fa_obs/content/40.md

39 lines
4.0 KiB
Markdown
Raw Blame History

This file contains invisible Unicode characters

This file contains invisible Unicode characters that are indistinguishable to humans but may be processed differently by a computer. If you think that this is intentional, you can safely ignore this warning. Use the Escape button to reveal them.

This file contains Unicode characters that might be confused with other characters. If you think that this is intentional, you can safely ignore this warning. Use the Escape button to reveal them.

# ۴۰. مصلوب شدن عیسی
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-01.jpg)
پس از آنکه سربازان، عیسی را استهزاء کردند، او را بیرون بردند تا مصلوبش کنند. آن ها او را وادار کردند تا صلیب خویش را حمل کند.
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-02.jpg)
سربازان، عیسی را به مکانی به نام جُلجُتا (جمجمۀ سر) بردند و دست وپای او را بر صلیب میخکوب کردند. امّا عیسی گفت، “ای پدر، این مردم را ببخش، زیرا که نمی دانند چه می کنند.” به دستور پیلاتوس بالای سر او علامتی گذاشتند که بر آن نوشته شده بود، “این است پادشاه یهود”
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-03.jpg)
سربازان بر لباس عیسی قرعه انداختند. وقتی آن ها این کار را کردند، آن پیشگویی کتاب مقدّس به تحقّق پیوست که می گوید، “لباس هایم را میان خود تقسیم کردند و بر ردای من قرعه انداختند.”
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-04.jpg)
عیسی را درمیان دو جنایتکار مصلوب کردند. یکی از آن ها عیسی را استهزاء می کرد، امّا دیگری به او گفت، “آیا تو از خدا نمی ترسی؟ ما گناهکاریم امّا این شخص بیگناه است.” آنگاه به عیسی گفت، “ای عیسی، مرا در ملکوت خود به یاد آور.” عیسی به او جواب داد، “تو همین امروز با من در فردوس خواهی بود.”
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-05.jpg)
سران مذهبی یهود و جمعیّتی که آنجا بودند، عیسی را استهزاء می کردند. آن ها می گفتند، “اگر تو پسر خدا هستی از صلیب پایین بیا و خود را نجات بده! آنگاه ما به تو ایمان خواهیم آورد.”
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-06.jpg)
آنگاه آسمان سراسر آن منطقه اگرچه ظهر بود، کاملاً تاریک شد. این تاریکی از ظهر تا ساعت سه بعد از ظهر ادامه یافت.
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-07.jpg)
در این زمان عیسی با صدایی بلند فریاد زد، “ای پدر، روح خود را به دست های تو می سپارم.” سپس سر خود را خم کرد و جان سپرد. وقتی او جان داد، در آن لحظه، زلزله ای روی داد و ناگهان پردۀ خانۀ خدا که درمقابل مقدّس ترین جایگاه معبد قرار داشت و انسان ها را از حضور خدا جدا می کرد، از بالا تا پایین دو پاره شد.
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-08.jpg)
عیسی با مرگ خویش، راه را باز کرد تا مردم بتوانند به سمت خدا بیایند. وقتی افسر رومیِ در پای صلیب، دید که عیسی چگونه جان سپرد، گفت، “حقیقتاً که این مرد بیگناه بود. او حتماً پسر خدا بود.”
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-40-09.jpg)
سپس نیقودیموس و یوسف، از اعضاء شورای عالی یهود که با اشتیاق درانتظار فرارسیدن ملکوت خدا بودند، نزد پیلاتوس رفتند و جسد عیسی را درخواست کردند. آن ها جسد او را با پارچۀ کتان پیچیدند و در مقبره ای سنگی گذاشتند و یک سنگ بزرگ نیز جلو در قبر که مثل غار بود غلتانیدند تا بسته شود.
استانی برگرفته از کتاب مقدّس:_