14 lines
541 B
Markdown
14 lines
541 B
Markdown
# چون دید كه برای یعقوب، اولادی نزایید
|
||
|
||
«وقتی راحیل متوجه شد که نمیتواند حامله شود»
|
||
|
||
# میمیرم
|
||
|
||
راحیل با اغراق، میزان ناراحتی خود از فرزند نداشتن را نشان میدهد. ترجمه جایگزین: «حس میکنم که کاملاً بیارزش هستم»
|
||
|
||
(See: [[rc://*/ta/man/translate/figs-hyperbole]])
|
||
|
||
# پسران به من بده
|
||
|
||
«سبب شو تا باردار شوم»
|