fa_tn/luk/10/40.md

638 B

مضطرب می‌بود

«خیلی مشغول» یا «سر او شلوغ بود»

آیا تو را باکی نیست...تنها؟

مارتا به خداوند شکوه می‌کند چون به خواهر او مریم اجازه داده با وجود این همه مشغله بنیشیند و به او گوش دهد. او به خداوند احترام می‌گذاشت، پس از پرسشی بدیهی استفاده کرد تا شکایت خود را محترمانه بیان کند. ترجمه جایگزین: «به نظر اهمیت نمی‌دهید...تنها»  (See: rc://*/ta/man/translate/figs-rquestion)