778 B
778 B
لعنت، بیسبب نمیآید
اینجا به نحوی از لعنتی که گزندی به کسی نمیرساند سخن گفته شده که گویی پرندهای است که نمینشیند. ترجمه جایگزین: «پس لعنت ناحق بر نقطه منظور خود نمیرسد» [در فارسی انجام شده]
(See: rc://en/ta/man/translate/figs-simile)
لعنت، بیسبب
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «لعنتی که شخص لایق آن نیست» (See: rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive)
[نشستن][فرود آمدن]
فرود آمدن بر چیزی یا کسی. [در فارسی انجام نشده]