1.4 KiB
1.4 KiB
فوجهای او با هم میآیند
ایوب به نحوی از حملۀ خدا به او سخن میگوید که گویی ایوب یک شهر است و خدا ارتشی را برای حمله به آن فرستاده است. ترجمه جایگزین: «خدا ارتش خود را برای حمله به من میفرستد»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
راه خود را بر من بلند میكنند
ایوب به نحوی از حملۀ خد ا به او سخن میگوید که گویی ایوب یک شهر است و ارتش خدا خاک را در برابر دیوار شهر انباشتهاند تا از آن بالا بروند و به شهر حمله کنند. ترجمه جایگزین: «سربازان خاک را انباشتهاند تا از دیوار من بالا بروند»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
به اطراف خیمه من اردو میزنند
ایوب به نحوی از حملۀ خدا به او سخن میگوید که گویی ایوب در خیمهاش است و ارتش خدا به اطراف او اردو میزنند و برای حمله به او آماده میشوند. ترجمه جایگزین: «آنها به اطراف خیمۀ من اردو میزنند و برای حمله به من آماده میشوند»