fa_tn/jhn/10/intro.md

2.3 KiB

نکات کلی  یوحنا۱۰

مفاهیم خاص این باب

کفر

وقتی که شخصی ادعا کند او خداست یا این که خدا به او گفته است که صحبت کند آن هم در حالی که خدا به او نگفته که صحبتی بکند، این را کفر می‌نامند. در قانون شریعت موسی حکم داده شده است که اسرائیلی‌ها کافران را با سنگسار کردن، بکشند. وقتی که عیسی گفت «من و پدر یک هستیم» سران مذهبی قوم یهود فکر کردند که او کفر می‌گوید، پس آنها سنگ برداشتند تا او را سنگسار کرده و بکشند.

(رجوع کنید به: [[rc:///tw/dict/bible/kt/blasphemy]] و  [[rc:///tw/dict/bible/kt/lawofmoses]])

استعارات مهم در این باب

گوسفند

عیسی درباره مردم با عنوان گوسفند یاد می‌کند، زیرا گوسفندان خوب نمی‌بینند، خوب فکر نمی‌کنند، معمولا از پی کسی می‌روند که از آنها مراقبت می‌کند، و در نهایت آنها نمی‌توانند در برابر حملات دیگر حیوانات از خودشان دفاع کنند. قوم خدا هم بر ضد او شورش می‌کنند و نمی‌دانند که در حال انجام حرکت اشتباهی هستند.

آغل گوسفند

آغل گوسفندان جایی بود که معمولا با دیوارهای سنگی اطراف آن پوشیده می‌شد و شبانان گوسفندها را آنجا نگه‌داری می‌کردند. وقتی که آنها وارد آغل می‌شدند، گوسفندان از دست آنها فرار نمی‌کردند و در ضمن سایر حیوانات و دزدها نیز به آسانی به آنجا نمی‌توانستند وارد شوند.

زمین گذاشتن و برداشتن زندگی

عیسی درباره زندگی خود صحبت می‌کند به گونه‌ای که اگر زندگی را یک شئی مادی در نظر بگیریم، او می‌توانست آن را زمین بگذارد، که استعاره از مردن است یا آن را دوباره از زمین بردارد، که استعاره از زندگی دوباره است.