1.2 KiB
1.2 KiB
مثل حلزون که گداخته شده، میگذرد
در اینجا به گونهای درباره عمر کوتاه صحبت شده که گویی ذوب می شوند و از بین می روند. ترجمه جایگزین: «شریر را مانند حلزونی که ذوب می شود و عمر کوتاهی دارد، از بین ببر»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-simile)
حلزون
حیوان کوچکی که قوم اسراییل آن را نجس میدانست و از آنجا که حلزون هنگام حرکت ماده لزجی از خود تولید میکند تا روی آن بلغزد، به نظر میرسد که در حال ذوب شدن است.
مثل سِقْط زن، آفتاب را نخواهند دید
در اینجا «وجود نداشتن» را به نوزادی که مرده به دنیا آمده، تشبیه کرده است. ترجمه جایگزین: «مانند نوزادی که برای زندگی کردن و دیدن آفتاب، پیش از موعد متولد شده است» یا «مانند نوزادی که مرده به دنیا آمده است»