# چون بر مسند نشسته بود
«حینی که پیلاطس نشسته بود»
# بر مسند[داوری] نشسته بود
«بر مسند قاضی نشسته بود» جایی است که قاضی برای اخذ تصمیم بر آن مینشیند.
# نزد او فرستاده
«پیغامی برای او فرستاد»
# زحمت بسیار بردم
«امروز بسیار اذیت شدم»