آنكه قومها را...میزد
«کسانی که اقوام را...میزنند.» شریرانی که اقوام را با عصایشان میزنند.
با صدمه متوالی
«بی وقفه» یا «دوباره و دوباره»
بر امّتها...حكمرانی مینمود
«کسی که بر امتها غالب آمد»
به غضب با جفای بیحّد
«بیوقفه به آنها حمله میکند»