fa_tn/psa/119/123.md

766 B

چشمانم برای نجات تو تار شده است

در اینجا «چشمان» معرف کلیت یک فرد هستند. ترجمه جایگزین: «من خسته شدم زیرا من انتظار می‌کشم و باز نیز انتظار می‌کشم»

(آدرس rc://*/ta/man/translate/figs-synecdoche را ببینید)

برای نجات تو ... و برای کلام عدالت تو

اسم معنی «نجات» را می‌توان با یک فعل نوشت. ترجمه جایگزین: «برای تو تا مرا مطابق چیزی که انجامش را وعده دادی، نجات بخشی»

(آدرس rc://*/ta/man/translate/figs-abstractnouns را ببینید)

کلام عدالت تو

«وعده عادلانه تو»