اسحاق تنها پسر ابراهیم و سارا بود . خداوند به آنها وعده داده بود که حتی با وجود اینکه بسیار پیر بودند ، به آنها فرزند بدهد .
* این نام " اسحاق " به این معنی است که "اسحاق " وقتی خداوند به ابراهیم گفت که سارا پسری به دنیا خواهد آورد ، ابراهیم به این دلیل خندید که هر دو بسیار پیر بودند . چندی بعد ، سارا زمانی که این خبر را شنید ، خندید .
* اما خداوند وعده خود را به عمل آورد و اسحاق در سنین پیری از ابراهیم و سارا به دنیا آمد .
* خداوند به ابراهیم گفت که پیمان اتحادی که با ابراهیم برقرار کرده بود برای اسحاق و فرزندانش تا ابد خواهد بود .
* هنگامی که اسحاق جوان بود ، خداوند ایمان ایراهیم را با فرمان دادن به او برای قربانی کردن اسحاق مورد آزمایش قرار داد .
* پسراسحاق یعقوب دوازده پسر داشت که بعدها فرزندان آنها دوازده قبیله از ملت اسرائیل شدند .
* ۶ : ۱ وقتی ابراهیم خیلی پیر شد و پسرش اسحاق به عنوان یک مرد بزرگ شد ، ابراهیم یکی از خادمان خود را به زمینی فرستاد که بستگانش در آنجا زندگی میکردند تا همسر پسرش اسحاق را پیدا کنند .
* ۰۶ : ۰۵ اسحاق به خاطر ربکا دعا کرد و خدا به او اجازه داد که دوقلوها را حامله شود .
*۰۷ : ۱۰ بعد اسحاق مرد و یعقوب و عیسو او را دفن کردند . پیمان تعهدی که خداوند به ابراهیم و سپس به اسحاق قول داده بود ، اکنون به سراغ یعقوب رفت .