fa_tn/job/16/12.md

1.2 KiB

مرا پاره‌پاره‌ كرده‌ است‌

ایوب به نحوی از درد و ناامیدی خود سخن می‌گوید که گویی خودش شئی خُرد شده است. ترجمه جایگزین: «اما احساس کردم که انگار او مرا متلاشی کرده است»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)

مرا خرد كرده‌

ایوب به نحوی از این که خدا باعث درد و رنج او شده سخن می‌گوید که گویی او شئی است که خدا برداشته و خرد کرده است. ترجمه جایگزین: «انگار او مرا از گردن برداشته و خرد می‌کند»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)

مرا برای‌ هدف‌ خود نصب‌ نموده‌ است‌

ایوب به نحوی از خودش که کانون حملات خدا بوده سخن می‌گوید که گویی خدا او را به عنوان هدف خود برای پرتاب تیرها قرار داده است. ترجمه جایگزین: «انگار که او مرا مثل هدفی قرار داده است»

(See: rc://*/ta/man/translate/figs-metaphor)