2.6 KiB
اطلاعات کلی:
نویسنده اورشلیم را خطاب قرار میدهد.
برای تو چه شهادت توانم آورد.... اورشلیم!
نویسنده این پرسش بدیهی را بکار میبرد تا بگوید که نمیداند برای کمک به اورشلیم چه باید بگوید. این پرسش را میتوان در قالب جمله خبری نیز بیان کرد. ترجمۀ جایگزین: «هیچ شهادتی نمیتوانم بیاورم...اورشلیم» [در ترجمههای دیگر فارسی و نیز در ترجمۀ انگلیسی جمله به صورت پرسشی آمده است]
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-rquestion)
ای دختر اورشلیم... ای دوشیزه دختر صهیون
اینها نامهایی شاعرانه برای اورشلیم هستند و اینجا به نحوی از آن شهر سخن گفته شده که گویی یک زن است. «صهیون» نام دیگری برای اورشلیم است.
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-personification)
چه چیز را به تو مقابله نموده... صهیون
نویسنده این پرسشهای بدیهی را به کار میگیرد تا بگوید که نمیداند چگونه اورشلیم را تسلی دهد. این پرسش میتواند به صورت جمله خبری نیز نوشته شود. ترجمۀ جایگزین: «چیزی را نمیتوانم با تو مقایسه کنم...ای صهیون»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-rquestion)
شكستگی تو مثل دریا عظیم است
اینجا به نحوی دربارۀ شکستگی [رنج شدید] اورشلیم سخن گفته شده که گویی وسعت آن به اندازۀ دریا عظیم است. ترجمۀ جایگزین: «شکستگی تو آن قدر زیاد است که گستردگی آن به اندازه بزرگی دریاست»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-simile)
كیست كه تو را شفا تواند داد؟
«چه کسی میتواند تو را احیا کند؟» نویسندده این پرسش بدیهی را بکار میبرد تا بگوید که کسی نمیتواند اورشلیم را مانند گذشته احیا کند. این پرسش میتواند در قالب جملۀ خبری نیز بیان شود. ترجمۀ جایگزین: «کسی نمیتواند تو را شفا بدهد» یا «هیچ کس نمیتواند تو را احیا کند»