645 B
645 B
حصار نموده است ... بر راههای من تاریكی را
ایوب با استفاده از این انگارهها، نحوهای که خدا او را درمانده و ناامید کرده است، توصیف میکند.
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
طریق مرا حصار نموده است كه از آن نمیتوانم گذشت
«خدا در جادهای که من بر آن قدم می گذارم، یک دیوار گذاشته است» یا «او راه مرا بسته است، بنابراین نمیتوانم از آن بگذرم»