2.5 KiB
اطلاعات کلی
حبقوق به توصیف کردن رویایش از یهوه ادامه میدهد.
او بایستاد
این به این معنی است که یهوه از قدم زدن باز ایستاد، نه آنکه او از وضعیتی نِشسته بلند شده باشد.
زمین را پیمود
معانی محتمل عبارتند از: ۱)کلمهای که تحت عنوان «پیمود» ترجمه شده میتواند همچون یک «تکان دادن» باشد یا ۲) او پیش از محول کردن سرزمینها (سرنوشت) به فرماندارانش زمین را چونان یک فاتح از زیر نظر گذراند.
کوههای ازلی ... تلهای ابدی
« کوههای که از آغاز زمان وجود داشتند ... تپّههایی که تا پایان زمان وجود خواهند داشت.» اگر زبان شما کلمات متفاوتی برای «تپّه» و «کوهستان» یا [همچنین] برای «ازلی» و «ابدی» ندارد، شما میتوانید آنها را مرکب سازید آنچنانکه UDB انجام داده است.
کوههای ازلی جستند
این میتواند به شکلی معلوم بیان شود. ترجمه جایگزین: «کوههای ازلی فرو ریختند» یا «او کوههای ازلی را متلاشی کرد.» (See: rc://en/ta/man/translate/figs-activepassive)
تلهای ابدی خم شدند
تپّههایی که چونان سطح زمین مسطح میشوند و گفتنی است که گویا اقوامی هستند که در پیشگاه یهوه تعظیم میکنند. ترجمه جایگزین: «تپّههای ابدی به زمین افتادند» (See: rc://en/ta/man/translate/figs-personification)
طریقهای او جاودانی است
معانی محتمل عبارتند از: ۱) کلمات «طریق او» میتواند استعارهای باشد که از یهوه و اعمال او همچون مسیری که او میپیماید، میگوید. ترجمه جایگزین: «او جاودانی است» یا ۲) حبقوق از مسیری که یهوه در رویا در آن به شکلی ابدی گام برمیدارد میگوید که این نشانهی همان مسیری است که یهوه از عهد دیرین داشته است. ترجمه جایگزین: «او در مسیری باستانی گام برمیدارد.» (See: rc://en/ta/man/translate/figs-metaphor)