fa_tn/lam/02/11.md

1.7 KiB

اطلاعات کلی:

نویسنده تغییر رویه می‌دهد و دست از توصیف اورشلیم برداشته به توصیف تجربیات خود می‌پردازد.

چشمان‌ من‌ از اشكها كاهیده‌ شد

این یک اصطلاح است. ترجمۀ جایگزین: " آنقدر گریه کرده‌ام که دیگر اشکی برایم نمانده است"

([[See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-idiom)

احشایم به جوش آمده

واژۀ جوش آمدن به معنای به شدت چرخیدن در یک مسیر دایره‌ای شکل است. این بدان معنا نیست که در معنای واقع کلمه احشای او [شکمش] در حال جوشیدن می‌باشد، بلکه چگونگی احساسات نویسنده را نشان می‌دهد. ترجمۀ جایگزین: " در درونم درد دارم" یا " در احشایم[ شکمم] درد دارم"

([[See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor)

جگرم... بر زمین ریخته شده است

نویسنده می‌گوید چنان احساس اندوهی در درون خود دارد که انگار درون بدنش بیرون افتادده و بر زمین ریخته شده است. ترجمۀ جایگزین: "همۀ درونم در اندوه است"

([[See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor)

دختر قوم من

این نامی شاعرانه برای اورشلیم است که در اینجا طوری درباره‌اش صحبت شده که انگار یک زن است. ترجمۀ جایگزین: "قوم من"

(See: [[rc://en/ta/man/translate/figs-metonymy and [[rc://en/ta/man/translate/figs-personification)