18 lines
1011 B
Markdown
18 lines
1011 B
Markdown
# که ناگاه زنی...بود
|
|
|
|
کلمه «ناگاه» ما را از وجود شخصی دیگر در داستان آگاه میکند. شاید زبان شما روشی دیگر برای انجام این کار داشته باشد.
|
|
|
|
(See: [[rc://*/ta/man/translate/writing-participants]])
|
|
|
|
# که گناهکار بود
|
|
|
|
«که سبک زندکی گناه آلودی داشت» یا «شهرت او به خاطر زندگی گناه بارش بود»
|
|
|
|
# شیشهای از عطر آورده
|
|
|
|
«شیشهای که از سنگی لطیف ساخته شده بود.» مرمر سنگی سفید و لطیف است. مردم چیزهای ارزشمند را در شیشههای مرمری نگه میداشتند.
|
|
|
|
# عطر [روغن معطر]
|
|
|
|
«با عطر درون آن».آن روغن از چیزی درست شده بود که باعث عطر خوش آن میشد. مردم آن را بر خود مالیده یا بر لباس خود میپاشیدند، تا بویی خوش بدهند.
|