fa_tn/job/17/03.md

1.1 KiB

الآن‌ گرو بده‌ و به‌ جهت‌ من‌ نزد خود ضامن‌ باش‌

ایوب شروع به صحبت کردن با خدا می‌کند. اینجا او به نحوی از شرایط خود سخن می‌گوید که گویی در زندان است. او از خدا درخواست می‌کند که گرویی مهیا کند تا او بتواند آزاد شود. ترجمه جایگزین: «ای خدا، اکنون گرو بده تا من بتوانم از زندان آزاد شوم» یا «هزینه رهایی مرا از زندان بپرداز»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)

كیست‌ كه‌ به‌ من‌ دست‌ دهد؟

ایوب از این سؤال بدیهی استفاده می‌کند تا تاکید نماید که شخص دیگری نیست به او کمک کند. این سؤال را می‌توان در قالب جملۀ خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «شخص دیگر وجود ندارد که به من یاری رساند.»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-rquestion)