2.5 KiB
پسر انسان
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که او تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است ولی انسانها چنین نیستند. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
بتهای خویش را در دلهای خود جای دادند
خداوند[یهوه] به نحوی از این که مشایخ خود را وقف پرستش بتها میکنند سخن میگوید که گویی آن مشایخ «بتها...را در دلهای خود جای دادند.» ترجمه جایگزین: «خود را وقف بتها کردهاند»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
سنگ مصادم گناه خویش را پیش روی خود نهادند
خداوند[یهوه] به نحوی از بتهایی که قوم میپرستند سخن میگوید که گویی سنگهایی هستند که پای قوم به آنها گیر میکند و به نحوی از مصمم بودن آنها برای پرستش بتها سخن گفته که گویی وقف شدگی آنها مثل مصادمی[لغزشی] است که رو به روی خود قرار دادهاند. ترجمه جایگزین: «مصمم به پرستش چیزهایی هستند که ختم به گناه میشوند»
(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)
سنگ مصادم گناه خویش
معانی محتمل: ۱) بتهایی که سنگ مصادم هستند و رهبران را به گناه میکشند یا ۲) پرستش بتها گناهی است که باعث لغزش مشایخ میشود.
پس آیا ایشان از من مسألت نمایند؟
خداوند[یهوه] با مطرح کردن این پرسش بدیهی تاکید میکند که مشایخ نباید از او چیزی بخواهند. این پرسش را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم نیز بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آیا باید اجازه دهم چیزی از من بخواهند[بپرسند]؟» یا «نباید چیزی از من بخواهند[بپرسند]»
(See: [[rc:///ta/man/translate/figs-rquestion]] and [[rc:///ta/man/translate/figs-activepassive]])