چون سیر کرده، معابد شما را نظاره مینمودم
«حینی که از بین آنچه برای پرستش ساختهاید رد میشدم و مشاهده کردم» یا «حینی که در شهر قدم میزدم، اشیایی را برای پرستش دیدم»
خدای ناشناخته
معانی محتمل: ۱) «به خدایی ناشناس» یا ۲) «به خدایی که شناخته شده نیست»