fa_tn/lev/17/10.md

1018 B

من روی خود را بر آن شخص برمی‌گردانم

این اصطلاح یعنی او «قاطعانه تصمیم گرفته.» ترجمه جایگزین: «تصمیم گرفته‌ام که با او مخالفت کنم [مصمم هستم جلوی او بایستم]»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-idiom)

روی خود را بر می‌گردانم

«با خشم خیره خواهم شد»

او را از میان‌ قومش‌ منقطع‌ خواهم‌ ساخت‌

اینجا به نحوی از اخراج کردن شخص از جامعه سخن گفته که گویی همان طور که تکه‌ای از لباس یا شاخه‌ای را از درخت می‌بُرند، او نیز از قومش جدا شده است. ترجمه جایگزین: «من دیگر اجازه نخواهم داد آن شخص در میان قومش زندگی کند» یا «من آن شخص را از قومش جدا خواهم کرد»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)