کنید.
## ای خداوند تا به کی فریاد  [کمک] بر می‌آورم و نمی‌شنوی؟
# ای خداوند تا به کی فریاد  [کمک] بر می‌آورم و نمی‌شنوی؟
##### خوانندگان باید درک کنند که حَبَقّوق مدت بلندی برای کمک به سوی خداوند فریاد برآورده است. او این سوال را به این دلیل که درمانده است می‌پرسد و می‌خواهد بداند، چقدر طول خواهد کشید تا یهوه پاسخ دهد. ترجمه جایگزین: «تا به کی باید از تو کمک بطلبم تا مرا اجابت فرمایی؟»   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
خوانندگان باید درک کنند که حَبَقّوق مدت طولانی برای کمک، به درگاه خداوند[یهوه] فریاد برآورده است. او از روی درماندگی این سوال را مطرح می‌کند و می‌خواهد بداند چقدر طول خواهد کشید تا خداوند[یهوه] به سوال او پاسخ دهد. ترجمه جایگزین: «تا به کی باید از تو کمک بطلبم تا مرا اجابت فرمایی؟»  
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
#####

View File

@ -1,14 +1,18 @@
## اطلاعات عمومی
# اطلاعات کلی:
حَبَقّوق به استغاثه‌اش به درگاه یهوه ادامه می‌دهد.
حَبَقّوق به استغاثه‌اش به درگاه خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد.
## غضب و ظلم (ویرانی و خشونت) پیش روی من می‌باشد
# غضب و ظلم[ویرانی و خشونت] پیش روی من می‌باشد
##### کلمات «غضب ( ویرانی)» و « ظلم (خشونت)» را می‌توان با یک عبارت خطابی (فعلی) ترجمه کرد. اصطلاح «پیش روی من» بدان معنی است که حَبَقّوق شاهد این چیزهای رخ‌داده است. ترجمه جایگزین: « من شاهد افرادی که دارایی‌ها را نابود و ستم می‌کنند،  هستم.   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
کلمات «غضب (ویرانی)» و «ظلم (خشونت)» را می‌توان به عبارت فعلی ترجمه کرد. اصطلاح «پیش روی من» بدان معنی است که حَبَقّوق شاهد رخ دادن این اتفاقات بود. ترجمه جایگزین: «من شاهد نابودی اموال و خشونت‌ورزی مردم هستم»   
## مخاصمت سر خود را بلند می‌کند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
##### کلمه «مخاصمت» به تعارض بین افراد اشاره دارد و می‌تواند با یک عبارت خطابی (فعلی) ترجمه شود. حَبَقّوق از وجود اختلافات فراوان میان افراد چونان مخاصمت سر خود را بلند می‌کند، سخن می‌گوید.  ترجمه جایگزین: «منازعات بسیاری میان مردم وجود دارد.»  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# مخاصمت سر خود را بلند می‌کند
کلمه «مخاصمت» به تعارض بین افراد اشاره دارد و می‌تواند به یک عبارت فعلی ترجمه شود. حَبَقّوق به نحوی از وجود اختلافات[مخاصمت] فراوان میان افراد سخن می‌گوید که گویی «مخاصمت» سر خود را بلند می‌کند. ترجمه جایگزین: «منازعات بسیاری میان مردم وجود دارد.»  
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
#####

View File

@ -1,13 +1,19 @@
## شریعت سست شده است
# شریعت سست شده است
##### حَبَقّوق از افرادی که به شریعت احترام نمی‌گذارند یا به جرا نمی‌گذارند سخن می‌گوید چونان‌که آنها شریعت را سست و عاجز ساخته‌اند. ترجمه جایگزین: «هیچ کس شریعت را اجرا نمی‌کند.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
حَبَقّوق به نحوی از افرادی که به شریعت احترام نمی‌گذارند یا آن را اجرا نمی‌کنند سخن می‌گوید که گویی آنها شریعت را ضعیف و عاجز ساخته‌اند. ترجمه جایگزین: «هیچ کس شریعت را اجرا نمی‌کند.» 
## شریران عادلان را احاطه می‌نمایند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
حبقوق از افراد شریر که سبب رنج کشیدن افراد عادل از بی‌عدالتی‌اند سخن می‌گوید مثل‌ این‌که افراد شریر، افراد عادل را احاطه کرده اند.  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-nominaladj]])
# شریران عادلان را احاطه می‌نمایند
## عدالت مُعوَج(کاذب) صادر می‌گردد.
حبقوق به نحوی از این که شریران سبب رنج دیدن پارسایان[عادلان] می‌شوند سخن می‌گوید که گویی آن مردم شریر، پارسایان را محاصره می‌کنند.
##### حبقوق از قضاتی که حکم صادر می‌کنند سخن می‌گوید که آنها بیان می‌دارند عادل هستند اما نیستند چنان‌که «عدالت کاذب» بر مردم جاری می‌شد. ترجمه جایگزین: «قضات احکامی ارائه می‌دهند که درست نیست.»   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-nominaladj]])
# عدالت مُعوَج شده صادر می‌گردد
حبقوق به نحوی از قضاتی که احکامی را صادر می‌کنند و شخصاً مدعی منصفانه بودن آن احکام هستند سخن می‌گوید که گویی «عدالت مُعوَج[کاذب]» به سوی مردم[قوم] فرستاده می‌شود. ترجمه جایگزین: «قضاتْ احکامی نامنصفانه صادر می‌کنند»  
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
#####

View File

@ -1,17 +1,23 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
##### یهوه به حبقوق پاسخ می‌دهد.
##### خداوند[یهوه] به حبقوق پاسخ می‌دهد.
## متحیر و مبهوت شوید
# به شدّت‌ متحیر و [مبهوت] شوید
##### کلمات «متحیر» و «مبهوت» معانی مشابهی را به اشتراک می‌گذارند. آنها با یکدیگر بر قدرت هیجانات تأکید دارند. ترجمه جایگزین: « بشدّت متحیر شوید.»   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
کلمات «متحیر» و «[مبهوت]» معانی مشابهی دارند. این کلمات با یکدیگر بر قدرت عواطف تأکید دارند. ترجمه جایگزین: «به شدّت متحیر شوید.» [ در فارسی به این شکل نیامده] 
## در ایام شما
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
این اصطلاح به ایام زندگی حبقوق اشاره دارد. ترجمه جایگزین: « در دوران زندگی شما»   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
# در ایام شما
## اگر شما را هم از آن مخبر سازند
این اصطلاح به عُمر حبقوق اشاره دارد ترجمه جایگزین: «در دوران زندگی شما»   
این می‌تواند به حالت معلوم بیان شود. ترجمه جایگزین: «هنگامی‌که کسی آن را به شما گزارش دهد» یا « یا هنگامی‌که شما درباره آن می‌شنوید.»   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
# اگر شما را هم از آن مخبر سازند
این قسمت را می‌توان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هنگامی‌ که کسی آن را به شما گزارش دهد» یا «یا هنگامی‌ که شما درباره آن می‌شنوید.»   
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
#####

View File

@ -1,13 +1,15 @@
## ببین!
# اینک
کلمه «ببین» در اینجا ما را به توجه به اطلاعات حیرت‌انگیزی که در پی آن است هشدار می‌دهد.
کلمه «اینک» توجه ما را به اطلاعات تعجب‌آوری که در ادامه آمده، جلب می‌کند. 
## تندخو
# تندخو
معانی محتمل: ۱) «خشن» یا ۲) «ناشکیبا»
## وسعت جهان
# وسعت جهان
این می‌تواند به معنای ۱) در هرجا در یهودا یا ۲) در هر جا در جهان باشد. این یک مبالغه است تا تأکید کند که ارتش کلدانی چگونه قدرتمند است.  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-hyperbole]])
معانی محتمل: ۱) هرجا در یهودا یا ۲) هر جا در جهان. این یک مبالغه است و بر قدرتمندی ارتش کلدانی تاکید می‌کند. 
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-hyperbole]])
##

View File

@ -1,9 +1,12 @@
## ایشان هولناک و مهیب می‌باشند.
# ایشان هولناک و مهیب می‌باشند
##### کلمات «هولناک» و «مهیب» معانی مشابهی را به اشتراک می‌گذارند. آنها با یکدیگر بر ترسی که کلدانیان بر دیگر مردم القاء می‌کنند، تأکید می‌کنند. ترجمه جایگزین: «آن‌ها سببی هستند تا دیگران وحشت‌زده شوند.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
کلمات «هولناک» و «مهیب» معانی مشابهی دارند. این کلمات کنار هم بر ترسی تاکید دارند که کلدانیان بر دیگر مردم القاء می‌کنند. ترجمه جایگزین: «آن‌ها باعث وحشت‌زده شدن مردم می‌شوند» 
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
## حکم و جلال ایشان از خود ایشان صادر می‌شود
# حکم و جلال ایشان از خود ایشان صادر می‌شود
کلمه «جلال (شکوه)» غرور آن‌ها را در چگونگی نگرش آنها به خودشان را نشان می‌دهد. یهوه از نظر آن‌ها در مورد خودشان سخن می‌گوید مثل این‌که کیفیت حکم و جلال از آن‌ها به دست می‌آید. ترجمه جایگزین: «بدان سبب که آن‌ها پرمباهات‌اند، هر کاری که می‌کنند در نظرشان عادلانه است.»   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
کلمه «جلال» غرور این افراد در نحوه نگرش آنها به خود را نشان می‌دهد. خداوند[یهوه] به نحوی در مورد نظرات آنها سخن می‌گوید که گویی صفات داوری[حکم] و جلال از خود آنها نشات می‌گیرد. ترجمه جایگزین: «چون به خود مفتخر هستند، نحوه داوری را تعیین می‌کنند» 
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
#####

View File

@ -1,19 +1,23 @@
## اسبان ایشان ... اسبان ایشان
# اسبان ایشان...اسبان ایشان
اسبان سربازان کلدانی
## پلنگ‌ها
# پلنگ‌ها
گربه‌های بزرگ و چابک   (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
گربه‌های بزرگ و چابک   
## گرگان شب
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
به گرگانی اشاره دارد که طعمه خود را در شب شکار می‌کنند.
# گرگان شب
## سواران ایشان
این قسمت به گرگانی اشاره دارد که طعمه خود را در شب شکار می‌کنند.
# سواران ایشان
سربازان کلدانی که سوار بر اسب هستند.
## مانند عقابی که برای خوراک بشتابد می‌پرند
# مانند عقابی که برای خوراک بشتابد می‌پرند
یهوه در مورد چگونگی حرکت بی‌درنگ کلدانیان برای پیروز شدن بر دشمان‌شان، مانند این‌که آن‌ها پرواز می‌کنند چونان پرواز سریع عقاب برای به دام انداختن طعمه‌اش، سخن می‌گوید.   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] در مورد چگونگی حرکت بی‌درنگ کلدانیان برای پیروز شدن بر دشمنان به نحوی سخن می‌گوید که گویی آنها به سرعت و لطافت عقاب پرواز می‌کنند و صید خود را به چنگ می‌آورند.   
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,7 +1,11 @@
## جمیع ایشان چونان باد بیابان پیش می‌روند
# جمیع ایشان چونان باد بیابان پیش می‌روند
یهوه در مورد چگونگی حرکت بی‌درنگ کلدانیان سخن می‌گوید چونان که آنها بادی نیرومند بودند که در صحرا می‌وزید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] به نحوی در مورد چگونگی حرکت بی‌درنگ کلدانیان سخن می‌گوید که گویی آنها بادی نیرومند و در حال وزش در صحرا هستند.
## اسیران را مثل ریگ جمع می‌کنند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلدانیان به آسانی مردم را به اسارت می‌گیرند چونان کسی که با دست خود شن‌وماسه می‌خواهد بردارد. ترجمه جایگزین: «آنها چونان کسی که ریگ جمع می‌کند، اسیر جمع می‌کنند.» یا ۲) کلدانیان شمار زیادی از مردم را به اسارت می‌گیرند و گویا این اسراء (افراد) در تعداد چون دانه‌های ریگ در بیابان بوده‌اند. ترجمه جایگزین: «آنها بسیاری از مردم را چونان دانه‌های شن و ماسه به اسارت می‌گیرند.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
# اسیران را مثل ریگ جمع می‌کنند
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلدانیان به آسانی مثل کسی که شن ساحل را در مشت خود جمع می‌کند قوم[مردم] را به اسارت می‌گیرند. ترجمه جایگزین: «آنها مثل کسی که ریگ جمع می‌کند، اسیر جمع می‌کنند.» یا ۲) کلدانیان شمار زیادی از مردم را به اسارت می‌گیرند گویی که این اسراء (افراد) به فراوانی دانه‌های شن بیابان هستند. ترجمه جایگزین: «آنها بسیاری از مردم را مثل دانه‌های شن و ماسه به اسارت می‌گیرند.»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])

View File

@ -1,7 +1,9 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
یهوه به توصیف سربازان کلدانی ادامه می‌دهد.
خداوند[یهوه] همچنان سربازان کلدانی را توصیف می‌کند.
## ایشان پادشاهان را استهزا می‌نمایند و سروران مسخره ایشان می‌باشند
# ایشان پادشاهان را استهزا می‌نمایند و سروران مسخره ایشان می‌باشند
این دو عبارت اساسا یک معنا می‌دهند. کلمه «استهزا/ مسخره» را می‌توان با عبارتی فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «و پادشاهان را استهزا می‌نمایند و سروان تنها [بازیچه‌هایی] برای آنها هستند تا به تمسخر گرفته شوند» یا « پادشاهان و سروران را تمسخر می‌کنند.   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
این دو عبارت اساساً یک معنا می‌دهند. کلمه «مسخره» را می‌توان به عبارتی فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «پس پادشاهان را استهزا می‌نمایند و سرواران نیز تنها برای استهزای آنها آنجا هستند» یا «تنها کاری که می‌کنند تمسخر کردن پادشاهان و سروران است» 
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])

View File

@ -1,7 +1,9 @@
## باد بشتاب رفته
# باد به شتاب رفته
یهوه از چگونگی جا‌به‌جا شدن سریع ارتش کلدانیان از شهری به سوی دیگر سخن می‌گوید چنانکه این [ارتش] می‌گشاید هرکدام [از شهرها را] همچون بادی سریع که وزیدن گرفته است. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] به نحوی از سرعت جا‌به‌جا شدن ارتش کلدانیان از شهری به شهری دیگر و غالب آمدن بر آن مردم سخن می‌گوید که گویی ارتش کلدانیان، بادی در حال وزیدن است.
## (مردم) مجرم، قوّت ایشان خدای ایشان است
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# مجرم‌ می‌شوند. این‌ قوّت‌ ایشان‌ خدای‌ ایشان‌ است‌
این اشاره به سربازان کلدانی دارد.

View File

@ -1,22 +1,28 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق با یهوه درباره کلدانیان صحبت می‌کند.
حبقوق با خداوند[یهوه] درباره کلدانیان صحبت می‌کند.
## ای یهوه خدای من! ای قدوس من! آیا تو از ازل نیستی؟
# ای یهوه خدای من! ای قدوس من! آیا تو از ازل نیستی؟
حبقوق این پرسش بدیهی را برای تأکید داشتن بر پاسخی قاطع می‌پرسد. این را می‌توان به صورت اخباری ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «یهوه ای خدای من! ای قدوس من! تو یقینا ازلی هستی»  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
حبقوق این پرسش بدیهی را برای تأکید کردن بر پاسخ مثبت آن مطرح می‌کند. این قسمت را می‌توان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] ای خدای من! ای قدوس من! تو یقیناً ازلی هستی»
## از ازل
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
# از ازل
##### ابدی
## ایشان‌ را برای‌ داوری‌ معین‌ كرده‌ای‌ و ای‌ صَخْره‌، ایشان‌ را برای‌ تأدیب‌ تأسیس‌ نموده‌ای‌
# ایشان‌ را برای‌ داوری‌ معین‌ كرده‌ای‌ و ای‌ صَخْره‌، ایشان‌ را برای‌ تأدیب‌ تأسیس‌ نموده‌ای‌
##### کلمه «ایشان» اشاره به کلدانیان دارد. کلمات «داوری» و «تأدیب» را می‌توان با افعال ترجمه کرد. خوانندگان باید درک کنند که کلدانیان مردم یهوه را قضاوت و تأدیب خواهند کرد. ترجمه جایگزین:« آن‌ها را تعیین کرده ای تا مردم‌ات را داوری کنند، و ای صخره، ایشان را برای تأدیب کردن مردم‌‌ات تأسیس نموده‌ای».   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
کلمه «ایشان» به کلدانیان اشاره دارد. کلمات «داوری» و «تأدیب» را می‌توان به فعل ترجمه کرد. خوانندگان باید درک کنند که کلدانیان قوم خداوند[یهوه] را قضاوت و تأدیب خواهند کرد. ترجمه جایگزین: «آن‌ها را تعیین کرده‌ای تا قومت را داوری کنند، و تو ای صخره، ایشان را برای تأدیب کردن قومت برقرار ساختی»
## صخره
  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
حبقوق از یهوه سخن می‌گوید کسی که او را حفاظت می‌کند و او را امن نگاه می‌دارد چونان‌که او صخره‌ای بود که حبقوق می‌توانست برای پیش‌گیری از دسترسی دشمنانش روی آن بماند.  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# صخره
حبقوق به نحوی در مورد خداوند[یهوه] که از او محافظت می‌کند سخن می‌گوید که گویی خداوند[یهوه] صخره‌ای است که حبقوق می‌تواند بر آن بایستد تا از دشمنان خود در امان بماند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
#####

View File

@ -1,19 +1,25 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق همچنان با یهوه درباره کلدانیان سخن می‌گوید.
حبقوق همچنان با خداوند[یهوه] درباره کلدانیان سخن می‌گوید.
## چشمان تو پاکتر است
# چشمان تو پاکتر است
در این‌جا کلمه «چشمان» نشان دهنده یهوه است که می‌بیند. ترجمه جایگزین: «تو بسیار منزه هستی» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
کلمه «چشمان» به خداوند[یهوه] اشاره دارد که می‌بیند. ترجمه جایگزین: «تو بسیار منزه هستی»
## خیانتکاران
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
این به کلدانیان اشاره دارد. کلمه «خیانت‌کردن/خیانت» به افرادی اشاره دارد که سست پیمان هستند یا  شکسته‌اند قراردادهایی را که ساخته‌اند.
# خیانتکاران
## چرا حینی که شریر کسی را که از خودش عادل تر است می‌بلعد، خاموش می‌مانی؟
این به کلدانیان اشاره دارد. کلمه «خیانتکاران» به افرادی اشاره دارد که بی‌وفا هستند یا پیمانی را که با دیگری بسته‌اند، نقض کرده‌اند.
حبقوق از افراد ستمگری که دیگران را نابود می‌کنند، [طوری] سخن می‌گوید انگار که شریر دیگران را بلعیده‌است. ترجمه جایگزین: «چرا سکوت می‌کنی هنگامی که شریر کسی را که از خودش عادل تر است نابود می‌کند؟» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# چرا...حینی که شریر کسی را که از خودش عادل‌تر است می‌بلعد، خاموش می‌مانی؟
## کسی که از خودش عادل‌تر است
حبقوق از شریرانی که دیگران را نابود می‌کنند به نحوی سخن می‌گوید که گویی آن شریران آنها را می‌بلعند. ترجمه جایگزین: «چرا هنگامی که شریر شخصی پارساتر از خود را نابود می‌کند، ساکت می‌مانی؟»
این به اسرائیلی‌ها اشاره دارد، در مورد کسانی که حبقوق اعتراض داشت. خواننده باید بداند که آنها افرادی شریر هستند، اما آن‌ها نسبت به شرارت کلدانیان «بیشتر عادل/ درستکار» هستند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-irony]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# کسی که از خودش عادل‌تر است
این قسمت به اسرائیلیانی اشاره دارد که حبقوق از آنها شکایت می‌کند. خواننده باید بداند که آنها افرادی شریر هستند، اما در مقایسه با کلدانیان «پارساتر» هستند یا به عبارت دیگر به شرارت کلدانیان نیستند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-irony]])

View File

@ -1,7 +1,11 @@
##  مردمان را مثل ماهیان دریا می‌گردانی
# مردمان را مثل ماهیان دریا می‌گردانی
##### حبقوق روشی را که کلدانیان در آن بدون ندامت( پشیمانی) مردم را خواهند کشت با طریقی که مردم( ماهیگیر) بدون ندامت ماهیان را خواهند کشت، مقایسه می کند. ترجمه جایگزین: « مردمان را به کم اهمیتی ماهیان می‌گردانی» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
حبقوق روش کشته شدن بی‌ندامت قوم به دست کلدانیان را با طریقی مقایسه می‌کند که ماهیگیران بی‌ندامت ماهیان را می‌کشند. ترجمه جایگزین: «باعث می‌شوی که مردان(مردم) مهم‌تر از ماهیان نشوند»
## مانند حشراتی که حاکمی ندارند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
کلمات « موجودات خزنده» به کرم‌ها و سایر حشراتی که می‌خزند اشاره دارد. همانطور که حشرات هیچ حاکمی برای سازمان‌دهی و دفاع از آنها ندارند، مردم در مقابل ارتش کلدانیان بی‌دفاع هستند. فعل ممکن است از عبارت پیشین تجهیز شده باشد. ترجمه جایگزین: «مردمان را چونان حشراتی که هیچ حاکمی ندارند می‌گردانی» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-ellipsis]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
# مانند حشراتی که حاکمی ندارند
کلمات «موجودات خزنده» به کرم‌ها و سایر حشراتی که می‌خزند اشاره دارد. همان طور که حشرات، هیچ حاکمی برای سازمان‌دهی و دفاع از خود ندارند، مردم نیز در مقابل ارتش کلدانیان بی‌دفاع هستند. فعل را می‌توانید از عبارت قبلی برداشت کنید. ترجمه جایگزین: «مردان(مردم) را مثل حشراتی که حاکمی ندارند، بی‌دفاع می‌سازی»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-ellipsis]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])

View File

@ -1,19 +1,25 @@
##  اطلاعات عمومی
# اطلاعات کلی: 
حبقوق همچنان با یهوه درباره کلدانیان سخن می‌گوید.
حبقوق همچنان با خداوند[یهوه] درباره کلدانیان سخن می‌گوید.
## او به قلاب بر می‌کشد ... دام خود ... او جمع می‌نماید ... تور خویش ... مسرور و شادمان می‌شود
# او...به قلاب بر می‌کشد ... دام خود ... او جمع می‌نماید ... تور خویش ... مسرور و شادمان می‌شود
کلمه «او» و «خویش/خود» به سرباز بابلی اشاره دارد که همه سربازان بابلی را نمایندگی می‌کند. این ضمایر را می‌توان به صورت جمع بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنها به قلاب بر می‌کشند ... دام شان ... آنها جمع می‌کنند ... تور ایشان ... مسرور و شادمان می‌شوند.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
کلمه «او» و «خویش/خود» به سرباز بابلی اشاره دارد و در اصل به همه سربازان بابلی اشاره دارد. این ضمایر را می‌توان به حالت جمع بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنها به قلاب بر می‌کشند ... دام شان ... آنها جمع می‌کنند...تور ایشان...مسرور و شادمان می‌شوند.»
## همگی ایشان را ...[ مردم را به قلاب می‌کشد] ... آنها را جمع می‌کند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
در اینجا «ایشان» و «مردم» اشاره به مردمان به طور کلی دارد. این را می‌توان به صورت اول شخص بیان کرد که حبقوق همچون یکی از مردم شامل [آن] می‌شود. ترجمه جایگزین: « همه ما را ... ما را به قلاب می‌کشند ... ما را جمع می‌کنند.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-123person]])
# همگی ایشان را ...[ مردم را به قلاب می‌کشد] ... آنها را جمع می‌کند
## او همگی ایشان را به قلاب می‌کشد ... در دام خویش
کلمات «ایشان» و «مردم» به طور کلی به مردم اشاره دارد. این قسمت را می‌توان با استفاده از مشتقات ضمیر اول شخص جمع بیان کرد تا به این طریق حبقوق نیز جزئی از مردم به حساب آید. ترجمه جایگزین: «همه ما را...ما را به قلاب می‌کشند ... ما را جمع می‌کنند.»
حبقوق از کلدانیان که مردم را به راحتی به دام می‌اندازند( گرفتار می‌کنند)، چونان که مردم چون ماهیانی بودند که کلدانیان با قلاب‌های ماهیگری و تور صید می کنند، سخن می‌گوید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-123person]])
## قلاب ... دام ... تور
# او همگی ایشان را به قلاب می‌کشد ... در دام خویش
حبقوق از کلدانیان که مردم را به راحتی به دام می‌اندازند به نحوی سخن می‌گوید که گویی آن مردم ماهیانی هستند که کلدانیان با قلاب و تور آنها را صید می‌کن. 
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# قلاب ... دام ... تور
ابزاری که برای صید کردن ماهی استفاده می‌شود.

View File

@ -1,3 +1,5 @@
## او قربانی می‌گذارد ... دام خویش ... تور خویش ... (او زندگی می‌کند) ... خوراک وی
# او قربانی می‌گذارند ...دام خویش...تور خویش ... (او زندگی می‌کند) ... خوراک وی
حبقوق از حربه‌هایی که کلدانیان استفاده می‌کنند تا مردم و ملت‌ها را به دام اندازند، سخن می‌گوید مانند این‌که این حربه‌ها تورهایی ماهیگری است که آنها برای صید کردن ماهی استفاده می‌کردند. کلمات «او» و «خویش» به سرباز بابلی اشاره دارد که همه سربازان بابلی را نمایندگی می‌کند. این ضمایر را می‌توان به صورت جمع بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنها قربانی می‌گذارند ... دام‌شان ... تورشان ... آنها زندگی می‌کنند ... خوراک ایشان» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
حبقوق از حربه‌هایی که کلدانیان استفاده می‌کنند تا مردم و ملت‌ها را به دام اندازند به نحوی سخن می‌گوید که گویی این حربه‌ها تورهای ماهیگری هستند که آنها برای صید کردن ماهی استفاده می‌کردند. کلمات «او» و «خویش» به سرباز بابلی اشاره دارد که همه سربازان بابلی را نمایندگی می‌کند. این ضمایر را می‌توان به صورت جمع بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنها قربانی می‌گذرانند ... دام‌شان ... تورشان ... آنها زندگی می‌کنند ... خوراک ایشان»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])

View File

@ -1,11 +1,17 @@
## آیا از اینجهت دام خود را خالی خواهد کرد و از پیوسته کشتن امت‌ها دریغ نخواهد نمود؟ 
# آیا از این جهت دام خود را خالی خواهد کرد و از پیوسته کشتن امت‌ها دریغ نخواهد نمود؟ 
حبقوق این سوال را می‌پرسد زیرا او ناامید شده است و می‌خواهد تا بداند چه مدت یهوه به کلدانیان اجازه خواهد داد تا به نابود کردن مردم و امت‌ها ادامه دهند. ترجمه جایگزین: «آیا تو به آنها اجازه می‌دهی که برای همیشه به کشتار بی‌رحمانه خود ادامه دهند؟» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
حبقوق به دلیل مایوس شدن چنین سوالی را مطرح می‌کند و می‌خواهد بداند چه مدت خداوند[یهوه] به کلدانیان اجازه خواهد داد تا به نابود کردن مردم و امت‌ها ادامه دهند. ترجمه جایگزین: «آیا از این جهت به آنها اجازه خواهی داد تورهای خود رو خالی کنند و بی هیچ شفقتی مردم و امت‌ها(ملل) را قتل عام و نابود کنند»
## آیا او ... دام خود را خالی خواهد کرد ... پیوسته امت‌ها را خواهد کشت
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
در ۱: ۱۵-۱۷ ضمیر مفرد «او» به سرباز بابلی اشاره دارد که همه سربازان بابلی را نمایندگی می‌کند. این ضمایر را می‌توان به صورت جمع بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آیا آنها ... دام‌شان را خالی خواهند کرد ... آنها پیوسته امت‌ها را خواهند کشت» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
# آیا...دام خود را خالی خواهد کرد ...از پیوسته کشتن امت‌ها
## دام خود را خالی خواهد کرد
در ۱: ۱۵-۱۷ مشتقات ضمیر مفرد سوم شخص به سرباز بابلی اشاره دارد که همه سربازان بابلی را نمایندگی می‌کند. این ضمایر را می‌توان به صورت جمع بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آیا آنها...دام‌شان را خالی خواهند کرد ...پیوسته امت‌ها را خواهند کشت»
حبقوق از کلدانیان که تدارک به دام انداختن (فتح کردن) امت‌های بیشتری را می‌بینند چونان ماهیگیرانی که دام‌های خود را خالی نگه‌ می‌دارند تا بتوانند برای صید ماهیان بیشتری [از آن] استفاده کنند، سخن می‌گوید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-synecdoche]])
# دام خود را خالی خواهد کرد
حبقوق به نحوی از کلدانیانی که برای غالب آمدن بر امت‌های بیشتر آماده می‌شوند سخن می‌گوید که گویی ماهیگیرانی هستند که تورهای خود را خالی می‌کنند تا بتوانند ماهی بیشتری صید کنند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,20 +1,22 @@
## حبقوق ۱ توضیحات کلی
# نکات کلی حبقوق ۱
### ساختار و صورتبندی
#### ساختار و قالب‌بندی
برخی از ترجمه‌ها خطوط شعر را کمی پیش‌تر و [مایل] به راست نسبت به متن تنظیم می‌کنند تا خواندن آن آسان‌تر شود. ULB این را با اشعار در ۱: ۱-۱۷ انجام می‌دهد.
برخی از ترجمه‌ها خطوط شعر را کمی متمایل به چپ نسبت به مابقی متن تنظیم می‌کنند تا خواندن آن آسان‌تر شود. ULB این را با اشعار در ۱: ۱-۱۷ انجام می‌دهد.
این فصل در سلسله‌ای از پرسش‌ها و پاسخ‌ها بین حبقوق و یهوه چیده‌شده است.
این باب در قالب مجموعه‌ای از پرسش‌ها تنظیم شده است و پرسش و پاسخی بین خداوند[یهوه] و حبقوق است. 
مفاهیم ویژه در این فصل
#### مفاهیم خاص در این باب
#### بی عدالتی
ناعدالتی[بی‌انصافی]
##### حبقوق بی‌عدالتی بزرگی را به خصوص در شکست اسرائیل از آشوریان می‌بیند و  به یهوه فغان می‌کشد تا از او(یهوه) بخواهد به آن پایان دهد. او از یهوه سوال می‌پرسد( او پرسان از یهوه است) اما به او اعتماد دارد. (See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/justice]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/trust]])
حبقوق شاهد ناعدالتی بزرگی به خصوص در مورد شکست اسرائيل از آشوریان است. او با فریاد بر آوردن به درگاه خداوند\[یهوه] از او می‌خواهد به این ناعدالتی پایان دهد. او از خداوند[یهوه] سوال می‌پرسد، اما همچنان به او اعتماد[توکل\]\[اتکا\] دارد.
##### (See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/justice]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/trust]])
کلدانیان
##### یهوه کلدانیان را برخواهد انگیخت تا عدالت را برای مردم عبرانی بیاورند، آنها آشوریان را شکست خواهند داد. در این زمان کلدانیان شهر و گروهی کم اهمیت بودند و این احتمالا برآن‌بود تا قدرت یهوه را نشان دهد.
خداوند[یهوه]، کلدانیان را برخواهد انگیخت تا مردم عبرانی[عبرانیان] را مجازات و عدالت را جاری کنند. آنها آشوریان را شکست خواهند داد. کلدانیان در آن زمان شهر و گروهی کم اهمیت به شمار می‌آمدند و مقصود از  چنین اشاره‌ای احتمالاً نشان دادن قدرت خداوند[یهوه] است. 
####

View File

@ -1,11 +1,15 @@
## بر دیده بانگاه خود می‌ایستم و بر برج برپا می‌شوم
# بر دیده بانگاه خود می‌ایستم و بر برج برپا می‌شوم
این دو عبارت اساسا یک معنا می‌دهند. معانی محتمل عبارتند از: ۱) حبقوق به یک قرارگاه حقیقی در برج مراقبت می‌رفته است یا ۲) این یک استعاره است که در آن حبقوق از انتظار بی‌تابانه( مشتاقانه) برای پاسخ یهوه سخن می‌گوید، مانند این که او یک پاسدار منتظر در قرارگاه‌اش برای ورود(آمدن) یک پیک( رسول) بود. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
این دو عبارت اساساً یک معنا می‌دهند. معانی محتمل عبارتند از: ۱) حبقوق به یک قرارگاه حقیقی در برج مراقبت رفته است یا ۲) این یک استعاره است که در آن حبقوق از انتظار بی‌تابانه(مشتاقانه) برای پاسخ خداوند[یهوه] به نحوی سخن می‌گوید که گویی او یک دیدبانی است که در قرارگاه‌ خود انتظار رسیدن قاصد را می‌کشد.
## ببینم او به من چه خواهد گفت
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
«ببینم یهوه به من چه خواهد گفت»
# ببینم او به من چه خواهد گفت
## (چگونه می‌باید از شکایتم بازگردم)
«ببینم خداوند[یهوه] به من چه خواهد گفت»
در اینجا کلمه «برگشتن» به استرداد پاسخ اشاره دارد. حبقوق می‌اندیشد که او چگونه پاسخی درباره چیزهایی که گفته است، دریافت خواهد کرد.   (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
# درباره‌ شكایتم‌ چه‌ جواب‌ خواهد داد
کلمه «برگشتن» به استرداد پاسخ اشاره دارد. حبقوق می‌اندیشد که او چگونه پاسخی درباره چیزهایی که گفته است، دریافت خواهد کرد.  
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])

View File

@ -1,15 +1,19 @@
##  اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
یهوه به حبقوق پاسخ می‌دهد
خداوند[یهوه] به حبقوق پاسخ می‌دهد.
## رویا را بنویس و آن را بر لوحها نقش نما
# رویا را بنویس و آن را بر لوحها نقش نما
هر دوی این عبارات یک چیز را در دو روش مختلف می‌گویند. ترجمه جایگزین: « رویا را آشکار و [خوانا] بر لوحها بنویس» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
هر دوی این عبارات یک چیز را به دو روش مختلف می‌گویند. ترجمه جایگزین: «رویا را آشکار و [خوانا] بر لوحها بنویس»
## لوحها
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
# لو‌ح‌ها
پاره‌های همواری از سنگ یا گل‌ رس هستند که برای نوشتن استفاده می‌شدند.
## (چنانکه) دونده آن را بتواند بخواند
# که دونده آن را بتواند خواند
معانی محتمل عبارتند از: ۱) پیام بسی آسان( به اندازه کافی آسان) برای خواندن است که یک پیک( رسول) می‌تواند آن را بخواند همچنانکه او از مکانی به مکانی می‌دود [و] اعلام پیام می‌کند. ترجمه جایگزین: «چنانکه خواننده لوحها بتواند [آنها را] بخواند [در حینی‌که] می‌دود» یا ۲) این یک استعاره است که در آن یهوه از خواندن بی‌درنگ برخی چیزها سخن می‌گوید چنانچه فردی که در حین دویدن است آن را می‌خواند. ترجمه جایگزین: «چنانکه خواننده لوحها بتواند [آنها را] بی درنگ بخواند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
معانی محتمل عبارتند از: ۱) خواندن آن پیام به حدی آسان است که قاصدْ حینی که از جایی به جای دیگر برای اعلام پیغام می‌دود، می‌تواند آن پیغام را بخواند. ترجمه جایگزین: «چنان که خواننده لوح‌ها بتواند آنها را در حینی‌ که می‌دود، بخواند» یا ۲) این یک استعاره است که در آن خداوند[یهوه از خواندن بی‌درنگ برخی چیزها سخن می‌گوید، چنانکه فردی که در حین دویدن است آن را می‌خواند. ترجمه جایگزین: «چنان که خواننده لوح‌ها بتواند آنها را بی‌درنگ بخواند»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,11 +1,15 @@
## رویا ... (سخن) خواهد (گفت)
# رویا ... [بالاخره سخن خواهد گفت]
یهوه در رویاهایی که رخ می‌دهند، درباره وقایع سخن می‌گوید به شکلی که گویی رویاها اشخاصی هستند که سخن می‌گویند( تکلم می‌کند). ترجمه جایگزین: «رویا ... سرانجام بوقوع خواهد پیوست» یا «رویا ... سرانجام به حقیقت خواهد رسید» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
خداوند[یهوه] به نحوی در مورد رویدادهایی که در رویا رخ می‌دهند سخن می‌گوید که گویی آن رویا شخصی متکلم است. ترجمه جایگزین: «رویا...سرانجام به وقوع خواهد پیوست» یا «رویا ... سرانجام به حقیقت خواهد رسید»[ در فارسی به این شکل نیامده است]
## اگرچه تأخیر نماید برایش منتظر باش زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
یهوه از پیش‌آمدهای رویا که زمانی طولانی را برای بوقوع پیوستن نیاز [خواهد] داشت، سخن می‌گوید مانند این که رویا شخصی بود که به زودی به مقصد خود نمی‌رسد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
# اگرچه تأخیر نماید برایش منتظر باش زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود
## درنگ نخواهد نمود
خداوند[یهوه] به نحوی از رویدادهایی که زمانی طولانی برای تحققشان نیاز است سخن می‌گوید که گویی آن رویا شخصی است که رسیدن او به مقصدش قریب‌الوقوع نیست.
معانی محتمل عبارتند از: ۱) «دیر نخواهد کرد» یا ۲) «به کندی نحواهد رسید»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
# درنگ نخواهد نمود
معانی محتمل عبارتند از: ۱) «دیر نخواهد کرد» یا ۲) «به کندی نخواهد رسید»

View File

@ -1,13 +1,15 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
یهوه به پاسخ دادن به حبقوق ادامه می‌دهد. در اینجا او از کلدانیان سخن می‌گوید آنچنان که آنها متکبر و سرمست بودند که به هیچ وجه نمی‌تواند کافی باشد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] به پاسخ دادن به حبقوق ادامه می‌دهد. در این قسمت او به نحوی از کلدانیان سخن می‌گوید که گویی مردی سرمست و متکبر هستند، شخصی که بیش از حد شراب می‌نوشد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## ببین!
# اینک
کلمه «ببین!» در اینجا به تأکید بر آنچه به دنبال می‌آید می‌افزاید.
کلمه «اینک» بر آن چه که در ادامه می‌آید، تاکیدی می‌افزاید.
## متکبر
# متکبر
یهوه از کسی که بسیار متکبر است سخن می‌گوید چنانکه این شخص «متورم» شده است. ترجمه جایگزین: «بسیار متکبر است» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] از کسی شخص متکبر به نحوی سخن می‌گوید که گویی آن شخص «باد» کرده است. ترجمه جایگزین: «بسیار متکبر است» [در فارسی انجام شده]
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
#####

View File

@ -1,17 +1,25 @@
##  به درستی که شراب فریبنده است (برای مرد سرکش)
# به درستی که شراب فریبنده است [برای مرد سرکش]
یهوه از چگونگی آسیب‌دیدگی قضاوتِ شخصی از نوشیدن بی حد شراب سخن می‌گوید مانند اینکه شراب شخصی است که فردی را که آن را می‌نوشد، می‌فریبد. ترجمه جایگزین: «به درستی  که مرد سرکشِ به سبب شراب، هیچ نخواهد یافت از آنچه می‌خواهد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
خداوند[یهوه] به نحوی از این که داوری شخص به خاطر مصرف شراب بسیار ناعادلانه می‌شود سخن می‌گوید که گویی شراب شخصی است که به مصرف کننده خود خیانت می‌کند. ترجمه جایگزین: «زیرا مرد جوان و مغرور آن چه را که می‌خواهد، از نوشیدن شراب دریافت نمی‌کند»
## او آرامی نمی‌پذیرد
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
در اینجا کلمه « ماندن/ آرام پذیرفتن» به سکنی گزیدن در یک موطن اشاره دارد و استعاره‌ای برای نداشتن مکانی برای آرامش است. ترجمه جایگزین: «او قادر به آرامیدن نخواهد بود» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# آرامی نمی‌پذیرد
## شهوت خود را مثل عالم اموات می‌افزاید و [خودش] مثل موت، سیر نمی‌شود
کلمه «آرامی نمی‌پذیرد» به اسکان یافتن در خانه‌ اشاره دارد و استعاره‌ از نداشتن مکانی برای استراحت کردن است. ترجمه جایگزین: «تا نتواند استراحت کند[تا قادر به آرامی یافتن نباشد]»
یهوه از این می‌گوید که اگر «گور» و «مرگ» آدمهایی بودند که هرگز از خوردن سیر نمی‌شدند( راضی نمی‌شدند) همیشه آدمهای بیشتری بودند که بمیرند. به همین شیوه، این اشخاص( شخص) همیشه بیشتر می‌خواهند و هرگز راضی نیستند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## جمیع امت‌ها را نزد خود جمع می‌کند و تمامی قوم‌ها را برای خویشتن فراهم می‌آورد
# شهوت خود را مثل عالم اموات می‌افزاید و [خودش] مثل موت، سیر نمی‌شود
این دوعبارت اساسا یک معنا می‌دهند.  یهوه از تسخیر امت‌ها و تصرف اقوام سخن می‌گوید چنانکه آن‌[ها] ملت‌ها و اقوام را برای خود جمع می‌آورد. ترجمه جایگزین: «او قوم‌ها و همه ملت‌ها را به کام خود می‌کشد.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] به نحوی از این که همیشه اشخاص بیشتری خواهند مُرد سخن می‌گوید که گویی «قبر[عالم اموات]» و «موت[مرگ]» کسانی هستند که از خوردن سیر نمی‌شوند. این شخص نیز همیشه بیش از پیش می‌خواهد و هرگز اغنا نمی‌شود.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# جمیع امت‌ها را نزد خود جمع می‌کند و تمامی قوم‌ها را برای خویشتن فراهم می‌آورد
این دوعبارت اساساً یک معنا می‌دهند. خداوند[یهوه] از تسخیر امت‌ها و تصرف اقوام به نحوی سخن می‌گوید که گویی ملت‌ها و اقوام را برای خود جمع می‌آورد. ترجمه جایگزین: «او به خاطر خود بر همه اقوم غالب می‌‌شود»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
##

View File

@ -1,21 +1,29 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
یهوه به پاسخ دادن به حبقوق و به سخن گفتن از کلدانیان آنچنان که آنها بوده‌اند، ادامه می‌دهد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] به پاسخ دادن به حبقوق و به سخن گفتن از کلدانیان آنچنان که آنها بوده‌اند، ادامه می‌دهد.
## آیا جمیع ایشان ( نخواهند ساخت)
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
کلمه «جمیع ایشان» اشاره به امت‌ها و اقوام بنابر حبقوق ۲:۵ دارد. پرسش بدیهی سلبی بر ایجاب پاسخ تأکید دارد. این را می‌توان به صورت گزارش ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «جمیع این امت‌ها و اقوام محققا خواهند ساخت» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
# آیا جمیع ایشان...(نخواهند آورد)
## وای بر کسی که آنچه را که از آن وی نیست می‌افزاید
کلمه «جمیع ایشان» به امت‌ها و مردمی اشاره دارد که در حبقوق ۲: ۵ آمده است. این پرسش بدیهی منفی بر پاسخ مثبت خود تاکید می‌کند. ترجمه جایگزین: «جمیع این امت‌ها و اقوام محققاً خواهند ساخت»
این اشاره‌ای است که او در حال افزودن به داشته‌های خود از چیزهایی است که به او تعلق ندارند. ترجمه جایگزین: «وای بر کسی که بیش و بیش از چیزهایی که به وی تعلق ندارند را برای خود مدعی است» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
## تا به کی ( شما خواهید افزود بار تعهداتی(رهن‌ها) را که می‌باید بستانید؟)
# وای بر کسی که آن چه را که از آن وی نیست می‌افزاید
کلمه «تعهد/وثیقه» اشاره به چیزهایی است که افراد به دیگرانی می‌دهند که از آنها پول عاریه کرده‌اند همچون ضمانتی که آنها دین‌شان را باز پرداخت خواهند کرد. همچنانکه یک فرد تعهدات( وثیقه‌های) بیشتر و بیشتری را گرد می‌آورد، وزن کلی تعهداتی که او حمل می‌کند افزایش می‌یابد.
در این قسمت به طور ضمنی اشاره شده که او در حال افزودن به مایملک خود از چیزهایی است که به او تعلق ندارند. ترجمه جایگزین: «وای بر کسی که مدعی چیزهای زیادتری است که به او تعلق ندارند»
## تا به کی (شما خواهید افزود بار تعهداتی(رهن‌ها) را که می‌باید بستانید؟)
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
کلدانیان ثروت دیگر اقوام از دیگر امت‌ها را غارت می‌کنند از آنجا که کلدانیان افرادی هستند که دیگران را استثمار می‌کنند تا به آنها تعهد دهند و به آنها بپردازند آنچه را که به آنها بدهکار(مدیون) نیستند. ترجمه جایگزین: «تا به کی از تاراج دیگران خود را توانگر خواهید ساخت؟» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# تا به‌ كی‌؟ و خویشتن‌ را زیر بار رهن‌ها می‌نهد
کلمه «رهن» به اشیایی اشاره دارد که شخص به عنوان ضمانتِ بازپرداختِ پول قرض گرفته شده[بدهی خود] به دیگران می‌دهد. وقتی آن مرد[شخص] پول بیشتری قرض می‌دهد، وزن اشیا به ضمانت گرفته شده‌ای که با خود حمل می‌کند نیز بیشتر می‌شود.
# تا به‌ كی‌؟ و خویشتن‌ را زیر بار رهن‌ها می‌نهد
اینجا به نحوی از این که کلدانیان ثروت دیگر اقوام را به غارت می‌برند سخن گفته شده که گویی کلدانیان شخصی هستند که دیگران را به پرداخت پولی که بدهکار نیستند، متعهد می‌کند. ترجمه جایگزین: «تا به کی از تاراج دیگران خود را توانگر خواهی ساخت؟» [تا کِی با اخاذی از دیگران ثروتمند می‌خواهی ثروتمند شوی؟]
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
##

View File

@ -1,17 +1,23 @@
## آیا گزندگان بر تو ناگهان بر نخواهند خاست و آزارندگانت بیدار نخواهند شد؟
# آیا گزندگان بر تو ناگهان بر نخواهند خاست و آزارندگانت بیدار نخواهند شد؟
پرسش بدیهی سلبی تأکید بر ایجاب پاسخ دارد. این را می‌توان به صورت گزارش ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «گزندگان بر تو به یقین ناگهان برخواهند خاست و آزارندگانت بیدار خواهند شد.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
پرسش بدیهی منفی تأکید بر پاسخ مثبت خود دارد. این قسمت را می‌توان به صورت جمله خبری نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «گزندگان بر تو به یقین ناگهان برخواهند خاست و آزارندگانت بیدار خواهند شد.»
## گزندگان بر تو
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
کلمه عبری که اینجا به عنوان «گزندگان» ترجمه شده می‌تواند همچنین «پرداخت کنندگان بهره» یا «بدهکاران» معنا دهد. در این متن [این] کلمه احتمالا هردو معنا را دارد. این عبارت استعا ره‌ای است از فردی که ستم دیده است و  بدهکارانی که آنها وادار به پرداخت تعهد (وثیقه) به او شده‌اند و بدین سبب گفته می‌شود که آنها گزیده شدگان او هستند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# گزندگان بر تو
## آزارندگانت
کلمه عبری که اینجا به عنوان «گزندگان» ترجمه شده می‌تواند همچنین «پرداخت کنندگان بهره» یا «بدهکاران» معنا دهد. این کلمه در این مضون احتمالاً هر دو معنا را دارد. این عبارت استعاره‌ از کسانی است که آن مرد آنها را به اجبار متعهد به پرداخت بدهی کرد و بر ایشان ستم روا داشت، اما اکنون همان قربانیان بر او ستم می‌کند. اینجا به نحوی از ستم رساندن آنها به آن مرد سخن گفته شده که گویی او را می‌گزند.
این به بدهکاران( همان مدیون‌ها) اشاره دارد. آنها کلدانیان را به وحشت خواهند انداخت از با حمله به آنها برای انتقام از تعهداتی که مجبور به اجرای آن هستند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## برخواستن ...بیدارشدن
# آزارندگانت
اقوام امتها شروع به مقابله با کلدانیان می‌کنند و گفته می‌شود که گویا آنها «برخواسته» و «بیدار شده» از خواب باشند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
این قسمت به همان بدهکاران اشاره دارد. آنها با حمله کردن کلدانیان را به خاطر وثیقه‌ای که داده‌اند به وحشت خواهند انداخت. 
# برخواستن ...بیدارشدن
اینجا به نحوی از اقوامی که در مقابل کلدانیان مقاومت می‌کنند سخن گفته شده که گویی آنها از خواب بر می‌خیزند و بیدار می‌شوند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
##

View File

@ -1,10 +1,12 @@
## غارت
# غارت
ربودن یا گرفتن اموال با زور
## خون مردمان را ریخته ای
# به‌ سبب‌ [ریختن] خون‌ مردمان‌
اصطلاح «خون ریختن» معنای «کشتن» را دارد. ترجمه جایگزین:  «مردمان را کشته‌ای» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
اینجا در اصل از اصطلاح «خون ریختن» استفاده شده که به  معنای «کشتن» را دارد. ترجمه جایگزین:  «مردمان را کشته‌ای»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
##

View File

@ -1,21 +1,31 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
یهوه به پاسخ دادن به حبقوق و به سخن گفتن از کلدانیان آنچنان که آنها بوده‌اند، ادامه می‌دهد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی به حبقوق پاسخ می‌دهد و در مورد کلدانیان سخن می‌گوید که گویی همه آنها یک نفر هستند.
## کسی که بدی را کسب نموده است
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
شخصی که وحشیانه منفعت می‌آفریند به این معناست که او از هر راهی سود کسب نموده است. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# كسی‌ كه‌...بدی‌ را كسب‌ نموده‌ است‌
## کسی که برای خانه خود بدی را کسب نموده است
اینجا به نحوی از کسی که با خشونت‌ورزی منفعت  کسب می‌کند سخن گفته شده که گویی او با بریدن[تراشیدن] از چیزی منفعت خود را به دست می‌آورد. [در فارسی متفاوت انجام شده]
معانی محتمل عبارتند از: ۱)کلمه «خانه» استعاره‌ای است که در آن از امپراتوری بابلیان گفته می‌شود چونان خانه‌ای که فردی آن را با سود حاصل از خشونت بنا می‌نهد. ترجمه جایگزین: «کسی که خانه‌اش را بر دارایی‌های حاصل از خشونت بنا می‌نهد» یا ۲) کلمه «خانه» استعاره‌ای برای «خانواده» و فردی است که خانواده‌اش را از طریق خشونت توانگر ساخته است ترجمه جایگزین: «کسی که از راه خشونت خانواده‌اش را توانگر ساخته است» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## (او) آشیانه‌ خود را بر جای بلند ساخته، خویشتن را از دست بلا برهاند
# کسی که برای خانه خود بدی را کسب نموده است
از شخصی که خانه‌اش را بنا می‌کند چنان سخن می‌رود که گویا پرنده‌ای است که آشیانه‌اش را بر بلندی( در جایگاه‌ای بلند) می‌سازد. فرد می‌اندیشد که خانه‌اش امن و رها از خطر است آن‌چنانکه درندگان ناتوان از دست‌اندازی به آشیانه هستند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلمه «خانه» استعاره‌ای است که به واسطه آن به نحوی از امپراتوری بابلیان سخن گفته شده که گویی  این امپراطوری خانه‌ای است که فردی آن را با سود حاصل از خشونت بنا می‌نهد. ترجمه جایگزین: «کسی که خانه‌اش را بر دارایی‌های حاصل از خشونت بنا می‌نهد» یا ۲) کلمه «خانه» کنایه از«خانواده» و مردی[فردی] است که خانواده‌اش را از طریق خشونت ثروتمند ساخته است. ترجمه جایگزین: «کسی که از راه خشونت، خانواده‌اش را ثروتمند می‌سازد.»
## (ایمن) از دستان بلا
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
در اینجا کلمه «دست» کنایه‌ای برای قدرت است و کلمه «شر/بلا» کنایه‌ای از افرادی است که شرارت انجام می‌دهند. ترجمه جایگزین: «ایمن از قدرت شرارت» یا « ایمن از افرادی که به او گزند خواهند رسانند.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
# تا آشیانه‌ خود را بر جای‌ بلند ساخته‌، خویشتن‌ را از دست‌ بلا برهاند
از شخصی که خانه‌اش را بنا می‌کند به نحوی سخن گفته شده که گویی او پرنده‌ای است که آشیانه‌اش را بر بلندی می‌سازد. آن مرد می‌اندیشد که خانه‌اش ایمن و دور از خطر است، درست همان طور که حیوانات شکارچی نیز قادر به دست یافتن به آشیانه پرندگان نیستند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# [ایمن] از دست بلا
در اینجا کلمه «دست» کنایه‌ از قدرت است و کلمه «شر/ بلا» کنایه‌ از افرادی است که شرارت می‌کنند. ترجمه جایگزین: «ایمن از قدرت شرارت[مصون از استیلای شرارت]» یا «ایمن از افرادی که به او گزند خواهند رسانند[مصون از افرادی که به او آسیب خواهند رسانید]»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
##

View File

@ -1,14 +1,20 @@
## رسوایی را به جهت خانه خویش تدبیر کرده‌ای
# رسوایی را به جهت خانه خویش تدبیر کرده‌ای
در اینجا «تدبیر رسوایی» به این معناست که نقشه‌ای( طرحی) که یک فرد تدبیر می‌کند نتیجه شرم‌آوری دارد. معنی محتمل این است که کلمه «خانه» استعاره‌ای است که در آن از امپراتوری بابلیان سخن گفته می‌شود گویی این خانه‌ای است که یک فرد ساخته است. ترجمه جایگزین: «نقشه‌های شما،رسوایی را به خانه‌ای که ساخته‌اید آورده است» احتمال دیگر این است که کلمه «خانه» کنایه‌ای برای خانواده است. ترجمه جایگزین: «نقشه‌های شما، سبب رسوایی خانواده‌تان می‌شوند.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
در اینجا «تدبیر رسوایی» بدان معناست که نقشه‌ای( طرحی) که آن فرد تدبیر کرده نتایجی شرم‌آور خواهد داشت. معنی محتمل دیگر این است که کلمه «خانه» استعاره‌ای است که در آن به نحوی از امپراتوری بابلیان سخن گفته شده که گویی خانه‌ای بنا شده به دست مردی است. ترجمه جایگزین: «نقشه‌های شما، رسوایی را به خانه‌ای که ساخته‌اید، آورده است» معنای محتمل دیگر این است که کلمه «خانه» کنایه‌ از خانواده است. ترجمه جایگزین: «شما با نقشه‌هایتان باعث شرم خانواده خود شد‌ه‌اید.»
## قوم‌های بسیاری را قطع نموده
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
کشتن بسیاری از اقوام به معنای آن است که گویی قوم‌های بسیاری بریده شده‌اند شبیه به شاخه‌ای که از درخت بریده می‌شود. ترجمه جایگزین: «اقوام بسیاری را کشته» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# قوم‌های بسیاری را قطع نموده
## بر ضد جان خویش گناه ورزیده‌ای
اینجا به نحوی از کشتن تعداد بسیاری سخن گفته شده که گویی این کار مثل بریدن کشته‌شدگان است. ترجمه جایگزین: «اقوام بسیاری را کشته»
اصطلاح «گناه علیه خود» به این معنی است که فرد چیزهایی را انجام داده است که مرگ یا نابودی‌اش را نتیجه خواهد داشت (به ارمغان خواهد آورد). ترجمه جایگزین: «سبب نابودی خود خواهی شد» یا «مرگ را برای خود می‌آوری» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# بر ضد جان خویش گناه ورزیده‌ای
اصطلاح «بر ضد خود گناه ورزیدن» بدان معناست که فرد کارهایی را انجام داده که نتیجه آنها مرگ یا نابودی‌ او خواهد بود. ترجمه جایگزین: «سبب نابودی خود خواهی شد» یا «مرگ را برای خود می‌آوری»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
##

View File

@ -1,11 +1,13 @@
## زیرا که سنگ از دیوار فریاد بر خواهد آورد و تیر از میان چوبها آن را جواب خواهد داد
# زیرا که سنگ از دیوار فریاد بر خواهد آورد و تیر از میان چوبها آن را جواب خواهد داد
در اینجا مصالح‌ای که یک فرد با آن خانه‌اش را ساخته، تجسم( تنایش/انسان‌انگاری) شاهدانی بر جنایاتی هستند که او مرتکب شده است. اگر فرهنگ شما از مصالح متفاوتی برای ساخت خانه استفاده می‌کند، شما می‌توانید استفاده آن مصالح را در اینجا ملاحظه نمایید. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
اینجا با استفاده از آرایه ادبی تشخیص به نحوی از مصالح ساختمانی که آن مرد خانه خود را با آنها ساخته سخن گفته شده که گویی آن مصالح شاهدین جُرمی هستند که او مرتکب شده است. اگر در فرهنگ شما خانه‌ با مصالحی متفاوت ساخته می‌شود می‌توانید استفاده از نام آن مصالح در متن را مد نظر داشته باشید.
## فریاد برآورد
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
# فریاد برآورد
«علیه تو فریاد برآورد» یا «برای متهم کردن تو فریاد برآورد»
## آن را جواب خواهد داد
# آن را جواب خواهد داد
«با سنگ‌ها موافقت خواهد کرد»

View File

@ -1,17 +1,25 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
##### یهوه به پاسخ دادن به حبقوق و به سخن گفتن از کلدانیان آنچنان که آنها بوده‌اند، ادامه می‌دهد.(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی به حبقوق پاسخ می‌دهد و در مورد کلدانیان سخن می‌گوید که گویی آنها همه یک نفر هستند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## وای بر کسی که شهری به خون بنا می‌کند و قریه‌ای به بی‌انصافی استوار می‌نماید
##### این دو عبارت یک چیز را در دو روش مختلف می‌گویند. ترجمه جایگزین: «وای بر کلدانیان که شهرهایشان را از راه آدمکشی و غارت قوم‌ها می‌سازند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
این دو عبارت یک چیز را به دو روش مختلف می‌گویند. ترجمه جایگزین: «وای بر کلدانیان که شهرهایشان با مصالحی که از دیگران دزدیده‌اند، بنا می‌کنند»
## کسی که شهری به خون بنا می‌کند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
در اینجا کلمه «خون» کنایه‌ای از کشتن است. این اشاره به فردی است که با استفاده از (کالاهایی) که از دزدی ازکسانی که او به قتل رسانیده، شهری بنا می‌کند. ترجمه جایگزین: «کسی که مردم را می‌کشد و (داشته‌هایشان) را می‌رباید تا شهری بنا کند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# کسی که شهری به خون بنا می‌کند
## قریه‌ای به بی‌انصافی استوار می‌نماید
کلمه «خون» کنایه از قتل است و به طور ضمنی به کسی اشاره دارد که شهری را با استفاده از اموال دزدیده شده از کسانی که کشته می‌سازد. ترجمه جایگزین: «کسی که مردم را می‌کشد و (داشته‌هایشان) را می‌رباید تا شهری بنا کند»
این اشاره‌ به فردی است که با استفاده از (کالاهایی) که از دزدی از کسانی که او به قتل رسانیده، شهری بنا می‌کند. کلمه «دایر‌کردن/ تأسیس‌کردن» در اینجا «آغازیدن/پی‌افکندن» معنا می‌دهد. ترجمه جایگزین: «کسی که با استفاده از سرمایه‌ای که از راه شرارت به دست آورده، قریه‌ای پی‌می‌افکند». (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# قریه‌ای به بی‌انصافی استوار می‌نماید
این قسمت به طور ضمنی به کسی اشاره دارد که شهری را با استفاده از اموال دزدیده شده از کسانی که کشته، بنا می‌کند. کلمه «استوار می‌نماید» به معنای آغاز کردن است. ترجمه جایگزین: «کسی که با استفاده از سرمایه‌ای که از راه شرارت به دست آورده، بنا کردن شهری را آغاز می‌کند»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
##

View File

@ -1,9 +1,13 @@
## آیا این از جانب یهوه صبایوت نیست که قوم‌ها برای آتش مشقّت می‌کشند و طوایف برای بطالت خویشتن را خسته می‌نمایند؟ 
# آیا این از جانب یهوه صبایوت نیست که قوم‌ها برای آتش مشقّت می‌کشند و طوایف برای بطالت خویشتن را خسته می‌نمایند؟ 
پرسش بدیهی سلبی تأکید بر پاسخی ایجابی دارد که انتظار می‌رود. این دو بند معانی مشابهی را سهیم هستند که کارهایی که افراد(اقوام) انجام می‌دهند، [برای] آخرین بار نخواهد بود. پرسش را می‌توان به صورت گزارش ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «اقوام مشقّت طاقت فرسا و همه چیزهایی که ساخته‌اند دود می‌شوند و به هوا می‌روند، زیرا یهوه چنین مقدر کرده است.»(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
پرسش بدیهی منفی که در این قسمت مطرح شده در واقع بر پاسخ مثبت آن تاکید می‌کند. این دو بند معنایی مشابه دارند و به فانی بودن کارهایی که مردم انجام می‌دهند، اشاره می‌کنند. این پرسش را می‌توان در قالب جمله خبری ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] معین کرده که آن چه مردم با تلاش فراوان ساخته‌اند، با آتش نابود شود و نتیجه‌ای ندهد»
## قوم‌ها برای آتش مشقّت می‌کشند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
این بدان معنی است که چیزهایی را که اقوام به مشقّت می‌سازند در نهایت مقدر است که سوختی برای آتش باشند. ترجمه جایگزین: «چیزهایی که اقوام به مشقّت می‌سازند، چونان سوختی برای آتش استفاده خواهد شد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# قوم‌ها برای آتش مشقّت می‌کشند
این بدان معناست که چیزهایی را که اقوام به مشقّت می‌سازند در نهایت مقدر است که سوختی برای آتش باشند. ترجمه جایگزین: «چیزهایی که اقوام به مشقّت می‌سازند، چونان سوختی برای آتش استفاده خواهد شد»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
##

View File

@ -1,7 +1,11 @@
## جهان از معرفت جلال (یهوه) مملّو خواهد شد به نحوی که آبها دریا را مستور می‌سازد
# جهان از معرفت جلال خداوند مملّو خواهد شد به نحوی که آبها دریا را مستور می‌سازد
این تشبیه راهی را که در آن اقوام در همه جا جلال یهوه را خواهند شناخت با چگونه پر شدن آب در همه بخش‌های دریا، مقایسه می‌کند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
این تشبیه نحوه‌ای که مردم همه نقاط نسبت به جلال خدا معرفت می‌یابند را با آبی که همه دریا را پر می‌کند، مقایسه کرده است.
## جهان از معرفت جلال (یهوه) مملّو خواهد شد
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
کلمه «معرفت/دانش» را می‌توان با عبارتی فعلی(خطابی) ترجمه کرد. این را می‌توان به حالتی معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «مردم سراسر جهان جلال یهوه را خواهند شناخت» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
# جهان از معرفت جلال خداوند مملّو خواهد شد
کلمه «معرفت/دانش» را می‌توان با عبارتی فعلی(خطابی) ترجمه کرد. این را می‌توان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «مردم سراسر جهان، جلال خداوند[یهوه] را خواهند شناخت»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])

View File

@ -1,17 +1,23 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
یهوه به پاسخ دادن به حبقوق و به سخن گفتن از کلدانیان آنچنان که آنها بوده‌اند، ادامه می‌دهد.
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی به حبقوق پاسخ می‌دهد و در مورد کلدانیان سخن می‌گوید که گویی آنها همه یک نفر هستند.
#####  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## کسی که همسایه خود را می‌نوشاند ... او را نیز مست می‌سازی
# کسی که همسایه خود را می‌نوشاند...او را نیز مست می‌سازی
#####  کلدانیان با دیگر امت‌ها به شیوه‌ای ظالمانه رفتار می‌کردند و این [چنان] گفته می‌شود که گویی آنها مردمی هستند که همسایگان خود را به زور مست می‌کردند تا بتوانند آنها را خوار سازند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
اینجا به نحوی در مورد این که کلدانیان با دیگر امت‌ها به شیوه‌ای ظالمانه رفتار می‌کردند سخن گفته شده که گویی آنها مردی هستند که همسایگان خود را به زور مست می‌کردند تا بتوانند آنها را خوار سازند.
## کسی که همسایه خود را می‌نوشاند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
این تلویحی است که او همسایه‌اش را مست شراب می‌سازد. ترجمه جایگزین: «کسی که همسایه‌اش را شراب می‌نوشاند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# کسی که همسایه خود را می‌نوشاند
## تا برهنگی او را بنگری
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که او همسایه‌اش را مست شراب می‌سازد. ترجمه جایگزین: «کسی که همسایه‌اش را به زور شراب می‌نوشاند»
«تو آنها را می‌نگری هنگامی‌که آنها برهنه‌اند.» این به فعلی برای تحقیر علنی افراد با برهنه کردن آنها مقابل دیگران اشاره دارد. ترجمه جایگزین: («با برهنه کردن [همسایه‌ات] او را علنا خوار می‌سازی») (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# تا برهنگی او را بنگری
«تا بتوانی هنگام برهنگی، آنها را نگاه کنی.» این قسمت به عمل علناً تحقیر کردن افراد با برهنه کردن آنها مقابل دیگران اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «تا با برهنه کردن [همسایه‌ات] او را علنا خوار سازی»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])

View File

@ -1,30 +1,40 @@
## تو از رسوایی به عوض جلال سیر خواهی شد
# تو از رسوایی به عوض جلال سیر خواهی شد
کلدانیان شدیدا(عطشناک) درپی شکوه و عظمت خود هستند چنانکه گفته می‌شد گویی آنها آن را وحشیانه و بیش از حد می‌خوردند یا می‌نوشیدند. در عوض دستیابی به شکوه، آنها رسوایی را خواهند یافت. ترجمه جایگزین: «شما در عوض شکوهی که در پی آن هستید رسوایی به بار خواهید آورد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
اینجا به نحوی از این که کلدانیان با اشتیاق به دنبال شکوه[جلال] خود بودند سخن گفته شده که گویی با حرص و ولع آن را می‌خورند و می‌نوشند. در عوض دستیابی به شکوه، آنها رسوایی را خواهند یافت. ترجمه جایگزین: «شما در عوض شکوهی که در پی آن هستید، برای خود رسوایی به بار خواهید آورد»
## بنوش
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
روشی‌ که دیگران با کلدانیان رفتار می‌کنند درست به طریقی است که کلدانیان با آنها رفتار می‌کردند گفته می‌شود که گویی کلدانیان قرار بود شرابی بنوشن که خودشان دیگران را مجبور به نوشیدن همان شراب می‌کردند. ترجمه جایگزین: «نوشیدن از یک جام» یا «نوشیدن شراب» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# بنوش
## غفله خویش را منکشف ساز
اینجا به نحوی از این که دیگران مانند خود کلدانیان با آنها رفتار می‌کردند سخن گفته شده که گویی کلدانیان باید شرابی را بنوشند که دیگران آنها را مجبور به نوشیدن آن کرده ترجمه جایگزین: «نوشیدن از یک جام» یا «نوشیدن شراب»
این عبارت شبیه به کلدانیانی است که دیگران را وادار به برهنه شدن می‌کنند تا بتوانند برهنگی آنها را ببینند. عبارت «.....» در اینجا نشان می‌دهد که آنها نه تنها با برهنه شدن تحقیر خواهند شد بلکه همچنین ختنه نبودنشان ثابت می‌کند که به قوم یهوه تعلق ندارند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
## کاسه دست راست خداوند (یهوه) بر تو وارد خواهد آمد
# غلفه خویش را منکشف ساز
یهوه کلدانیان را مجازات می‌کند و چنین گفته می‌شود که گویی او آنها را از کاسه‌ای که در دست دارد شراب می‌نوشاند. دست راست یهوه، دلالت بر قدرت او دارد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
این عبارت شبیه به عمل کلدانیان است که دیگران را وادار به برهنه شدن می‌کنند تا بتوانند برهنگی آنها را ببینند. عبارت «غلفه[نامختون]» نشان می‌دهد که آنها نه تنها با برهنه شدن تحقیر خواهند شد، بلکه همچنین ختنه نبودنشان ثابت می‌کند که به قوم خداوند[یهوه] تعلق ندارند.
## کاسه دست راست خداوند (یهوه)
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
«کاسه‌ای که یهوه در دست راستش دارد» یا «کاسه‌ای که یهوه نگه‌می‌دارد»
# کاسه دست راست خداوند  بر تو وارد خواهد آمد
## بر تو وارد خواهد شد
اینجا به نحوی از این که خداوند[یهوه]، کلدانیان را مجازات می‌کند سخن گفته شده که گویی خداوند[یهوه] آنها را وادار به نوشیدن از جام شرابی که در دست دارد، می‌کند. دست راست خداوند[یهوه] به قدرت او اشاره دارد.
«بر تو خواهد رسید چنانکه بر دیگران گذشت» یا « بر تو سپری خواهد شد»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## رسوایی بر جلال تو خواهد بود
# کاسه دست راست خداوند 
کلدانیان در عوض شوکت طعم رسوایی را می‌چشند، به نظر می‌رسد رسوایی مقصودی(چیزی) است که شوکتی را پوشانیده است که آنها می‌پنداشتند دارند. ترجمه جایگزین: «رسوایی جایگزین شوکت تو خواهد شد» یا «اقوام در عوض احترام تو را بی‌آبرو خواهند کرد» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
«کاسه‌ای که خداوند[یهوه] در دست راستش دارد» یا «کاسه‌ای که خداوند[یهوه] نگه‌ می‌دارد»
# بر تو وارد خواهد شد
«بر تو خواهد رسید، چنان که بر دیگران گذشت» یا « بر تو سپری خواهد شد»
# رسوایی بر جلال تو خواهد بود
اینجا به نحوی از این که کلدانیان در عوض جلال[شکوه] رسوایی را تجربه خواهند کرد سخن گفته شده که گویی رسوایی جسمی است که جلالی[شکوهی] را که فکر می‌کردند صاحب آن هستند، می‌پوشاند. ترجمه جایگزین: «رسوایی، جایگزین شوکت تو خواهد شد» یا «اقوام در عوض احترام، تو را بی‌آبرو خواهند کرد»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
#

View File

@ -1,26 +1,36 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
یهوه به پاسخ دادن به حبقوق و به سخن گفتن از کلدانیان آنچنان که آنها بوده‌اند، ادامه می‌دهد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی به حبقوق پاسخ می‌دهد و در مورد کلدانیان سخن می‌گوید که گویی آنها همه یک نفر هستند.
## ظلمی که بر لبنان نمودی تو را خواهد پوشاند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
کلدانیان برای خشونت علیه لبنان مجازات می‌شوند، به نظر می‌رسد که گویا اعمال خشونت آمیزی شخصی است که بر آنها غلبه خواهد نمود. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
# ظلمی که بر لبنان نمودی تو را خواهد پوشاند
## ظلمی که بر لبنان نمودی
اینجا به نحوی از این که کلدانیان برای خشونت‌ورزی علیه لبنان مجازات می‌شوند سخن گفته شده که گویی اعمال خشن آنها شخصی هستند که بر آنها غالب می‌آید.
معانی محتمل برای کلمه «لبنان» عبارتند از: ۱) نشان دهنده جنگل‌های لبنان است. ترجمه جایگزین: «ظلمی که بر درختان لبنان نمودی» یا ۲) نشان دهنده مردم لبنان است. ترجمه جایگزین: « ظلمی که بر مردم لبنان نمودی» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
## هلاکت حیوانات (تو را مرعوب خواهد کرد)
# ظلمی که بر لبنان نمودی
کلدانیان برای کشتن( به هلاکت رساندن) حیوانات در لبنان مجازات می‌شوند، به نظر می‌رسد ویرانی آنها شخصی است که آنها را مرعوب خواهد کرد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
معانی محتمل برای کلمه «لبنان» عبارتند از: ۱) نشان‌دهنده جنگل‌های لبنان است. ترجمه جایگزین: «ظلمی که بر درختان لبنان نمودی» یا ۲) نشان دهنده مردم لبنان است. ترجمه جایگزین: «ظلمی که بر مردم لبنان نمودی»
## به سبب خون مردمان ... جمیع ساکنانش
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
بنگرید که چگونه این جمله را در حبقوق ۲:۸ ترجمه کردید.
# هلاكت‌ حیوانات‌ كه‌ آنها را ترسانیده‌ بود
## (خون مردمان را ریخته‌ای)
کلدانیان برای کشتن(به هلاکت رساندن) حیوانات در لبنان مجازات می‌شوند، به نظر می‌رسد ویرانی آنها شخصی است که آنها را مرعوب خواهد کرد.
اصطلاح «ریختن خون» به معنای «کشتن» است. ترجمه جایگزین: «مردمان را کشته‌ای» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
# به سبب خون مردمان...جمیع ساکنانش
بنگرید که چگونه این جمله را در حبقوق ۲: ۸ ترجمه کردید.
# به‌ سبب‌ [ریختن] خون‌ مردمان‌
اصطلاح «ریختن خون» به معنای «کشتن» است. ترجمه جایگزین: «مردمان را کشته‌ای»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
##

View File

@ -1,21 +1,25 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
یهوه به پاسخ دادن به حبقوق و به سخن گفتن از کلدانیان آنچنان که آنها بوده‌اند، ادامه می‌دهد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی به حبقوق پاسخ می‌دهد و در مورد کلدانیان سخن می‌گوید که گویی آنها همه یک نفر هستند.
## از بُتِ تراشیده چه فایده است؟
 (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]]
پرسش بدیهی سلبی تأکید بر پاسخی ایجابی دارد که انتظار می‌رود. پرسش را می‌توان به صورت گزارش ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «بُتِ تراشیده برایتان هیچ منفعتی نمی‌ رساند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
# از بُتِ تراشیده چه فایده است؟
## تو
پرسش بدیهی مطرح شده در این قسمت بر پاسخ منفی آن تاکید دارد. این پرسش را می‌توان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «بُتِ تراشیده به شما هیچ منفعتی نمی‌‌رساند»
کلمه «تو» به کلدانیان اشاره دارد.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-rquestion]])
## (فلز) ریخته شده
# [تو]
وقتی فلز در فرم مایع‌اش هست چنین توصیف می‌شود.
کلمه «تو» به کلدانیان اشاره دارد. [در فارسی متفاوت انجام شده]
## معلّم دروغ
# (فلز) ریخته شده
این عبارت به شخصی که بت را حک یا قالب ریزی می‌کند، اشاره دارد. با آفریدن خدای ساختگی، او تعلیم دروغ می‌دهد.
این قسمت حالت مایع فلز را توصیف می‌کند. 
# معلّم دروغ
این عبارت به شخصی که بت را می‌تراشد یا قالب‌ریزی می‌کند، اشاره دارد. او با ساختن خدایی غیر، دروغ را تعلیم می‌دهد. 
##  

View File

@ -1,19 +1,25 @@
## سنگ گنگ
# سنگ گنگ
فعل را می‌توان از عبارات پیشین تهیه کرد. ترجمه جایگزین «وای بر کسی که به سنگی گنگ بگوید» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-ellipsis]])
فعل را می‌توان از عبارات پیشین برداشت کرد. ترجمه جایگزین «وای بر کسی که به سنگی گنگ بگوید»
## آیا آن تعلیم می‌دهد؟
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-ellipsis]])
پرسش بدیهی سلبی تأکید بر پاسخی ایجابی دارد که انتظار می‌رود. پرسش را می‌توان به صورت گزارش ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «این چیزها نمی‌توانند تعلیم دهند.» یا «چوب و سنگ نمی‌توانند بیاموزانند.»
# آیا آن تعلیم می‌دهد؟
## (بنگر)، پوشیده می‌شود
پرسش بدیهی مثبت در واقع بر پاسخی منفی آن تاکید دارد. پرسش را می‌توان در قالب جمله خبری ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «این چیزها نمی‌توانند تعلیم دهند.» یا «چوب و سنگ نمی‌توانند بیاموزانند.»
# (بنگر)، پوشیده می‌شود
«ببین. تو خودت می‌توانی بنگری که این پوشیده شده است.»
## این به طلا و نقره پوشیده می‌شود
# این به طلا و نقره پوشیده می‌شود
این می‌تواند به حالت معلوم بیان شود. ترجمه جایگزین: «انسان چوب و سنگ را با طلا و نقره می‌پوشاند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
این قسمت را می‌توان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «انسان چوب و سنگ را با طلا و نقره می‌پوشاند»
## در اندرونش مطلقا روح نیست
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
اصطلاح « در اندرونش( درونش) ... هیچ روح(نفس) » به معنای آن است که زنده نیست و مرده است. ترجمه جایگزین « این زنده نیست» یا «این مرده است» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
# در اندرونش مطلقا روح نیست
اصطلاح « در اندرونش( درونش) ...مطلقاً روح[نفس] نیست» به معنای آن است که زنده نیست بلکه مرده است. ترجمه جایگزین: «این زنده نیست» یا «این مرده است»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])

View File

@ -1,5 +1,7 @@
## تمامی جهان
# تمامی جهان
کلمه «جهان» در اینجا کنایه‌ای است از اقوامی که در جهان می‌زییند. ترجمه جایگزین: «هر فرد در جهان» یا «هر فرد روی زمین» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
کلمه «جهان» کنایه از کسانی است که در آن زمین[سرزمین] زندگی می‌کنند. ترجمه جایگزین: «هر فرد در جهان» یا «هر فرد روی زمین»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
##

View File

@ -1,13 +1,15 @@
## حبقوق فصل ۲: یادداشت‌های کلی
# نکات کلی حبقوق ۲
### ساختار و صورت‌بندی
#### ساختار و قالب بندی
برخی از ترجمه‌ها هر خط شعر را کمی جلو‌تر [کمی] جلوتر به سمت راست نسبت به بقیه متن تنظیم می‌کنند تا خواندن آن آسانتر شود. [نسخه] ULB این را با [خطوط] شعر در ۲: ۱-۲۰ انجام می‌دهد.
برخی از ترجمه‌ها هر خط شعر را کمی متمایل به سمت چپ نسبت به بقیه متن تنظیم می‌کنند تا خواندن آن آسان‌تر شود. نسخه ULB این را با آیات منظوم در ۲: ۱-۲۰ انجام می‌دهد.
این فصل در سلسله‌ای از پرسش‌ها و پاسخ‌ها میان یهوه و حبقوق منظم شده است.
این فصل در سلسله‌ای از پرسش‌ها و پاسخ‌ها میان خداوند[یهوه] و حبقوق منظم شده است.
### مفاهیم ویژه در این فصل
#### مفاهیم خاص در این باب 
#### صالح( عادل)، با ایمان خود زندگی خواهد کرد.
«مرد عادل به ایمان خود زیست می‌کند»
این یک عبارت مهم در کتاب مقدس است. پولس از آن استفاده می کند برای توضیح دادن آن‌که یک مرد( انسان) با ایمانش مُحِق(سزاوار) است.   (See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/righteous]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/justice]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/faith]])
این عبارتی مهم در کتاب مقدس است. پولس با استفاده از این عبارت عادل شمردگی[ پارسا شمردگی] توضیح می‌دهد که فرد به ایمان پارسا شمرده می‌شود.   
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/righteous]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/justice]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/faith]])

View File

@ -1,3 +1,5 @@
## دعای حَبَّقُوق نبی
# دعای حَبَّقُوق نبی
این کلمات فصل سوم این کتاب را معرفی می‌کند و می‌تواند با یک جمله کامل بیان شود. ترجمه جایگزین: «این است دعای حَبَّقُوق نبی که به یهوه گذارده می‌شود.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
این کلمات باب سه این کتاب را معرفی می‌کنند. این قسمت را می‌توان در قالب جمله‌ای کامل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «این است دعای حَبَّقُوق نبی که به درگاه خداوند[یهوه] آن را استغاثه می‌کند[آن را مطرح می‌کند].»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])

View File

@ -1,15 +1,19 @@
## خبر تو را شنیدم
# خبر تو را شنیدم
معانی محتمل عبارتند از: ۱) «من شنیدم که مردم درباره آنچه در گذشته انجام داده‌ای گفت‌وگو می‌کنند.» یا ۲) «من شنیدم چیزی که تو گفتی.»
معانی محتمل عبارتند از: ۱) «شنیدم که مردم درباره آن چه در گذشته انجام داده‌ای حرف می‌زنند.» یا ۲) «آن چه گفتی را شنیدم»
## عمل خویش را زنده کن
# عمل خویش را زنده کن
حبقوق از یهوه می‌گوید که آنچه در گذشته انجام داده است دوباره انجام می‌دهد چنانکه یهوه سببی برای زنده‌ماندن عمل خود است. ترجمه جایگزین: «باری دیگر اعمال‌ات را زنده کن» یا «دگره‌باره انجام بده، چیزی را که پیش‌تر انجام داده‌ای» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
حبقوق به نحوی از این که خداوند[یهوه] دوباره اعمال گذشته خود را انجام می‌دهد سخن می‌گوید که گویی می‌خواهد باعث زنده شدن دوباره اعمال خود شود. ترجمه جایگزین: «باری دیگر اعمالت را زنده کن» یا «مجدداً آن چه را که قبلاً انجام داده‌ای، انجام ده»
## در میان [این] سالها
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
این اصطلاح به زمانی که حبقوق این دعا را می‌گذارد ارجاع دارد، و نه در زمانی در گذشته که یهوه برای خلاصیدن(رهانیدن) مردمش عمل کرده بود. ترجمه جایگزین: «در روزگار ما» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
# در میان [این] سال‌ها
## معروف ساز
این اصطلاح به زمانی که حبقوق این دعا را می‌کند اشاره دارد نه زمانی که برای نجات قوم خود عمل کرده است. ترجمه جایگزین: «در روزگار ما»
«عمل خود را معروف ساز» یا «سببی باش تا  عمل تو معرف اقوام باشد.»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
# معروف ساز
«عمل خود را معروف ساز» یا «باعث شود قوم عمل تو را بشناسند» 

View File

@ -1,15 +1,19 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی
حبقوق توصیف‌کردن رویایش از آمدن یهوه برای داوری دشمنانش و رهانیدن قومش را می‌آغازد، این رویا تا انتهای حبقوق ۳:۱۵ ادامه می‌یابد. [رویا] سرشار از زبانی استعاری است و از انواع گوناگون تشبیهات سود می‌برد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
حبقوق توصیف‌ کردن رویای خود را آغاز می‌کند. خداوند[یهوه] در رویای حبقوق برای داوری دشمنان و نجات قومش می‌آید. این رویا تا حبقوق ۳: ۱۵ ادامه می‌یابد و از زبانی استعاری و ساختار همگون[موازی] استفاده می‌کند.
## خدا از تیمان آمد و قدّوس از جبلِ فاران
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]])
تیمان و کوه فاران هر دو در جنوب یهودیه (یهودا) قرار داشتند. حبقوق از آمدن خدا به یهودیه از سوی کوه سینا می‌گوید.
# خدا از تیمان آمد و قدّوس از جبلِ فاران
## جلال او آسمانها را پوشانید
تیمان و کوه فاران هر دو در جنوب یهودا قرار داشتند. حبقوق می‌گوید که خدا از یهودا به سمت کوه سینا می‌آید. 
«فَرِ( شکوه و جلال) او آسمان را پوشانید.» کلمه «جلال» در اینجا به نور تابناکی اشاره دارد که نویسندگان کتاب مقدس اغلب با حضورِ خدا همسان می‌دانند.
# جلال او آسمان‌ها را پوشانید
## زمین از تسبیح او مملو گردید
«فَرِ[شکوه و جلال] او آسمان را پوشانید.» کلمه «جلال» در اینجا به نور تابناکی اشاره دارد که نویسندگان کتاب مقدس اغلب آن را مربوط به حضورِ خدا می‌دانند.
کلمه «تسبیح/ستایش» در اینجا کنایه‌ای است برای خصایص(صفات) خدا که سبب می‌شود تا اقوام حمدش را گویند. ترجمه جایگزین: «زمین از جلالش مملو بود.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])
# زمین از تسبیح او مملو گردید
کلمه «تسبیح/ستایش» کنایه از صفات خداست که باعث ستایش شدن او توسط قوم می‌شوند. ترجمه جایگزین: «زمین از جلالش مملو بود.»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]])

View File

@ -1,15 +1,17 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه می‌دهد.
حبقوق به توصیف کردن رویایش از خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد.
## (با) پرتویی مثل نور
# پرتُوِ او مثل‌ نور بود
کلمه «پرتو» در اینجا احتمالا به پرتویی اشاره دارد که اغلب با جلال خدا همسان است. معانی احتمالی عبارتند از: ۱) پرتو جلال یهوه شبیه درخشش آذرخش بود یا ۲) پرتو جلال یهوه شبیه برآمدن خورشید است.
کلمه «پرتو» احتمالاً به درخششی اشاره دارد که اغلب با جلال خدا همسان است. معانی احتمالی عبارتند از: ۱) پرتوی جلال خداوند[یهوه] شبیه درخشش آذرخش بود یا ۲) پرتوی جلال خداوند[یهوه] شبیه برآمدن خورشید است.
## و از دست وی شعاع ساطع گردید
# و از دست وی شعاع ساطع گردید
حبقوق [چنان] از درخشش آذرخش می‌گوید که گویی آنها جنگ‌افزارهایی هستند که یهوه در دست‌اش دارد(نگه‌داشته‌ است). (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
حبقوق به نحوی از درخشش آذرخش سخن می‌گوید که گویی آنها سلاحی دو شاخه هستند که خداوند[یهوه] در دست‌ خود نگه داشته است. 
## ستر قوّت او در آنجا بود
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
کلمه «آنجا» به دستان یهوه اشاره دارد. معانی محتمل عبارتند از: ۱) جهش‌های آذرخش که حبقوق می‌بیند نشانه‌ی کوچکی از قدرت کاملی است که او نمی‌تواند پوشیده در دستان یهوه ببیند یا ۲) یهوه قدرت‌اش را  در دستانش تا زمانی آماده برای استفاده از آن باشد، می‌پوشاند.
# ستر قوّت او در آنجا بود
کلمه «آنجا» به دست یهوه اشاره دارد. معانی محتمل عبارتند از: ۱) بارقه‌های رعدی که حبقوق می‌بیند تنها ارائه‌ای جزئی از تمام قدرت خداوند[یهوه] هستند، قدرتی که در دست او پنهان است. یا ۲) خداوند[یهوه] قدرت خود را در دستش پنهان می‌کند تا وقتی که آماده به کار بردن آن شود. 

View File

@ -1,3 +1,3 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
این صفحه عمدا خالی گذاشته شده است.
این صفحه تعمدا خالی گذاشته شده است.

View File

@ -1,27 +1,33 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه می‌دهد.
حبقوق به توصیف کردن رویایش از خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد.
## او بایستاد
# او بایستاد
این به این معنی است که یهوه از قدم زدن باز ایستاد، نه آنکه او از وضعیتی نِشسته بلند شده باشد.
این قسمت بدان معناست که خداوند[یهوه] از گام برداشتن باز ایستاد و بی‌حرکت ماند. این کلمه به معنای سر پا ایستادن خداوند[یهوه] نیست. 
## زمین را پیمود
# زمین را پیمود
معانی محتمل عبارتند از: ۱)کلمه‌ای که تحت عنوان «پیمود» ترجمه شده می‌تواند همچون یک «تکان دادن» باشد یا ۲) او پیش از محول کردن سرزمین‌ها (سرنوشت) به فرماندارانش زمین را چونان یک فاتح از زیر نظر گذراند.
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلمه‌ای که به «پیمود» ترجمه شده را می‌توان به «تکان داد» نیز ترجمه کرد یا ۲) او پیش از محول کردن قسمت‌های مختلف آن زمین به والیان مختلف مثل فاتحی آن زمین را پیمود و بررسی کرد. 
## کوههای ازلی ... تل‌های ابدی
# کوههای ازلی ... تل‌های ابدی
« کوههای که از آغاز زمان وجود داشتند ... تپّه‌هایی که تا پایان زمان وجود خواهند داشت.» اگر زبان شما کلمات متفاوتی برای «تپّه» و «کوهستان» یا [همچنین] برای «ازلی» و «ابدی» ندارد، شما می‌توانید آنها را مرکب سازید آنچنان‌که UDB انجام داده است.
«کوههایی که از آغاز زمان وجود داشتند...تپّه‌هایی که تا پایان زمان وجود خواهند داشت.» اگر زبان شما کلمات متفاوتی برای «تپّه» و «کوه» یا برای «ازلی» و «ابدی» ندارد، می‌توانید این کلمات را مثل ترجمه UDB با هم ترکیب کنید.
## کوههای ازلی جستند
# کوههای ازلی جستند
این می‌تواند به شکلی معلوم بیان شود. ترجمه جایگزین: «کوههای ازلی فرو ریختند» یا «او کوههای ازلی را متلاشی کرد.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
این قسمت را می‌توان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حتی کوه‌های ازلی فرو ریختند» یا «او کوههای ازلی را متلاشی کرد.»
## تل‌های ابدی خم شدند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive]])
تپّه‌هایی که چونان سطح زمین مسطح می‌شوند و گفتنی است که گویا اقوامی هستند که در پیشگاه یهوه تعظیم می‌کنند. ترجمه جایگزین: «تپّه‌های ابدی به زمین افتادند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
# تل‌های ابدی خم شدند
## طریق‌های او جاودانی است
اینجا به نحوی از تپه‌هایی که مثل زمینْ مسطح می‌شوند سخن گفته شده که گویی این تپه‌ها کسانی هستند که در حضور خداوند[یهوه] تعظیم می‌کنند. ترجمه جایگزین: «تپّه‌های ابدی فرو ریختند»
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلمات «طریق او» می‌تواند استعاره‌ای باشد که از یهوه و اعمال او همچون مسیری که او می‌پیماید، می‌گوید. ترجمه جایگزین: «او جاودانی است» یا ۲) حبقوق از مسیری که یهوه در رویا در آن به شکلی ابدی گام برمی‌دارد می‌گوید که این نشانه‌ی همان مسیری است که یهوه از عهد دیرین داشته است. ترجمه جایگزین: «او در مسیری باستانی گام برمی‌دارد.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
# طریق‌های او جاودانی است
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلمات «طریق او» ممکن است استعاره‌ای باشد که از خداوند[یهوه] و اعمال او همچون مسیری که بر آن قدم می‌گذارد سخن می‌گوید. ترجمه جایگزین: «او جاودانی است» یا ۲) حبقوق مانند امری ازلی از مسیری که خداوند[یهوه] در رویا بر آن قدم بر می‌دارد سخن می‌گوید؛ چنین توصیفی نشان می‌دهد که خداوند[یهوه] همان طریقی را پیش گرفته که در دوران باستان آن را طی کرده است. ترجمه جایگزین: «او در مسیری باستانی گام برمی‌دارد.»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,11 +1,15 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه می‌دهد.
حبقوق به توصیف کردن رویایش از خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد.
## خیمه‌های کوشان را در بلا دیدم. و چادرهای زمین مدیان لرزان شد.
# خیمه‌های کوشان را در بلا دیدم. و چادرهای زمین مدیان لرزان شد
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلمات «خیمه‌ها» و «چادرها» کنایه‌هایی برای افرادی که در آن خیمه‌ها زندگی می‌کنند، هستند. ترجمه جایگزین: «مردمان کوشان را در خیمه‌هایشان در بلا  و مردم مدیا را در چادرهایشان لرزان دیدم.» یا ۲) این استعاره‌ای است که در آن حبقوق از خیمه‌هایی در کوشان و مدیان که در اثر طوفان برده شدند، سخن می‌گوید گویی که آنها افرادی هستند که در بلا لرزانند. ترجمه جایگزین: «خیمه‌های کوشان را بر باد داده شده همچون مردم بلا دیده و چادرهای سرزمین مدیان را لرزان چونان مردمی که بودند، دیدم.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلمات «خیمه‌ها» و «چادرها» کنایه از افرادی هستند که در آن خیمه‌ها زندگی می‌کنند. ترجمه جایگزین: «مردمان کوشان را در خیمه‌هایشان در بلا و مردم زمین مدیان را در چادرهایشان لرزان دیدم.» یا ۲) حبقوق در این استعاره به نحوی از این که باد و طوفان خیمه‌هایی در کوشان و مدیان را با خود می‌برد سخن می‌گوید که گویی آن خیمه‌ها افرادی هستند که از سختی و عذاب به خود می‌لرزند. ترجمه جایگزین: «خیمه‌های کوشان را دیدم که چون مصیبت‌زدگان بر باد شدند و چادرها را دیدم که چون مردم می‌لرزیدند»
## کوشان
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
این می‌تواند ۱) نام گروهی از افراد ناشناخته یا ۲) همانند کوش، باشد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]] and [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])
# کوشان
این می‌تواند ۱) نام گروهی از افراد ناشناخته یا ۲) این گروه همان کوشیان هستند. 
(See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]] and [[rc://en/ta/man/translate/translate-unknown]])

View File

@ -1,5 +1,7 @@
## بر اسبان خود و ارابه‌های فتح‌مندی خویش سوارشدی
# بر اسبان خود و ارابه‌های فتح‌مندی خویش سوارشدی
عبارات «اسبان تو» و «ارابه‌های فتح‌مندی تو» هردو به یک چیز اشاره می‌کنند. این [عبارت] از یهوه چنان‌که گویا او جنگاوری است که ارابه‌ای در نبرد (جنگ) می‌راند، می‌گوید. ترجمه جایگزین: «تو ارابه‌های اسبان ظفرمندی خویش را سوار شدی». (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
عبارات «اسبان تو» و «ارابه‌های فتح‌مندی تو» هردو به یک چیز اشاره می‌کنند. این قسمت به نحوی از خداوند[یهوه] سخن می‌گوید که گویی او جنگجویی است و ارابه‌‌ای را که توسط اسب کشیده می‌شود، به میدان جنگ می‌‌‌راند. ترجمه جایگزین: «تو ارابه‌های خود را که توسط اسب‌ها کشیده می‌شدند، به سوی پیروزی راندی»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-doublet]])
##

View File

@ -1,13 +1,15 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه می‌دهد.
حبقوق به توصیف کردن رویایش از خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد.
## کمان تو تماما برهنه شد
# کمان تو تماما برهنه شد
این بدان معنی است که یهوه کمانش را از محفظه‌اش درآورده و آماده برای رها (پرتاب) کردن است. ترجمه جایگزین: «تو آماده برای رها کردن کمانت استی» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
این بدان معنی است که خداوند[یهوه] کمانش را از محفظه‌اش درآورده و آماده شلیک کردن است. ترجمه جایگزین: «تو آماده شده‌ای تا کمانت را شلیک کنی»
## زمین را به نهرها مُنشَقّ ساختی
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
معانی محتمل عبارتند از: ۱) «تو رودخانه‌هایی آفریدی که زمین‌ها را تقسیم می‌کنند که از بستر آنها رودها جاری‌اند» یا ۲) «تو زمین را گشوده‌ای و رودها به سمت جلو در جریان‌اند.»
# زمین را به نهرها مُنشَقّ ساختی
معانی محتمل عبارتند از: ۱) «تو رودخانه‌هایی آفریدی که زمین‌هایی که بر آنها جاری هستند را تقسیم می‌کنند» یا ۲) «تو زمین را گشوده‌ای و رودها به سمت جلو در جریان‌ هستند.»
##

View File

@ -1,15 +1,21 @@
## کوهها تو را دیدند و لرزان گشتند
# کوهها تو را دیدند و لرزان گشتند
تأثیراتی که حضور یهوه بر کوهها دارد به گونه‌ای است که گویا کوهها افرادی بودند که از درد به خود می‌پیچیدند. این ممکن است اشاره به کوههایی باشد که توسط زمین‌لرزه به لرزه درآمده باشند یا ناظر بر آبی باشد که دوطرف (اطراف) کوهها را می‌سایید و به جلو جریان می‌یابد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
اینجا به نحوی از تأثیراتی که حضور خداوند[یهوه] بر کوه‌ها دارد سخن گفته شده که گویی کوه‌ها افرادی بودند که از درد به خود می‌پیچند. چنین توصیفی ممکن است به کوه‌هایی اشاره داشته باشد که بر اثر زمین‌لرزه به لرزه درآمده‌اند یا به آب ناشی از طوفان اشاره دارد که هنگام جاری شدن از دامنه باعث فرسایش کوه می‌شود.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
## سیلاب‌ها جاری شد
معانی محتمل عبارتند از: ۱) باران‌های سیل‌آسا بر کوه‌ها فرو می‌ریزند یا ۲) باران سببی بود که جریان‌های خروشان [آب] از کوهها فروریزند.
معانی محتمل عبارتند از: ۱) باران‌های سیل‌آسا بر کوه‌ها فرو می‌ریزند یا ۲) باران باعث شد که جریان‌های خروشان [آب] از کوهها فروریزند.
## لجّه آواز خود را داد
صداهای بلندی که دریا می‌سازد چون باد و طوفانی که بر فراز آن می‌وزد به گونه‌ای است که گویا دریا شخصی است که آغاز به فریاد بلند کشیدن کرده است. ترجمه جایگزین: «لجّه خروشید» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
اینجا به نحوی از اصواتی که باد و طوفان هنگام برخورد با آب دریا ایجاد می‌کنند سخن گفته شده که گویی دریا شخصی است که بلند فریاد زدن را آغاز می‌کند. ترجمه جایگزین: «لجّه خروشید»
## (امواج) خویش را برافراشته
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
سطح آب دریا افزایش می‌یابد و وزش بادها سبب ایجاد موج‌ها در دریا می‌شود و این به گونه‌ای است که گویا دریا شخصی است که دستهای (موج‌های) خویش را بلند کرده است. ترجمه جایگزین: «امواج از دریا بالا آمدند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
## خویش را....برافراشته
اینجا به نحوی از افزایش سطح دریا و ایجاد شدن امواج به واسطه وزش بادهای طوفانی بر دریا سخن گفته شده که گویی دریا شخصی است که امواج[دست‌های] خود را بلند می‌کند. ترجمه جایگزین: «امواج از دریا بالا آمدند»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])

View File

@ -1,19 +1,21 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه می‌دهد.
حبقوق به توصیف کردن رویایش از خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد.
## آفتاب و ماه ایستادند
# آفتاب و ماه ایستادند
خورشید و ماه در آسمان حرکت نمی‌کنند و این به گونه‌ای است که گویا آنها افرادی هستند که به راه‌رفتن پایان داده‌اند و اکنون ایستاده‌اند. ترجمه جایگزین: «خورشید و ماه از حرکت کردن ایستادند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
اینجا به نحوی از این که خورشید و ماه در آسمان حرکت نمی‌کنند سخن گفته شده که گویی کسانی هستند که دیگر راه نمی‌روند و ساکن ایستاده‌اند. ترجمه جایگزین: «خورشید و ماه از حرکت بازایستادند»
## در برجهای خود
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification]])
## در برج‌های خود
«در آسمان»
## از نور تیرهایت ... از پرتو نیزه برّاق تو
# از نور تیرهایت ... از پرتو نیزه برّاق تو
این دو عبارت معنای مشابهی دارند و می‌گویند چرا خورشید و ماه ایستاده‌اند. از در خشش آذرخش در آسمان چنان گفته می‌شود که گویی آنها تیرهایی رها شده از کمان یهوه و یا نیزه‌ای درخشان که او از آسمان پرتاب کرده است، هستند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
این دو عبارت معنای مشابهی دارند و دلیل ساکن ماندن خورشید و ماه را مطرح می‌کنند. اینجا به نحوی از درخشش رعد در آسمان سخن گفته شده که گویی تیرهایی هستند که یهوه از کمان خود شلیک می‌کند یا نیزه‌‌ای درخشان هستند که یهوه از آسمان آنها را پرتاب می‌کند.  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-parallelism]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
## (نور تیرهایت پرّانت)
# نور تیرهایت 
«نور تیرهای پرّانت»

View File

@ -1,7 +1,9 @@
## غضب
# غضب
خشم یک فرد که از بی‌عدالتی رنج می‌کشد.
## امّت‌ها را پایمال نمودی
# امّت‌ها را پایمال نمودی
یهوه مردمِ امّت‌ها را مجازات می‌کند و این چنان است که او امّت‌ها را [چون خرمن]  کوبیده است. خرمن کوبی اشاره به عمل ورزا یا دیگر حیوانات روی ساقه‌های غلات به منظور خورد کردن و لِه کردن آنها برای برداشت کردن غلات است.  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
اینجا به نحوی از این که خداوند[یهوه] مردم امت‌ها را مجازات می‌کند سخن گفته شده که گویی او امت ها را خرمنکوبی می‌کند. خرمن‌کوبی به استفاده از گاو نر یا حیوانی دیگر برای کوبیدن محصول به منظور جدا کردن کاه از دانه اشاره دارد.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,15 +1,19 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه می‌دهد. آخرین جمله در این آیه دشوار برای برگردانیدن است و برای فهم راههای متفاوت ترجمه آن، هریک از یادداشت‌های ترجمه جمله [مذکور] را بخوانید.
حبقوق به توصیف کردن رویایش از خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد. آخرین جمله در این آیه دشوار برای برگردانیدن است و برای فهم راههای متفاوت ترجمه آن، هریک از یادداشت‌های ترجمه جمله [مذکور] را بخوانید.
## برای نجات قوم خویش بیرون آمدی
# برای نجات قوم خویش بیرون آمدی
کلمه «نجات» می‌تواند با یک فعل ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «برای رهانیدن قوم خویش بیرون آمدی»(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
کلمه «نجات» می‌تواند به یک فعل ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «برای رهانیدن قوم خویش بیرون آمدی»
## مسیح خود
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
«کسی که تو مسح کرده‌ای.» این عبارت در اینجا به کسی که یهوه او را برگزیده، اشاره دارد. معانی محتمل عبارتند از: ۱) « قومی که تو برگزیده‌ای» یا «امتی که تو برگزیده‌ای» یا ۲) «شاهی که تو برگزیده‌ای.»
# مسیح خود
## سر را از خاندان شریران زدی و اساس آن را تا به گردن عریان نمودی
«کسی که تو مسح کرده‌ای.» این عبارت در اینجا به کسی که یهوه او را برگزیده، اشاره دارد. معانی محتمل عبارتند از: ۱) «قومی که تو برگزیده‌ای» یا «امتی که تو برگزیده‌ای» یا ۲) «شاهی که تو برگزیده‌ای.»
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کشتن رهبر و انهدام یک قوم چنان است که گویی فردی خانه‌ای را ویران کرده است. در اینجا رهبر، سر است که [چونان] سقفی برای خانه است و «اساس» و «گردن» دیگر بخش‌های خانه را می‌نمایانند. ترجمه جایگزین: «تو سقف شریران را منهدم می‌کنی و مابقی ساختمان را درهم می‌کوبی» یا «رهبر شریران را نابود می‌کنی و پیروانشان(امتشان) را بکلی از بین می‌بری» یا ۲) کشتن رهبر و ازبین بردن افتخار و قدرت از یک قوم چنان است که گویی فردی سر(گردن) یک شخص زده است و تمام لباس‌های او را درآورده است. در اینجا رهبر «سر» است و «خانه» اقوام را که [چون] تن هستند، می‌نمایاند. ترجمه جایگزین: «شریران و رهبرشان چونان مردی هستند که تو سرش را زده‌ای  و تن‌اش را از پا تا به گردن عریان کرده‌ای» یا «تو رهبر شریران را کشته‌ای و قدرت شریران را به کلی از بین می‌بری» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
# سر را از خاندان شریران زدی و اساس آن را تا به گردن عریان نمودی
معانی محتمل عبارتند از: ۱) اینجا به نحوی از کشتن رهبر و انهدام یک قوم سخن گفته شده که گویی فردی در حال خراب کردن خانه است. در این قسمت رهبر، سرْ یعنی بام آن خانه است و «اساس» و «گردن» به بخش‌های دیگر خانه اشاره دارند. ترجمه جایگزین: «تو سقف خانه شریر را نابود می‌کنی و مابقی ساختمان را درهم می‌کوبی» یا «رهبر امت شریر را می‌کشی و آن امت را کاملاً نابود خواهی کرد» یا ۲) اینجا به نحوی از کشتن رهبر و از میان بردن افتخار و قدرت از قوم سخن گفته شده که گویی فردی بر سر شخصی دیگر می‌کوبد و لباس را از تن او در می‌آورد. رهبر «سر» است و «خانه» به مردم اشاره دارد که بدن هستند. ترجمه جایگزین: «شریران و رهبر آنها مثل کسی هستند که تو سر او را کوبیده‌ای و از گردن[سر] تا پا لباس را از او کنده‌ای» یا «رهبر شریران را کشته‌ و قدرت شریران را به کلی از بین می‌بری»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,15 +1,21 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه می‌دهد.
حبقوق به توصیف کردن رویایش از خداوند[یهوه] ادامه می‌دهد.
## سر سرداران ایشان را به عصای خودشان مجروح ساخته‌ای
# سر سرداران ایشان را به عصای خودشان مجروح ساخته‌ای
کلمه «-َش» به رهبر(سرکرده) کلدانیان اشاره دارد. معانی محتمل عبارتند از: ۱) این استعاره‌ای است که در آن چنین به نظر می‌رسد که جنگاوران همچون یک تن و سرکرده(رهبر) چون یک سر است. ترجمه جایگزین: «با نیزه خودشان سرکرده‌ای که جنگاوران را رهبری می‌کرد، کشته‌ای» یا ۲) کلمه «سر» به سرهای هر کدام از جنگاوران اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «با نیزه‌ی سرکرده‌شان، سر هرکدام از جنگاورانش را مجروح ساخته‌ای» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
پسوند «-شان» در کلمه خودشان به رهبر(سرکرده) کلدانیان اشاره دارد. معانی محتمل عبارتند از: ۱) این استعاره‌ای است که در آن به نحوی از جنگاوران سخن گفته شده که گویی آنها یک بدن هستند و رهبرشان سر آن بدن است. ترجمه جایگزین: «با نیزه خود او، رهبر آن جنگجویان را کشتی» یا ۲) کلمه «سر» به سر هر یک از جنگاوران اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «با نیزه‌ سرکرده جنگجویان، سر هریک را شکافتی[سوراخ کردی]»
## مثل گردباد آمدند
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
قدرت و چالاکی کلدانیان هنگامی‌که آنها به مردم اسرائیل حمله می‌کردند با آمدن یک گردباد ناگهانی مقایسه شده است. ترجمه جایگزین: «آنها چونان گردبادی با شتاب آمدند» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
# مثل گردباد آمدند
## خوشی ایشان در این بود که مسکینان را درخَفیه ببلعند
قدرت و چالاکی کلدانیان هنگامی‌ که به قوم اسرائیل حمله می‌کردند با آمدن طوفانی ناگهانی مقایسه شده است. ترجمه جایگزین: «آنها مثل گردبادی با شتاب آمدند»
کلمه «خوشی» در اینجا به معنای به وجد آمدن برای مناسبات بد(شوم) است و می‌تواند با یک فعل ترجمه شود. جنگاوران سنگدلانه با مردم رفتار می‌کنند یا آنها را می‌کشند گویا جنگاوران جانورانی درنده (وحشی) هستند که شکارشان را به مکانی مخفی (امن) حمل می‌کنند تا آن را بخورند. ترجمه جایگزین: «آنها چونان شخصی که مخفیانه مسکینان را می سپوخت مشعوف بودند» یا «آنها به گاه سرکوب مسکینان به وجد می‌آمدند چنانکه گویی آنها را می‌خوردند چونان درنده‌ای که شکارش را می‌بلعید» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-simile]])
# خوشی ایشان در این بود که مسکینان را درخَفیه ببلعند
کلمه «خوشی» در اینجا به معنای شادی کردن بنا بر دلیلی بد است و می‌توان آن را به فعل نیز ترجمه کرد. اینجا به نحوی از این که جنگاوران سنگدلانه با مردم رفتار می‌کنند یا آنها را می‌کشند سخن گفته شده که گویی جنگاوران جانورانی درنده(وحشی) هستند که شکارشان را به مخفیگاه خود می‌برند تا آن را بخورند. ترجمه جایگزین: «آنها مثل شخصی که در خفا از مسکینان سوء استفاده می‌کرد شادمانی کردند» یا «آنها به گاه سرکوب مسکینان به وجد آمدند، چنان که گویی مسکینان را مثل درنده‌ای در لانه خود می‌خوردند»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,3 +1,5 @@
## انبوه آبهای بسیار
# انبوه آبهای بسیار خرامیدی‌
یهوه سبب می‌شود که آبها غلیان کنند چنان که به نظر می‌رسد او آبها را در توده عظیمی تلنبار می‌کرد(؟) ترجمه جایگزین: «سببی برای غلیان کردن آبها بود» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
اینجا به نحوی از این که خداوند[یهوه] باعث خروشیدن آبها می‌شود سخن گفته شده که گویی او آبها را مثل توده‌ای بر هم انباشته می‌کند. ترجمه جایگزین: «باعث خروشیدن آبها شدی»
  (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,23 +1,29 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق واکنش‌اش به رویایش از یهوه را توصیف‌ می‌کند.
حبقوق واکنش خود نسبت به رویایش از خداوند[یهوه] را توصیف‌ می‌کند.
## شنیدم
# شنیدم
شما باید آنچه را که حبقوق شنیده است را بفهمانید( خاطر نشان کنید). معانی محتمل عبارتند از: ۱) «من هرچیزی را در این رویا شنیدم» یا ۲) « من شنیدم که یهوه چونان طوفانی عظیم نزدیک می‌شود» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
شما می‌توانید شنیده حبقوق را مشخص کنید. معانی محتمل عبارتند از: ۱) «در آن رویا همه چیز را شنیدم» یا ۲) «شنیدم که خداوند[یهوه] مثل طوفانی عظیم نزدیک می‌شود.»
## احشایم بلرزید
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
کلمه‌ای که در اینجا چون «احشاء» ترجمه شده است عینا شکم است. اگر زبان شما دارای [واژه‌ای] برای یک اندام داخلی خاص است که برای بیان احساس ترسی بزرگ استفاده می‌شود، شما می‌توانید به استفاده آن ملاحظه داشته باشید. ترجمه جایگزین: «قلبم ایستاد (قلبم تپش گرفت)» یا «زَهله ترک شدم» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# احشایم بلرزید
## از آواز آن لبهایم بجنبید
کلمه‌ای که در اینجا چون «احشاء» ترجمه شده است عیناً به معنای «شکم» است. اگر در زبان خود برای ابراز ترس شدید از عضوی خاص از بدن استفاده می‌کنید، می‌توانید به کارگیری آن کلمه در این قسمت را مد نظر داشته باشید. ترجمه جایگزین: «قلبم تند تند به طپش افتاد» یا «دلم را [از ترس] به هم زد»(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
لرزیدن لب‌ها یکی دیگر از واکنش‌های خودبه‌خودی است که با ترسی بزرگ همراه است.
# از آواز آن لب‌هایم بجنبید
## پوسیدگی به استخوانهایم داخل شده
لرزیدن لب‌ها یکی دیگر از واکنش‌های غیر ارادی توامان با ترس است.
حبقوق از عدم داشتن توان در بدنش چنان سخن می‌گوید که گویا استخوانهایش شروع به پوسیدگی کردند. شما می‌توانید استفاده یک اصطلاح در اینجا را از زبان خودتان لحاظ داشته باشید. ترجمه جایگزین: «بدن من به سستی گرایید (شل شد) گویا استخوانهایم فاسد شده‌اند.(گویا زانوانم به سستی گراییده‌اند)» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# پوسیدگی به استخوانهایم داخل شده
## در جای خود لرزیدم
حبقوق به نحوی از بی‌قوتی جسم خود سخن می‌گوید که گویی استخوان‌های او در حال پوسیدن هستن. شما می‌توانید در زبان خود از اصطلاحی دیگر استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «بدنم سست شد،‌ گویی که استخوان‌هایم در حال پوسیدن بودند»
کلمات «در جای خودم» اشاره به آنچه که در زیر اوست (آنچه بر روی آن ایستاده است) دارد. معانی محتمل برای این اصطلاح عبارتند از: ۱) «پاهای من(زانوان من) لرزیدند» یا ۲) «من در جایگاه خود می‌لرزیدم.» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]] and [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
# در جای خود لرزیدم
کلمات «در جای خودم» اشاره به آنچه که در زیر اوست دارد. معانی محتمل برای این اصطلاح عبارتند از: ۱) «پاهای من(زانوان من) لرزیدند» یا ۲) «در جای خود می‌لرزیدم»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom]])

View File

@ -1,11 +1,13 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق واکنش‌اش به رویایش از یهوه را توصیف‌ می‌کند.
حبقوق واکنش خود به رویایش از خداوند[یهوه] را توصیف‌ می‌کند.
## اگرچه حاصل زیتون ضایع گردید
# اگرچه حاصل زیتون ضایع گردد
«اگر چه حاصل درخت زیتون افت می‌کند» یا «اگرچه درخت زیتون عقیم در تولید کردن زیتون است»
«اگرچه تولید محصول درخت زیتون متوقف شود» یا «اگرچه درخت زیتون دیگر محصول نیاورد» 
## اگرچه رمه‌ها در طویله نباشند
# گله‌ها از آغل‌ منقطع‌ شود
کلمه «رمه» ممکن است اشاره‌ای به گوسفند یا بزها یا هردو باشد. کلمه «طویله» اشاره به منطقه‌ای محصور، جایی که چوپان‌ها رمه‌شان را نگهداری می‌کنند است. حبقوق از رمه‌ای که در حال محو شدن است سخن می‌گوید گویی که فردی چونان که شاخه‌ای را از درخت می‌برد رمه را منقطع می‌سازد. ترجمه جایگزین: «اگرچه تمام رمه‌ها تلف می‌شود و طویله‌ها خالی است» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
کلمه «گله‌ها» ممکن است به گوسفندان یا بزها و یا هردوی آنها اشاره داشته باشد. کلمه «آغل» به منطقه‌ای محصور که چوپان‌ها در آن گله خود را نگهداری می‌کنند اشاره دارد. حبقوق به نحوی از گله‌ای که در حال مرگ است سخن می‌گوید که گویی فردی می‌خواهد مثل شاخه درخت گله را منقطع سازد. ترجمه جایگزین: «اگرچه تمام رمه‌ها تلف شده و آغل‌ها خالی باشد»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,7 +1,9 @@
## اطلاعات کلی
# اطلاعات کلی:
حبقوق همچنان واکنش‌اش نسبت به رویایش از یهوه را توصیف می‌کند و تصمیم می‌گیرد تا او را نیایش( ستایش) کند.
حبقوق همچنان واکنش خود را نسبت به رویایش از خداوند[یهوه]، توصیف می‌کند و تصمیم می‌گیرد تا او را ستایش کند.
## خدای نجات خویش
# خدای نجات خویش
کلمه «نجات» می‌تواند با یک فعل ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «خدای رهایی دهنده‌ام» (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])
کلمه «نجات» می‌تواند به یک فعل ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «خدای رهایی دهنده‌ام»
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-abstractnouns]])

View File

@ -1,3 +1,5 @@
## پای‌هایم را مثل پای‌های آهو می‌گرداند. مرا بر مکان‌های بلندم خواهد ساخت
# پای‌هایم را مثل پای‌های آهو می‌گرداند. مرا بر مکان‌های بلندم خواهد ساخت
حبقوق از یهوه که او را ایمن نگه‌ می‌دارد و توانا به زنده ماندن در دوران سختی ساخته است، سخن می‌گوید آنچنان که یهوه او را چونان آهویی ساخته که می‌تواند از جهت‌های ناهموار و خطرناک کوه به سادگی صعود کند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])
حبقوق به نحوی از این که خداوند[یهوه] از او مراقبت می‌کند و او را قادر به زنده ماندن می‌کند سخن می‌گوید که گویی خداوند[یهوه] جای پای او را مثل گام‌های گوزنی که از مسیرهای ناهموار و خطرناک در دامنه کوه بالا می‌رود، مستحکم می‌سازد.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor]])

View File

@ -1,13 +1,15 @@
## حبقوق بخش ۳، یادداشت‌های عمومی
# نکات کلی حبقوق ۳
### ساختار و صورت‌بندی
#### ساختار و قالب‌بندی
برخی از ترجمه ها هر خط شعر را کمی مایل به راست نسبت به بقیه متن تنظیم می کند تا خواندن آن آسان تر شود. نسخه ULB این [روش] را با شعر در ۳: ۱-۱۹ انجام می‌دهد.
برخی از ترجمهها هر خط شعر را کمی متمایل به چپ نسبت به بقیه متن تنظیم می‌کند تا خواندن آنها آسان تر شود. نسخه ULB این  را با اشعار در ۳: ۱-۱۹ انجام می‌دهد.
### مفاهیم ویژه در این فصل
#### مفاهیم خاص در این باب
#### حدیث شاعرانه
#### شعر
##### این [فصل] دعایی در قالب شعر است که حبقوق [در آن] تشبیهات بدیع تکان دهنده‌ای را بکار می‌برد تا هراس‌اش از یهوه را نشان دهد. (See: [[rc://en/ta/man/translate/writing-poetry]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/fear]])
اگرچه این باب دعایی را مطرح می‌کند اما به حالت منظوم نگاشته شده است. حبقوق از تمثیل‌هایی[تصاویر] هولناک استفاده می‌کند تا به واسطه آنها ترس خود از خداوند[یهوه] را نشان دهد.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/writing-poetry]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/fear]])
#####

View File

@ -1,55 +1,61 @@
# مقدمه‌ای بر حبقوق
# معرفی کتاب حبقوق
## بخش یک: مقدمه عمومی
## بخش یک: مقدمه کلی
### رئوس مطالب
#### رئوس مطالب
##### ۱. حبقوق پرسش‌هایی از یهوه می‌پرسد (۱:۱-۴)
۱. حبقوق پرسش‌هایی از خداوند[یهوه] می‌پرسد (۱:۱-۴)
۲. یهوه پاسخ می‌دهد (۱: ۵-۱۱)
۲. خداوند[یهوه] پاسخ می‌دهد (۱: ۵-۱۱)
۳. حبقوق از یهوه پرسش‌های بیشتری می‌پرسد (۱-۱۲: ۲-۱)
۳. حبقوق از خداوند[یهوه] پرسش‌های بیشتری می‌پرسد (۱-۱۲: ۲-۱)
۴. یهوه دگرباره پاسخ می‌دهد (۲: ۲-۵)
۴. خداوند[یهوه] دوباره به پرسش‌های او پاسخ می‌دهد (۲: ۲-۵)
۵. حبقوق پنج ریشخند به ستمگران می‌زند. (۲: ۶-۲۰)
۵. حبقوق پنج شماتت[سرزنش] بر ضد شریران را اعلام می‌کند (۲: ۶-۲۰)
۶. حبقوق دعا می‌کند( نیایش می‌کند) (۳: ۱-۱۹)
۶. حبقوق دعا می‌کند (۳: ۱-۱۹)
### کتاب حبقوق درباره چیست؟
#### کتاب حبقوق درباره چیست؟
##### دیگر پیامبران علیه گناه و عدم اطاعت کردنِ اسرائیل از یهوه، گفتنه‌اند، اما حبقوق یهوه را درباره چیزهایی( کارهایی) که او انجام داده، باز پرسیده‌است. یهوه اظهار داشت(خاطر نشان کرده‌است) با فرستادن ارتش بابِلیان مردم یهودا را مجازات خواهد کرد. حبقوق شِکوِه داشت( ناراضی بود) زیرا بابِلیان بیشتر از مردم یهودا ستمگر بودند. یهوه حبقوق را اطمینان داد که همچنین بابِلیان را تنبیه خواهد کرد. (See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/prophet]], [[rc://en/tw/dict/bible/kt/lawofmoses]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/evil]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/justice]])
انبیای دیگر بر علیه گناه‌ و عدم اطاعت قوم از خداوند[یهوه] سخن گفته‌اند اما حبقوق نبی، خداوند[یهوه] را به خاطر اعمالش بازخواست می‌کند. خداوند[یهوه] در پاسخ به او گفت که با فرستادن ارتش بابِلی‌ها مردم یهودا را مجازات خواهد کرد. حبقوق نسبت به این موضوع خشنود نبود، چون بابِلیان شرورتر از مردم یهودا بودند. خداوند[یهوه] نیز به حبقوق اطمینان بخشید که بابلی‌ها به نوبه خود مجازات خواهند شد.
### عنوان این کتاب چگونه باید ترجمه شود؟
(See: [[rc://en/tw/dict/bible/kt/prophet]], [[rc://en/tw/dict/bible/kt/lawofmoses]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/evil]] and [[rc://en/tw/dict/bible/kt/justice]])
##### عنوان مرسوم این کتاب «کتاب حبقوق» یا تنها «حبقوق» است. مترجمان می‌توانند این را «سخنان حبقوق» بنامند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
#### عنوان این کتاب چگونه باید ترجمه شود؟
### چه کسی کتاب حبقوق را نوشته است؟
عنوان مرسوم این کتاب «کتاب حبقوق» یا تنها «حبقوق» است. مترجمان می‌توانند این را «سخنان حبقوق» بنامند.
##### حبقوق پیامبر این کتاب را نوشته است. در کتاب مقدس به غیر از این کتاب اشاره‌ای به حبقوق نشده است.
##### See: [[rc://en/ta/man/translate/translate-names]])
امپراتوری کلدانیان نام دیگری برای امپراتوری بابلیان است، و کتاب حبقوق بارها ( دفعات جداگانه) به این اشاره کرده است. این به ما کمک می‌کند تا [حدود] زندگی حبقوق را تخمین بزنیم. امپراتوری کلدانی در حدود ۷۲۰ تا ۵۳۸ پیش میلاد قدرت داشت و احتمالا حبقوق در حدود دوران ارمیا، صفنیا و ناحوم در طول مدت سلطنت یوشایا، یوحاق و یوآخیم در یهودا نبوت می‌کرد.
#### چه کسی کتاب حبقوق را نوشته است؟
## بخش دو: مفاهیم مهم مذهبی و فرهنگی
حبقوق نبی این کتاب را نوشته است. نام حبقوق نبی در جایی دیگر از کتاب مقدس جز این کتاب ذکر نشده است.
### چرا یهوه از یک ملت شریر برای تنبیه یهودا استفاده کرد؟
امپراتوری کلدانیان، نام دیگر امپراتوری بابلیان است و کتاب حبقوق چندین بار به آن اشاره می‌کند. چنین امری به ما کمک می‌کند دوره زمانی زندگی حبقوق را مشخص کنیم. امپراتوری کلدانی  حدود ۷۲۰ تا ۵۳۸ پیش از میلاد بر مسند قدرت بود و احتمالاً حبقوق در دوره ارمیا، صفنیا و ناحوم طی سلطنت یوشیا، یهواحاز و يهُوياقيم در یهودا نبوت می‌کرد.
##### حبقوق می‌خواست تا بداند چرا یهوه از یک ملت شریر برای تنبیه یهودا استفاده می‌کند. یهوه پاسخ داد که او ملل شرور را نیز داوری خواهد کرد. اما مردم نیکوکار به سبب وجود وفاداری به یهوه زنده خواهند ماند.
# بخش دو: مفاهیم مهم مذهبی و فرهنگی
#### چرا خداوند[یهوه] از یک امت[ملت] شریر برای تنبیه یهودا استفاده کرد؟
حبقوق می‌خواست دلیل مجازات شدن یهودا توسط امتی شریر را بداند. خداوند[یهوه] پاسخ داد که امت‌های شرور را به نوبه خود داوری خواهد کرد. اما پارسایان با وفاداری[ایمان] به خداوند[یهوه] زندگی خواهند کرد.
## بخش سه: مسائل مهم ترجمه
### چگونه می‌توانم سخنگو( صاحب سخن) را تشخیص دهم؟
#### چگونه می‌توانم سخنگو(متکلم) را تشخیص دهم؟
##### حبقوق با یهوه سخن گفت و یهوه پاسخش را داد. مترجم باید دقیق باشد برای تشخیص دادن در هر بخش که کدام سخنگو حبقوق یا یهوه است. مترجم ممکن است بخواهد هویت سخنگو را به صراحت بیان کند. (See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
حبقوق با خداوند[یهوه] سخن گفت و خداوند[یهوه] نیز به او پاسخ داد. مترجمین باید در مشخص کردن متکلم که در این کتاب حبقوق یا خداوند[یهوه] است، دقت به خرج دهند. مترجمین می‌توانند هویت متکلم را مشخص کنند.
(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-explicit]])
#####
### سبک نوشتاری کتاب حبقوق چیست؟
#### سبک نوشتاری کتاب حبقوق چیست؟
##### در دو فصل اول حبقوق از یهوه پرسش‌هایی می‌پرسد و یهوه پاسخ‌اش را می‌دهد. فصل سوم یک مزمور است و حبقوق روایت را با همسرایی و استفاده از ادوات [غنایی] به پایان می‌رساند.
حبقوق در دو باب اول از خداوند[یهوه] سوالاتی را می‌پرسد و یهوه به او پاسخ می‌دهد. باب سوم یک مزمور[سرود ستایشی] است. حبقوق به سالار سرایندگان[مغنیان] می‌گوید که از سازهای زهی استفاده کند و به این وسیله سخنان خود را به پایان می‌رساند.
### آیا حبقوق یهوه را به سوال یا چالش می‌کشد؟
#### آیا حبقوق یهوه را زیر سوال می‌برد یا به چالش می‌کشد؟
حبقوق به طور مستقیم با خدا سخن گفت و به نظر می‌رسد [ این] چالشی برای خدا باشد. حبقوق اقتدار خداوند را مورد سوال قرار نداد. او به یهوه گفت: که او نمی‌داند که یهوه چه کاری انجام می‌دهد. در برخی از فرهنگ ممکن است پرسیدن از [مرجع] اقتدار بدین نحو نابجا باشد. ممکن است ضرورت داشته باشد پرسش‌های حبقوق را با الفاظ دیگری بیان کنید تا تأکیدی باشد بر میل صادقانه او برای آموختن چرایی و چگونگی آنچه خدا انجام می‌دهد بدون آن‌که به او(خدا) شک داشته باشد.
حبقوق مستقیماً با خداوند[یهوه] سخن گفت و به نظر خدا را به چالش می‌کشد. حبقوق اقتدار[حجیت] یهوه را مورد سوال قرار نداد. حبقوق به خداوند[یهوه] گفت که عمل او را درک نمی‌کند. در برخی از فرهنگ‌ها ممکن است چنین روش سخن گفتن با مقامی بالاتر، نامناسب به حساب آید. مترجمین ممکن است مجبور شوند ترکیب سوالات را تغییر دهند تا بر میل خالصانه حبقوق جهت درک دلیل کار خدا بدون شک بردن به او، تاکید بیشتری بورزند.
#####

View File

@ -1,39 +1,43 @@
---
dublin_core:
conformsto: 'rc0.2'
contributor: []
creator: 'vMAST'
description: ''
format: 'text/markdown'
identifier: 'tn'
issued: '2019-04-13'
language:
direction: 'rtl'
identifier: 'fa'
title: 'فارسی'
modified: '2019-04-13'
publisher: 'Wycliffe Associates'
relation:
- 'fa/ulb'
- 'fa/udb'
rights: 'CC BY-SA 4.0'
source:
- identifier: 'tn'
language: 'en'
version: '11'
subject: 'Translator Notes'
title: 'translationNotes'
type: 'help'
version: '11'
conformsto: rc0.2
contributor:
- Faraz Daneshvar
- Mojgan Daneshvar
- Sadi Rajabi
creator: Wycliffe Associates
description: ""
format: text/markdown
identifier: tn
issued: 2020-08-21
modified: 2020-08-21
language:
direction: rtl
identifier: fa
title: فارسی
publisher: unfoldingWord
relation:
- fa/ulb
- fa/udb
rights: CC BY-SA 4.0
source:
-
identifier: tn
language: en
version: "1"
subject: Translation Notes
title: Translation Notes
type: help
version: 1
checking:
checking_entity:
- ''
checking_level: '2'
checking_entity:
- Wycliffe Associates
checking_level: 2
projects:
- categories: []
identifier: hab
path: ./hab
sort: 0
title: hab TranslationNotes
versification: ''
-
title: Habakkuk Translation Notes
versification: ""
identifier: hab
sort: 35
path: ./hab
categories: [ ]